عنوان پایاننامه
اسطوره ناپلئون در تاریخ و ادبیات قرن نوزدهم و به ویژه در آثار ویکتور هوگو
- رشته تحصیلی
- مطالعات فرانسه
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 52811;کتابخانه دانشکده مطالعات جهان شماره ثبت: FR15 155 1390
- تاریخ دفاع
- ۳۰ شهریور ۱۳۹۰
- دانشجو
- پریساسادات نظری هاشمی
- استاد راهنما
- روح اله حسینی
- چکیده
- در آثار ادبی کشور های جهان و در زمان های مختلف، گاهی برخی از شخصیت های بزرگ سیاسی، با اقدامات برجسته ی خود، چه منفی و چه مثبت، الهام بخش شعرا و نویسندگان بسیاری بوده اند. در ادبیات قرن نوزدهم فرانسه این نقش مهم را ناپلئون بناپارت (ناپلئون اول) بازی می کند تا جایی که در ادبیات این قرن و قرون بعد از او به عنوان اسطوره یاد می شود. این شهرت بدون دلیل نبوده زیرا که ناپلئون خیلی زود اهمیت تبلیغات را فهمیده بود و از روزنامه ها و رسانه های زمان خود به منظور ترویج تصویری مثبت و مردمی از خود استفاده می کرد. بدین گونه بود که اسطوره طلایی ناپلئون شروع شد. اما باید خاطر نشان کرد که در مقابل این اسطوره طلایی اسطوره ای سیاه نیز شکل گرفت. ناپلئون در دوران ده ساله ی امپراطوری خود نیز جنگهای بسیاری با کشور های آلمان، انگلستان، اتریش، اسپانیا و روسیه به راه انداخت که آخرین نبرد او با انگلیسی ها که به جنگ واترلو معروف است به شکست وی انجامید و او از قدرت برکنار شد و به جزیره سنت هلن تبعید گردید. این جنگ ها باعث پیدایش نفرتی در دل ملت های اسپانیا، روسیه و انگلیس شده بودند که باعث از دست دادن محبوبیت ناپلئون و پیدایش اسطوره سیاه وی شدند. ناپلئون بناپارت و زندگیش در ادبیات فرانسه و به ویژه در آثار ادبی قرن نوزدهم انعکاس وسیعی پیدا کرده است. بسیاری از نویسندگان و شعرای نامدار فرانسه درباره این مرد سخن گفته اند. در بین آثار و داوری ها ناپلئون اکثراً با دو چهره کاملاً متضاد محبوب و یا مغضوب به نمایش کشیده شده است. در این نوشته تلاش ما بر این است که چگونگی شکل گرفتن این اسطوره و همچنین بازتاب آنرا نزد نویسندگانی همچون ویکتور هوگو و رنه فرانسوا دو شاتوبریان بررسی کنیم.
- Abstract
- Dans la littérature des pays du monde entier, quelquefois certains grands personnages politiques, avec leurs faits positifs ou négatifs ont marqués et inspirés beaucoup de poètes et d’écrivains. Dans la littérature du dix-neuvième siècle français, ce rôle est assumé par Napoléon Premier qui a été Empereur des Français de 1804 à 1814. Rôle qu’il joua presque consciemment, puisqu’il prépare lui-même sa place dans la littérature de ce siècle en faisant sa propre publicité dès ses premières campagnes en Italie ou en Egypte. Pour lui-même et ses partisans, ce rôle est d’ordre positif mais pour ses ennemies, il s’agit d’un rôle négatif. Naissent ainsi la « légende dorée » et la « légende Noire » de Napoléon Bonaparte. Légende dorée qui continuera après sa mort grâce aux poètes et écrivains romantiques tels que Vigny, Lamartine, Stendhal, Balzac, Chateaubriand ou Victor Hugo. Certains de ces écrivains montraient une image plutôt réelle de l’Empereur mais d’autres idolâtraient carrément l’Empereur tel que Stendhal ou Hugo. Dans l’œuvre de ce dernier, Napoléon est très souvent associé à des thèmes qui sont chers à Hugo, tels que la liberté, la grandeur… Pour Victor Hugo, la représentation de Napoléon suit un rôle tant admiratif que critique. Admiratif envers cet homme (Napoléon) qui a porté la France jusqu’à ses plus beaux jours et critique envers les maîtres du moment (Napoléon III…). La présente recherche tente donc de reproduire tout ce parcours de l’homme devenue un mythe.