عنوان پایان‌نامه

تقصیر بزه دیده رفع حمایت حقوقی یا توزیع مسئولیت کیفری



    دانشجو در تاریخ ۰۶ مهر ۱۳۹۰ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "تقصیر بزه دیده رفع حمایت حقوقی یا توزیع مسئولیت کیفری" را دفاع نموده است.


    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP2929;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 51374;کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP2929;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 51374
    تاریخ دفاع
    ۰۶ مهر ۱۳۹۰

    حقوق کیفری همواره بر انکار نقش تقصیر بزه¬دیده در مسئولیت کیفری بزهکار و یا دست کم بر بی-اعتنایی به آن مبتنی بوده است. با این وجود مطالعات صورت گرفته، مبانی مختلفی را برای تردید در این مسأله ارائه می¬دهد. این پژوهش با تفکیک انواع تقصیر بزه¬دیده به دو دسته تقصیر در تعرّض به حقوق دیگری و تقصیر در حفاظت از حقوق خود، لوازم و نظریه¬های ارائه شده در خصوص هر یک از این دو گروه و میزان تأثیر آن بر مسئولیت کیفری بزهکار را مورد بررسی قرار داده است. در بررسی تقصیر بزه¬دیده در تعرّض به حقوق دیگری، ابتدا با نشان دادن برخی مصادیق عملاً پذیرفته شده آن در قلمرو حقوق کیفری، درستی ادعّای بی¬تفاوتی به چنین رفتارهایی را مورد تردید قرار داده و در ادامه با بررسی برخی اصول کیفری از جمله نظریه¬های فلسفه حقوق کیفری، ایجاد دفاعی عام پیرامون تقصیر بزه¬دیده لازم دانسته شد. نقد و بررسی اصل مشروط بودن حقوق به عنوان جامع¬ترین نظریه¬ای که در این خصوص ارائه شده، راه را برای ترسیم دقیق¬تر محدوده¬های این دفاع فراهم نموده و در نهایت با گسترش مرزهای دفاع مذکور از علل موجّهه به علل رافع مسئولیت تلاش شده است تا چهارچوب جامع¬تری برای دربرگرفتن همه مصادیق مؤثّر رفتار تقصیرآمیز بزه¬دیده ارائه گردد. از سوی دیگر به این دلیل که تقصیر بزه¬دیده در حفاظت از حقوق خود با دشواری بیشتری در تحلیل مواجه می¬باشد، به طور مجزّا به بررسی رویکرد فایده¬گرایانه و اصل مشروط بودن حقوق به عنوان اصلی سزاگرا نسبت به موضوع پرداخته و حدود پذیرفته شده خطای بزه¬دیده به عنوان عنصری تأثیرگذار بر مسئولیت کیفریِ بزهکار در هر یک از این دو رویکرد مورد مداقّه قرار گرفته است. سپس با کمک گرفتن از قواعد مشابه در حوزه مسئولیت مدنی و هم¬چنین بررسی نظریه¬های سببیت تبیین دقیق¬تری از امکان ایجاد دفاع عام در این دسته از رفتارهای تقصیرآمیز بزه¬دیده ارائه گردیده است.
    Abstract
    Criminal Law has always been based on the denial or indifference of the role of victim’s fault in the perpetrator’s criminal liability. Many researches, however, show that there are lots of grounds on which we can doubt about this issue. In this research we will divide victim’s fault in two categories of fault in violating other’s rights and fault in protecting one’s own rights, and then we will consider their basics, suggested theories and their impact on perpetrator's criminal liability. In considering victim’s fault in violating other’s rights, first we will show that there are some cases of this kind of victim’s fault in the realm of criminal law which indicate that the claim of indifference of criminal law about these faults is not true. Also we will emphasize on creating a general defense of victim’s fault through examining of some criminal law principles such as philosophical theories of criminal law. Then we will consider the Principle of Conditionality of Rights as the most comprehensive theory which has been suggested up to now and also determine its borders. Finally we will suggest to widen the principle’s borders from justifications to excuse in order to enhance the capacity of victim’s fault defense, so it can include the cases out of the principle’s current borders. Faulty victim’s legal situation will be examined at last. Victim’s fault in protection of her own rights and interests confronts more problems in analysis. So separately we will consider the approaches of utilitarianism and the principle of conditionality of rights as a retributive theory to see up to which extent they accept victim’s fault as a decisive factor in perpetrator’s criminal liability. Finally we will examine similar rules in tort law and causation theories to see whether they can have any effect in creating the general defense of victim’s fault.