عنوان پایاننامه
نقش دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی آمریکادر دوره پس از جنگ سرد
- رشته تحصیلی
- مطالعات منطقه ای-مطالعات آمریکای شمالی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP2852;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 49719
- تاریخ دفاع
- ۰۴ مهر ۱۳۹۰
- دانشجو
- هادی فیروزی
- استاد راهنما
- سیدداود آقائی
- چکیده
- دیپلماسی عمومی در ایالات متحده از دیرباز مورد استفاده بوده است. به گواهی تاریخ میتوان اهمیت آن را در سدههای پیشین دنبال نمود، که گاه از زبان روسای جمهور آمریکا و زمانی از مواضع اتخاذ شده وزرای خارجه بیان شده است. نیاز به ایجاد قدرت نرم و استفاده از دیپلماسی عمومی قبل از جنگ جهانی اول و در خلال سالهای پس ازجنگ و شروع و پایان جنگ جهانی دوم نیز احساس میگردید. اما آنچه که پس از جنگ دوم با ایجاد اردوگاه کمونیزم احساس شد ضرورتی روز افزون یافت. در دوره جنگ سرد ایالات متحده بیش از پیش به پویایی اردوگاه فکری کمونیزم پی برد و راه مبارزه با آن را در مهار فرهنگی و مبارزه با هنجارهای به ظاهر موجه و پیشرو «پشت پرده آهنین» تشخیص داد. پس از فروپاشی اردوگاه کمونیزم برخی چون فوکویاما با عباراتی نظیر پایان تاریخ از آن استقبال نمودند، اما نیروی خفته تروریسم بیدار شد و حلاوت پیروزی بر اردوگاه کمونیزم را خیلی زود به کام جهان غرب تلخ نمود. اندیشمندانی چون جوزف نای با طرح موضوع «قدرت نرم» سعی در ارایه تعاریف جدیدی از قدرت نمودند که شاید بتواند پاسخگوی نیازهای روز جهان دموکراسی باشد. و آنگاه توجه به «دیپلماسی عمومی» نیز در سیاست خارجی ایالات متحده مهمتر از قبل جلوه کرد و به عنوان یکی از راههای کاهش تنش میان لیبرالیزم و دشمنان نو ظهور در دستور کار قرار گرفت، به همین دلیل سعی در ایجاد نهادهای رواج دهنده دیپلماسی اوج بیشتری یافت و دستگاه سیاست خارجی ایالات متحده سعی نمود با سرمایه گذاری وسیع تر به انتقال مفاهیم فرهنگی و تمدن غرب یاری رساند. اما حادثه تاریخ ساز 11 سپتامبر با تاثیر شگرفی که بر جای نهاد به وضوح ضعف استفاده مناسب از فضاهای مورد نیاز ارتباطی و فرهنگی را نمایان ساخت، زیرا در صورت استفاده صحیح از قدرت نرم و دیپلماسی عمومی و سرمایه گذار ی برای بهبود روابط بین جهان غرب و دشمنانش، ممکن بود حادثه یاد شده یا هرگز اتفاق نمی افتاد و یا حداقل ابعاد کوچکتری مییافت. اکنون دستگاه سیاست خارجی آمریکا به لزوم کاربرد قدرت نرم و به تبع آن دیپلماسی عمومی پی برده است، اما به نظر نمی رسد تا اختلاف نظر دو حزب عمده این کشور در داخل برای رویارویی با دشمن جدید به راه کاری اساسی برسد، ایالات متحده بتواند پاسخگوی نیاز مبرم به سرمایه گذاری و اهمیت بیشتر به ایجاد ارتباطات فرهنگی و هنجاری در خارج کشور شود؛ این همگرایی سیاسی در داخل میتواند به نوعی، استراتژی امنیت ملی ایالات متحده را در هزاره جدید رقم زند.
- Abstract
- Public Diplomacy has been used in The United States For many Years. Historically, its importance Could be trance in previous centuries which has been asserted either by the American presidents or Foreigen ministers. The necessity of Creation of Soft Power and application of PublicDiplomacy was felt before.the World War I and amid the World War II. In the Cold War era, the United States became aware of The dynamic of Communist Camp thought and Came to realize that the way to Combat is nothing but Culturally Containing this So- called Iron Curtain. After the disintegration of Soviet Union, Some Scholars Like Fokoyama Welcomed this event by Using some phrases Such as the "end of history " However, after awhile the terrorism emerged. Interducing the Concept of "Soft Power", Joseph Nye Tried to Provide Some new definitions of Power in Order to respond The new challeges and needs. Since then, the United States official paid more attention to Public Diplomacy as a way to reduce the tension between liberalism and emerging enemies. The 9/11 attacks with its numerous concequences apparently highlighted the lack of proper cultural bonds, for many believe That if The United States coud properly apply Softpower and Public Diplomacy, it may have been able to avoid the attacks or at least lessen the size of damages. Now the American Foeign Policy machinary has realized the necessity of using Soft Power and consequently Public Diplomacy- seemingly, The republican- democrat differences are serious obstractes to reach a firm Strategy to combat the new enemy. It Could be Said that this political convergence (between two parties) could determine the American National Security Strategy in the New Millenium.