پلینوفاسیس محیط رسوبی و ارزیابی پتانسیل هیدروکربورزائی سازند گروه در چاه هلیلان لرستان
- رشته تحصیلی
- زمین شناسی -چینه و فسیل شناسی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه پردیس علوم شماره ثبت: 4541;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 49538;کتابخانه پردیس علوم شماره ثبت: 4541
- تاریخ دفاع
- ۰۵ مهر ۱۳۹۰
- دانشجو
- یاسر دانشگر
- استاد راهنما
- ابراهیم قاسمی نژادرائینی
- چکیده
- چکیده در این پژوهش چاه هُلیلان 1 از سازند گرو در لرستانمورد مطالعات پالینولوژی قرار گرفت. بدین منظور تعداد 129 اسلاید از 43 نمونه تهیه ودرصد سه گروه عمده از عناصر پالینولوژیکی شاملAOM، فیتوکلاست و پالینومورفهای دریایی تعیینگردید. در نمونه های مورد مطالعه هیچ کدام از انواع پالینومورف دریایی مشاهده نشد. عدم حفظ شدگی پالینومورفها را می توان به تاثیر اکسیژن در طول مسیر حمل و نقل به حوضه و یا اکسیژن مربوط به جریانهای بالا رونده در حوضه بر روی مواد آلی و در نهایت بلوغ حرارتی مربوط به عمق تدفین نسبت داد. با استفاده از دیاگرام تایسون سه نوع پالینوفاسیس مشخص گردید. 1 – پالینوفاسیس IIکه نمایانگر شرایط حوضه حاشیه ای با شرایط احیایی تا نیمه احیایی می باشد. کروژن مربوط به این پالینوفاسیس کروژن نوع III برآورد شد که مستعد تولید گاز است. 2–پالینوفاسیسVI که نشاندهنده شلف نیمه اکسیژن دار نزدیک ساحل است.کروژن این پالینوفاسیس نوع II بوده و مستعد تولید نفت می باشد. 3 – پالینوفاسیس IX که بیانگر حوضه دور از ساحل و نیمه اکسیژندار است. کروژن احتمالی این پالینوفاسیس IوIIاست که توان بالایی در تولید نفت دارد. با استفاده از فاکتور Lability(که عبارت است از نسبت فیتوکلاستهای قهوه ای به اپک) به دلیل بیشتر بودن فیتوکلاست اپک به تیره مشخص گردیدکه محیط دور از ساحل بوده است. همچنین با توجه به بالا بودن نسبت AOM تیره به شفاف در نمونه های مورد مطالعه می توان به تاثیر اکسیژن بر نمونه ها پی برد. نسبت AOM تیره و شفاف به پالینومورفها را می توان به عنوان نشانگر حفظ شدگی به کار برد که در این تحقیق به دلیل نبود پالینومورف در نمونه ها، می توان گفت نرخ رسوبگذاری پایین و میزان اکسیژن بالا بوده است. با توجه به بالا بودن نسبت AOM به فیتوکلاست قهوه ای و نیز بیشتر بودن AOM تیره نسبت به AOM روشن،این نتیجه حاصل شدکه نرخ رسوبگذاری پایین و میزان اکسیژن در زمان رسوبگذاری در حوضه پائین بوده است. از آنجا که نتیجه حاصل از نسبتهای مذکور در بالا با نتایج به دست آمده از پالینومورفها و نمودار تایسون که محیط دور از ساحل (محیط فاقد اکسیژن) را پیشنهاد می کند همخوانی ندارد، می توان نتیجه گرفت که اکسیژن، مربوط به مسیر حمل و نقل و یا مربوط به اکسیژن حمل شده توسط جریانات Upwelling می باشد. با استفاده از نگار چاه پیمایی پرتو گاما لیتولوژی چاه مورد مطالعهشیل، انیدریت و آهک شیلی تشخیص داده شد. همچنین با استفاده از این لاگ زون بندی بر اساس میزان شیل انجام شد، به این ترتیب زون A با میزان 50 – 20 APIو زون B با میزان 180 – 60 API و زونC با میزان API کمتر از 10 مشخص گردید. همچنین به منظور انتخاب نمونه ها جهت پایرولیز راک- اول(Rock - EvalPyrolysis) از لاگ گاما کمک گرفته شد زیرا به دلیل ضخامت زیاد سازند، بالا بودن تعداد نمونه و شباهت ظاهری خرده های حفاری، انتخاب نمونه ها به منظور راک اول دشوار بود. به همین سبب به منظور برداشت نمونه ها ی مختلف با میزان شیل متفاوت که هر کدام از این نمونه ها می تواند بیانگر یک محیط و شرایط خاص باشد از نقاط مختلف سازند از لاگ گاما کمک گرفته شد. با استفاده از روش پایرولیز راک اول (Rock - EvalPyrolysis)که بر روی 12 نمونه انجام گرفت و با توجه به داده های به دست آمده و نمودارها و جداول موجود کروژن احتمالی در تمام 12 نمونه نوع III تشخیص داده شدکه با نتایج به دست آمده از بررسی پالینوفاسیسهاکه کروژن نوع I وII وIII را پیشنهاد می کند در تناقض نمی باشد و این بدین معنی است که در روند تکاملی کروژن در اثر گذشت زمان و در طی مراحل کاتاژنز و متاژنز با کم شدن نسبت H/C و O/Cکروژنهای نوع I و II به کروژن نوع III تبدیل شده اند.نوع هیدروکربور احتمالی گاز می باشد. توان هیدروکربورزایی بعضی از نمونه ها ضعیف و توان بعضی دیگر نسبتا مناسب تشخیص داده شده است. همه نمونه ها در مرحله بلوغ حرارتی در حد متوسط قرار دارند.
