عنوان پایاننامه
مسئله تخصیص همگانی با محدودیت ظرفیت: مقایسه کاربردی تابع جریمه و تابع تواتر موثر
- رشته تحصیلی
- مهندسی عمران - راه و ترابری
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه پردیس یک فنی شماره ثبت: 1141.;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 38533
- تاریخ دفاع
- ۲۴ شهریور ۱۳۸۷
- دانشجو
- محمدحمید میربها
- استاد راهنما
- عباس بابازاده
- چکیده
- رشد روزافزون جمعیت شهرها موجب رشد سفر با خودروهای شخصی و در نتیجه افزایش مشکلاتی چون آلودگی هوا و اتلاف زمان شهروندان میشود. بهترین راهکار برای کاهش سفر با خودروهای شخصی گسترش سیستمهای حمل و نقل همگانی است. مدیریت و برنامهریزی شبکههای حمل و نقل همگانی نیازمند وجود اطلاعات صحیح از جریان مسافر در شبکه است. در برنامهریزیهای حمل و نقل شهری، برآورد جریان مسافر در شبکههای همگانی توسط مدلهای تخصیص همگانی انجام میشود. در مدلهای جدید تخصیص همگانی، محدودیت ظرفیت خطوط همگانی بر پایه دو نگرش متفاوت وارد مدل شده است. در نگرش نخست فرض میشود که در شبکههای شلوغ، هر مسافر زمان انتظار بیشتری را نسبت به زمان انتظار ناشی از تواتر اسمی (اولیه) خطوط تجربه میکند. در اینصورت تواتر موثر هر خط به صورت تابعی نزولی از جریان مسافر در شبکه همگانی تعریف میشود که مقدار آن در جریان سوار شدن صفر به آن خط برابر تواتر اسمی است. در نگرش دوم، با فرض افزایش زمان داخل وسیله خطوط همگانی در شبکههای شلوغ، این زمان برای هر خط همگانی برابر زمان داخل وسیله اولیه به علاوه یک تابع جریمه صعودی وابسته به جریان مسافر در همان خط در نظر گرفته میشود. در این پایاننامه با حل مسئله تخصیص همگانی با محدودیت ظرفیت، شرایط همگرایی جوابهای این مسئله در کاربرد تابع جریمه و تابع تواتر موثر، برحسب پارامترهای این دو تابع بحث میشود. همچنین، به کمک شبیهسازی یک ایستگاه اتوبوس، مقدار مناسب پارامتر تابع تواتر موثر برای ایستگاه نیمهاشباع تعیین و نشان داده میشود که جواب حاصل از کاربرد آن دارای همخوانی قابل قبولی با جواب تابع جریمه است. در نتیجه، به دلیل سرعت و سادگی بیشتر کاربرد تابع جریمه، استفاده از آن به جای تابع تواتر موثر در حل مسئله تخصیص همگانی با محدودیت ظرفیت پیشنهاد میشود..
- Abstract
- Increasing population growth of the cities causes increasing the private car trips, and consequently the problems such as air pollution and delays. The best way to decreasing the private car trips is extending the public transportation systems. Management and programming of public transit networks require accurate information about passenger flows in networks. In urban transportation planning, estimation of the passenger flows in transit networks performs by transit assignment models. In new transit assignment models, the lines capacity constraints are entered in the models based on two different concepts. In first concept, it is assumed that in congested networks every passenger experiences more waiting time than waiting time caused by nominal (primary) frequencies. In this case, the effective frequency of each line defines as a descending function of passenger flows in transit network, being equal to the line’s nominal frequency when boarding flow of the line is zero. In second concept, assuming that the in-vehicle times increase in congested networks, this time for each transit line is assumed to be equal to the primary in-vehicle time plus an ascending penalty function, which depends on the passenger flow of that line. In this thesis, by solving the transit assignment problem with capacity constraints, the convergence properties of solutions obtained by using the two functions of penalty and effective frequency are discussed in term of their parameters. Also, by simulating a bus station, the appropriate value of the parameter of effective frequency function in half-saturated stations is determined, and acceptable convergence of the solutions obtained by it against penalty function is shown. Accordingly, because of more speed and simplicity in the application of penalty function, using it instead of effective frequency function in capacity constrained transit assignment problems is proposed.