عنوان پایاننامه
بررسی موانع ومشکلات تعاونی های روستایی در بازاریابی محصولات کشاورزی
- رشته تحصیلی
- علوم اجتماعی - توسعه روستایی - مدیریت توسعه
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 49923;کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی شماره ثبت: رس 4275
- تاریخ دفاع
- ۳۰ شهریور ۱۳۹۰
- دانشجو
- سیدرسول حسینی
- استاد راهنما
- مهدی طالب
- چکیده
- چکیده هدف این مطالعه بررسی موانع و مشکلات تعاونیهای روستایی در بازاریابی محصولات کشاورزی است. چارچوب نظری این مطالعه را بحثهای راجع به تعاونیهای روستایی و همچنین بازاریابی محصولات کشاورزی تشکیل میدهد. در این پژوهش از هر دو روش کمی و کیفی تحقیق استفاده شده است. روش تحقیق کیفی و تکنیک مصاحبه عمیق، مشاهده و بحت متمرکز گروهی از کارمندان و اعضایی تعاونی روستایی دهستان کوشکهزار و همچنین بررسی اسناد و مدارک موجود، برای شناخت عملکرد تعاونیهای روستایی در بازاریابی محصولات کشاورزی بخش اول پژوهش را تشکیل داده است. جامعه آماری مطالعه را کلیه اعضای تعاونی روستایی دهستان کوشکهزار بیضا و همچنین مسئولین و کارمندان تعاونی روستایی کوشکهزار تشکیل میدهند. یافتههای تحقیق نشان میدهد که تعاونی مورد نظر فقط در زمینه خرید محصولات کشاورزی تضمینی، فعال است. نتایج مطالعه نشان میدهد که کمبود امکانات زیرساختی (سردخانه و کارخانه فرآوری و بسته بندی و ...)، کمبود سرمایه مالی و اعتبار تعاونیها، وجود دلالها و واسطههای قوی در جامعه روستایی، ضعف در منابع انسانی (دانش، آگاهی، مهارتها و ...)، شفاف نبودن ارتباط بین سرپرستان و کارمندان تعاونی روستایی با اعضا و ضعف در ساختار بروکراسی اداری تعاونیها، از عواملی هستند که در ناتوانی تعاونیهای روستایی در بازاریابی محصولات کشاورزی موثر میباشند. یافتههای مطالعه نشان داده است که مهمترین عامل در عدم توفیق تعاونی روستایی در انجام عملکرد بهتر و بالاخص بازاریابی محصولات کشاورزی عدم گرایش اعضای تعاونی به مشارکت در تعاونی روستایی است. بنابراین برای شناخت این موضوع و عوامل موثر بر آن با استفاده از مدل Ajzen and Fishbein جهت سنجش گرایش به مشارکت اعضا در تعاونی روستایی و روش تحقیق کمی(پیمایش)، به شناخت این موضوع پرداختهایم. جامعه آماری بخش کمی پژوهش شامل 1700 عضو تعاونی روستایی کوشکهزار بودهاند که 200 نفر از آنها با استفاده از نمونهگیری متناسب با حجم و تصادفی از بین روستاهای تحت پوشش تعاونی روستایی انتخاب شدهاند. یافته های پژوهش نشان داده است که متغیرهای درآمد، تحصیلات، تمایل به فعالیت های جمعی، رضایت از فعالیت های تعاونی روستایی، اعتماد خصوصی و اعتماد عمومی دارای رابطه معنی دار و مثبتی با متغیر وابسته (گرایش به مشارکت در تعاونی روستایی) و داشتن
- Abstract
- Abstract The purpose of the present study is to examine the obstacles as well as the problems which rural cooperatives encounter in agricultural marketing. The theoretical framework includes the debates over rural cooperatives and marketing of agricultural products. Both qualitative and quantitative procedures have been employed in this study. Qualitative procedure in terms of the in-depth interview of employees and members in rural cooperatives of the village of Kooshk Hezar as well as the review of available documents with the purpose of determining the rural cooperatives’ performances in marketing the agricultural products forms the first part of this study. Participants have been randomly selected from all the members, authorities, and employees of Kooshk Hezar. Results indicate that these cooperatives are only active in purchasing guaranteed agricultural products. Results also show that the lack of infrastructure (storage, processing, packing factories, etc.) and of financial capital and credit of cooperatives, weak human resources (knowledge, awareness, skills, etc.), unclear communication among the employees of rural cooperative and the members, and finally weaknesses in the bureaucratic structure of administration are among the factors that have caused the failure of rural cooperatives in the marketing of agricultural products. The most important factor in the rural cooperative failure in delivering a better performance particularly as for marketing agricultural products, based on the results of this study, is that the members of cooperatives do not incline to collaborate. Hence, to tackle this issue and to identify the influential factors, Ajzen and Fishbein Model has been used in order to measure the degree of inclination to collaborate in the rural cooperation. In addition, this has been coupled with a quantitative study to understand the issue at hand. The statistical population of the quantitative part of the study has been the village’s cooperative m