عنوان پایان‌نامه

سیاستگزاری کلان اجتماعی اقتصائی مناطق محروم یک رویکرد سیستمی مطالعه موردی تفکر سیستمی و نوآوری در برنامه ریزی توسعه پایدار جنوبشرقی ایران




    رشته تحصیلی
    MBA- مدیریت عملیات
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه پردیس 2 فنی شماره ثبت: 2053;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 51748
    تاریخ دفاع
    ۱۱ مهر ۱۳۹۰
    استاد راهنما
    سیدفرید قادری

    رشد و تعالی همواره از دغدغه های آدمی بشمار رفته و اندیشه وران تاریخ از پیامبران الهی تا فلاسفه، سیاستمداران، و اقتصادیون بدان پرداخته اند. لیکن میان نظر و عمل و خواستها و شدنها همواره بعدی عمیق وجود داشته و لذا انسان سرگردان برای پویش حقیقت و سعادت راهها و راهنمائیهای مختلف را آزموده است. از رنسانس، ظهور سرمایه داری و مدرنیته تا پست مدرنیته و اقبال مجدد به حکمت خالده همه مظاهری از این جستجوگری و حقیقت جوئی است. پرتوئی از همین سؤال مندی ابدی به بهانه ی محرومیت جنوبشرق ایران و ملهم از طرح موضوع الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت بهانه ای گردید برای اندیشه پیرامون توسعه و تعالی سیستم های بشری. نگاهی انتقادی که از فلسفه و مدیریت آغاز شد و فاصله ای میان عقول و حِکَم نظری و عملی در فضای اسلامی-ایرانی استنباط گردید. برای تقریب میان ایندو پراگماتیسم دیوئی به عنوان بنیان مدیریت غربی تحلیل و پس مایه های اگزیستاسیالیستی آن استخراج شد. این رهیافت در کنار رویکرد اسلامی-ایرانی تحقیق به مثابه نوعی پسامدرنیسم، محقق را به سوی حکمت متعالیه مرحوم ملاصدرا رهنمون گردید. بعد از تحلیل، مقوله بندی و محوربندی نتایج برای ایجاد ارتباط میان عقول نظری و عملی اسلامی-ایرانی، تئوری این پژوهش با عنوان تئوری مدیریت متعالیه(Motaali/Transcend management) بشرح زیر ارائه گردید: وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت برای هر سیستم بشری یک تناقض معماگونه و چند سطحی است که سیستم به میزان تدبیر و تفوق بر مصادیق(صوری و ذاتی) این تناقض به تعالی دست خواهد یافت. در ادامه برای ارزیابی و اعتبارسنجی این پارادایم در رویکردی کیفی به سراغ تعمیم رفته و مواردی از صدق آنرا در علوم اجتماعی و طبیعی برشمرده ایم. در نهایت به عنوان هدف ثانویه و مهمترین مصداق این تئوری در علوم توسعه تلاش گردید تا تئوری مدیریت متعالیه را به منظور مدیریت و سیاستگذاری توسعه در جنوبشرق ایران بکار گرفته شود. یکی از استنتاجات مهم این کار در قالب بیانیه زیر ارائه گردید که: در مناطق فوق العاده محروم، ناپایدار(به لحاظ اجتماعی، اقتصادی و سیاسی) و نیز فاقد روحیه و انگیزه مشارکت جدی در توسعه(توسعه ی اجتماعی پائین)، احداث کاراشهرها میتواند با ایجاد هسته های توسعه منجر به تمرکز زدائی در سطح ملی، کارآفرینی، افزایش رفاه و توسعه ی اجتماعی منطقه و تحریک فرایند توسعه اجتماعی-اقتصادی در آن ناحیه و سایر مناطق(در اثر مکانیزم سرایت جریان توسعه) گردد. کوتاه کلام اینکه کاراشهر با تکیه بر اصل وحدت در عین کثرت در هدفگذاری و اجرا میتواند به سمت یک جامعه ی مدنی اسلامی-ایرانیِ الگو، گذار نماید. تئوری معرفی شده موسوم به مدیریت متعالیه تؤامان میتواند بعنوان فلسفه مضاف و نیز در مقام علم مضاف الیه مطرح شده و قادر است تا برای ایجاد ارتباط میان عقول نظری و عملی اسلامی-ایرانی و جهت تبیین و تحکیم الگوهای تدبیر و سیاستگذاری اسلامی-ایرانی بکار آید.
    Abstract
    Development and Excellency have always been one of the most important concerns of human beings. Prophets and philosophers, economists and politicians have consistently tried to resolve this everlasting anxiety. Emergence of renaissance, humanism, capitalism, modernism, post-modernism, and revitalization of perennial philosophies can be addressed in this regard. Inspired by this context on deprivation in southeast of Iran as well as Islamic-Iranian pattern of progress which has been recently initiated in Iran, it was decided to focus on the problem of development and Excellency of human systems herein. The work was started with analysis, criticism and synthesis of managerial and philosophical insights within a trans-modern atmosphere. Despite the existing distance between theoretical and practical rationalities in western societies (as was noticed by Max Webber) and especially in eastern societies (as discussed by Islamic scholars), a philosophy called Existentialism has affected human systems management in modern era; thus it can be a good example of linkage between theory and practice. This can be attributed to the key role of existentialism in Pragmatism of William James and later john Dewey as the foundation of modern education and management and American culture. So pragmatism is the result of a theoretical philosophy which was translated to a practical philosophy. Prior to this, Hegelian dialectic was rather seen put in practice by Karl Marx and shaped the Marxism. So linking philosophy to macro-scale administration seemed to be possible. However, with reference to my commitment to an Islamic-Iranian trans-modernism and in order to construct a combined philosophy from an absolute philosophy, insights of existentialism were compared with domestic philosophies which was finally led to the Transcendent Theosophy of Mulla Sadr?, as one basic philosophy of Islamic Republic of Iran and also Shia Jurisprudence. Having conducted a semi-grounded theory on learning Transcendent Theosophy, namely the three rules of substantial motion, gradation of existence (tashkik al-wujud), and priority of existence (existence precedes essence), the desired theory was finally achieved. Transcendent Management Theory which declares: “Unity in plurality and plurality in unity is a paradoxical and multilevel problem for any socio-economical or natural system. The system would attain excellency according to the extent of administration and predominance of substantial and superficial manifestations of paradoxes.” Afterwards it has been tried to find some evidences of Transcendent Management theory in sociology, management and even natural sciences for evaluation and verification of the theory in a qualitative approach. Finally application of this theory was examined for socio-economic policy making at southeast of Iran. At the time of writing, the first solution has been applied to the region entitled KARASHAHR (productopolis) theory which is very similar to the cluster cities but is fully reshaped in Transcendent Management paradigm. It expected that the current research can hopefully initiate establishment of an Islamic-Iranian management paradigm for managing sustainability and Excellency in complex human systems. For future work, it has been suggested to demonstrate the theory in a positivistic approach using analytical philosophy and mathematical system modeling. Furthermore, explanation of this paradigm and its application in real world can be discussed further such that can be able to be presented and used at international contexts. In shaa'Allah... .