عنوان پایاننامه
حسب حال نویسی تخیلی در دو رمان آینه ای که بر می گردد(رب گریه ) و آینه های دردار(گلشیری)
- رشته تحصیلی
- زبان وادبیات فرانسه
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده زبانها و ادبیات خارجی شماره ثبت: 1659/2;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 59776
- تاریخ دفاع
- ۰۹ مهر ۱۳۹۰
- دانشجو
- سعید پسندیده
- استاد راهنما
- فریده علوی
- چکیده
- هدف از این تحقیق بررسی تطبیقی دو اثر آینه ای که برمی گردد از رب گریه و آینه های دردار از گلشیری از منظر حسب حال نویسی تخیلی و مقوله بینامتنیت است. در حقیقت این دو نوشتار حاصل تخیل دو نویسنده ای است که از زنده گینامه شان الهام گرفته است. ابتدا برای بررسی دو اثر نظرهای منتقد فرانسوی فیلیپ لوجن را بررسی میکنیم زیرا هدف ما نشان دادن این موضوع است که این دو نوشتار زنده گینامه شخصی نیست بلکه تخیلی است که در قالب زنده کینامه شخصی نگاشته شده است. سپس بااستناد به نظرهای منتقد فرانسوی دوبروسکی راجع به حسب حال نویسی تخیلی نشان خواهیم داد که دو نویسنده برای نوشتار تخیلی خود از زندگی شخصی خود الهام گرفته اند.ما در این تحقیق نشان خواهیم داد که دو نویسنده برای خارج شدن از دغدغه های شخصی زندگی خود روی به نوشتار تخیلی آورده اند.در پایان دو اثر را از حیث مقوله بینامتنیت مورد بررسی قرار خواهیم داد با تاکید بر این مساله که متون معاصر تمایل به نقد و تکرار موضوعات متون کلاسیک را دارند.در اثر آینه های دردار گلشیری نشان خواهیم داد که نوشتار از سه روایت مختلف تشکیل شده است که به صورت ماهرانه ای در هم ادغام شده اند و یک روایت چند منظوره را تشکیل داده اند اما در اثر آینه ای که برمی گردد از رب گریه نوشتار در حال برقراری ارتباط بینامتنی با نوشتار های نویسندگان دیگر است. در واقع نوشتار در اثر رب گریه نقدی است بر نوشتارهای نویسندگان دیگر که در زمینه حسب حال نویسی کار کرده اند با شیوه به هم ریختن نظم نوشتار و تظعیف قدرت حافظه در به یاد آوردن وقایع زندگی نویسنده. از جهتی نوشتار گلشیری از وقایع روزمره نویسنده بهره زیادی برده است ولی در قالب روایت به صورت سوم شخص سعی کرده است که از حسب حال نویسی دوری کند و و از قوانین این نوع نوشتار که فیلیپ لجن وضع کرده است سر باز زند. در واقع روایت زندگی روزمره در قالب شخصیت دیگر به نوشتار نویسنده ظاهری تخیلی میبخشد و نوشتار آزادی عمل بیشتری پیدا میکند
- Abstract
- Le travail présent tend à explorer le premier volet autobiographique d’Alain Robbe-Grillet, c’est-à-dire Le Miroir qui revientdont le surtitre est Romanesques et Les Miroirs à battantsde Golshiri, par le biais de l’autofictionet de l’intertextualité.nous allons tenter de démontrer que ces deux romans ne sont en fait qu'une mise en fiction de la vie de leur auteur.Ce travail comporte donc deux parties. Le premier chapitre de chaque partie est théorique et convoque les outils nécessaires à l'analyse. Ainsi, nous avons dans un premier temps fait référence à l'autobiographie selon Philippe Lejeune, puisque notre objectif pour LeMiroir qui revient et Les Miroirs à battants est de démontrer qu'ils ne sont pas une autobiographie mais un roman autobiographique qui fait appel à la fiction. Par la suite, la référence à l'autofiction selon Doubrovsky, paraît nécessaire. En effet, il s'agirait de démontrer par l’analyse autofictionnelle des deux textes que les auteurs se sont inspirés de leurs propres expériences pour réaliser cette fiction. Nous tenterons de prouver que le dit roman n'est en réalité qu'une évacuation des craintes profondes de l'auteur, qu'il tente d'exorciser à travers une écriture autofictionnelle. Dans la deuxième partie nous avons traité des pratiques intertextuelles du Miroir qui revient de Robbe-Grillet et de Les Miroirsàbattant de Golshiriaux deux niveaux, à savoir inter-textuel et intertextuel, on y insiste sur la tendance des textes contemporains à se référer.En ce qui concerne l’analyse inter-textuel, on entend par là une analyse à partir de la forme métissée du Miroir qui revient qui est composé en fait de trois genres de récits traditionnellement distingués.