- Abstract
- Abstract: In this research, the Garau Formation of the Huliylan well has been studied from the viewpoint of Palynology. One hundred and twenty nine slides were prepared from 43cutting samples. Percentages of three main groups ofPalynological elements including AOM, Phytoclast and marin Palynomorphs were determined. No marine palynomorph was observed. Undetectability of palynomorphs can be due to the effect of oxygen throughout the transportation route to basin and/or related to the effect of upwelling currents in basin on Organic materials and eventually thermal maturity related to depositional depth. Using the Tyson diagram three types of Palynofacies were determind. 1. Palynofacies II shows the marginal dysoxic – anoxicbasin. The krogen of this type of Palynofacies is of type III which is capable of producing gas. 2. Palynofacies VI shows the proximal suboxic-anoxic shelf. The krogen of this type of Palynofacies is of type II which is capable of producing oil. 3. Palynofacies IX which shows the distal suboxic- anoxic basin. The probable krogen of this Palynofacies is of type I and II whichhas a great ability in producing oil. Using the Lability factor (brown to opaque phytoclast ratio), which was lower than one, a basinal environment was suggested. Moreover, considering the high dark to transparent AOM ratio, effect of oxygen on the samples was concluded. Ratio of AOM to palynomorph can be used as an indication of the preservation of Organic materials; however, absence of palynomorphs in the samples is an indication of low deposition rate as well as high oxygen content. Having AOM to brown phytoclast and dark to transparent AOM ratio more than one, it can be concluded that both rates of deposition and oxygen content at the time of deposition were low. Because the hitherto conclusions are not in accordance with Tyson diagram results which suggest the low oxygen content basin environment, it can be concluded that oxygen content was related to the transportation route and/or upwelling flows. Using Gamma Ray Log, the lithology was determined as shale, Anhydride and shaly Limestone. In addition, a zonation based on the Shale content was performed using the log. Hence, zone A with 20-50 API, zone B with 60-180 API and zone C with API lower than 10 were identified. In order to facilitate choosing of samples for Rock-Eval pyrolysis, which is difficult because of the high thickness of the formation, high number of samples and sample similarities, the gamma log was used and the sampling was performed on different environments with the different Shale contents. Twelve samples were selected to perform Rock-Eval Pyrolysis. The obtained results showed the probable Kerogen type of all the samples to be of type III which is not in contrast to the results obtained from the palynofacies studies which suggest Kerogen type I, II and III for the samples. This means that the Kerogen type I and II had transformed into Kerogen type III by decrease in H/C and O/C ratios during the Catagenesis and Metagenesis stages of the Kerogen evolution. The probable hydrocarbon type is gas. The Hydrocarbonation potential of some of the samples have been shown to be poor while the others to be fair. Finally, all of the samples were in moderate thermal maturity.