عنوان پایاننامه
ساماندهی وطراحی حد فاصل باغ فرهنگی و سرای سعد السلطنه شهر قزوین
- رشته تحصیلی
- مرمت و احیای بناها و بافتهای تاریخی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 55460
- تاریخ دفاع
- ۲۳ شهریور ۱۳۸۷
- دانشجو
- امیر دیزانی
- استاد راهنما
- علیرضا عینی فر
- چکیده
- طرحهای جامع و تفصیلی در محدودههای تاریخی شهرها بدون در نظر گرفتن هویت و ارزش این پهنهها، اغلب برنامههایی کلی جهت ساماندهی ارائه میکنند که پاسخگوی مناسبی برای مسائل موجود نمیباشد. با این وجود برخی راهبردها با رویکرد معاصرسازی و بهرهمندی از استعدادهای موجود درصدد تدوین راهکارهایی دقیق برای اقدامات مدیریت شهری هستند که میتواند به عنوان عاملی مؤثر جهت جلوگیری از تخریب اماکن تاریخی و با ارزش به شمار آید. شهر قزوین به عنوان یکی از این شهرهای واجد بافت شهری تاریخی از این امر مستثنی نبوده و پرداختن به چنین برنامههایی از ضرورتهای توسعه شهری آن محسوب میگردد. روند توسعهای این شهر از ابتدا تا دوره صفویان برآمده از گسترش ارگانیک شهر بوده است. لیکن با انتخاب قزوین به عنوان پایتخت، گسترشی برآمده از این تصمیم در تمامی شئون شهر تغییراتی اساسی ایجاد مینماید. گسترش فرمایشی عهد صفوی قزوین اساس تحولی جدید در روند شهرسازی ایرانی است؛ تحولی که امروزه از آن به عنوان مکتب شهرسازی اصفهان یاد میشود. ایجاد میدان شاه قزوین برگرفته از میدان صاحبآباد تبریز و الگو قرار گرفتن همین میدان برای میدان نقش جهان، ایجاد «خیابان» به عنوان محوری ویژه که از دوره مذکور تا به امروز باقی مانده و الگوی محور چهارباغ اصفهان بوده است، از مهمترین ویژگیهای گسترش عهد صفوی قزوین است که در فصل یکم رساله حاضر به آن پرداخته شده است. فصل دوم در پی شناخت محدودهای از شهر قزوین با عنوان «دولتخانه صفوی» است که بعد از انتقال پایتخت تا کمتر از نیم قرن پیش به عنوان بقایایی از باغهای صفوی (باغ دارالشفاء) برجای بوده است. هماکنون این بخش دستخوش تغییراتی شامل احداث خانههای مسکونی و واحدهای تجاری بسیار بر روی آن گردیده و وضعیت موجود آن به طور کامل مورد بررسی قرارگرفته است. در سومین فصل با عنوان مبانی نظری، موقعیت ویژه این پهنه مورد مطالعه قرار گرفته و بعد از طرح آراء صاحبنظران و ویژگیهای اصلی «فضای شهر»، برداشتها و تعاریف مختلف از مرکز شهر و مفصل شهری ارائه شده است؛ لذا جایگاه پهنه مورد پژوهش به عنوان بخشی از مرکز شهر تاریخی مطرح میباشد. در همین فصل ضمن ارائه تعاریف رایج مرمت شهری و سپس نقد و بررسی آنها، رویکردهای مرمتی در ساماندهی و معاصرسازی بخشی از مرکز تاریخی شهر در سطح کل پهنه و بناهای مرتبط با آن تبیین شده است. فصل پایانی با عنوان طراحی، بعد از مطرح شدن طرح های بالادست و نظرات گروه های ذینفع و ذی نفوذ، در سه سطح شهر، منطقه و خود پهنه، به نیازمندیها، پتانسیلها و پیشنهادات اختصاص یافته که در ادامه به اهداف کلی، سیاستهای کلان و پروژههای موضعی و موضوعی برای پهنه میانجامد. در انتها یک طرح پیشنهادی در سطح کل پهنه و در مقیاس 1000/1 و بطور نمونه قسمتی از آن در مقیاس 250/1 با جزئیات بیشتر ارائه شده است.
- Abstract
- Comprehensive and detailed plans within the historical urban fabrics, usually present whole programs for general improvement which do not respond to different existing issues without considering the identity and value of such zones. Nevertheless, some strategies with regeneration approach that try to use the existing potentials, seek accurate solutions for activities in the field of urban management which can be an effective factor to prevent the demolition of historical and valuable urban fabrics. For the city of Qazvin- one of the historical cities of Iran- also providing such plans and programs is essential for its urban development. Physical extension of this city followed an organic pattern from the beginning of Safavid era. But by choosing it as the Capital city, sudden changes happen in its development in every aspect. The imposed extension of Qazvin in Safavid era begins a new evolutionary stage in the history of Iran's urbanism which is called "Isfahan urbanism doctrine" today. Formation of Shah square in Qazvin, inspired by Saheb-Ababd squre in Tabriz which was itself a pattern for Naqsh-e-Jahn squre in Isfahan, creation of "street" as a significant axis which has still remained from that time and was a pattern of Chahar Bagh axis in Isfahan, are important characteristics of safavid development of Qazvin which is surveyed in the first chapter of this dissertation. Second chapter intends to present a region in Qazvin called "Dolatkhaneye Safavi" that existed till lass than half a century ago as remains of Safavid gardens (Darashafa Garden). This region has encountered severe changes today like building several residential and commercial units over it. Its current situation is also presented in this chapter. In the third chapter titled theoretical principals, the specific position of this region is studied and after presenting the ideas of experts and main characteristics of "urban space", different definition for city center and city joint are given; thus the importance of studied area as a part of the historical city is exposed. In the same chapter, by giving common definitions in the field of urban renovation as well as surveying them, renovation approaches in improvement and regeneration of historical parts within the whole zone and by considering their relevant buildings are explained. By considering senior plans and the ideas of beneficiary and influential groups in three levels of city, zone and the region itself, final chapter focuses on requirements, potentials and propositions which lead to main goals, macro-policies and thematic and local projects for the studied region. In the end a proposed plan for the whole zone in the scale of 1/1000 and a more detailed part of it as a sample in the scale of 1/250 is presented.