عنوان پایان‌نامه

ایجاد یک مدل برنامه ریزی تلفیقی انرژی الکتریکی به صورت غیر متمرکزبا در نظر گرفتن معیارهای مدیریت طرف تقاضا و محیط زیست



    دانشجو در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۳۹۰ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "ایجاد یک مدل برنامه ریزی تلفیقی انرژی الکتریکی به صورت غیر متمرکزبا در نظر گرفتن معیارهای مدیریت طرف تقاضا و محیط زیست" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    مهندسی صنایع
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 51200;کتابخانه پردیس 2 فنی شماره ثبت: 2042;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 51200;کتابخانه پردیس 2 فنی شماره ثبت: 2042
    تاریخ دفاع
    ۲۹ شهریور ۱۳۹۰
    استاد راهنما
    مسعود ربانی

    در این پایان نامه هدف ما ایجاد مدلی بهینه سازی برای برنامه ریزی انرژی غیرمتمرکز می باشد که امروزه به عنوان گزینه ای غیرقابل انکار برای برنامه ریزی انرژی مکان های دورافتاده ای نظیر روستاها و یا جزایر مختلف به کار می رود. انرژی بررسی شده در این پایان نامه انرژی الکتریکی است زیرا در میان سایر انرژی ها رشد مصرف سالانه بالاتری را نشان می دهد و شکی نیست که در آینده ی نه چندان دور به مهمترین منبع انرژی تبدیل می شود. مطالعه مدل های موجود در ادبیات موضوع نشان می دهند که در برنامه ریزی انرژی غیرمتمرکز هنوز به نقش و اهمیت منابع طرف تقاضا پرداخته نشده است و اهمیت این موضوع در برنامه ریزی انرژی در سطح پراکنده دیده نشده است. با توجه به اینکه استفاده از سیاست های مدیریت طرف تقاضا سبب افزایش کارایی سیستم های موجود، کاهش آلایندگی و سایر عواقب زیست محیطی و به تعویق انداختن سرمایه گذاریهای اضافی در بخش تامین می شوند، تلاش ما در این پایان نامه بر این بوده است که منابع طرف تقاضا را هم در تصمیم گیری های برنامه ریزی انرژی غیرمتمرکز به عنوان رقیبی برای گزینه های طرف تامین وارد کنیم و اهمیت و نقشی را که می تواند در این زمینه ایفا کند بیان کرده باشیم. نکته ی دیگری که این پایان نامه بر آن تاکید دارد، در نظر گرفتن شاخص های پایداری در برنامه ریزی انرژی غیرمتمرکز به منظور دستیابی به توسعه پایدار است. مولفان تاکید دارند که اگر از سطوح کوچک برنامه ریزی انرژی، این شاخص ها نادیده گرفته شوند نمی توان انتظار داشت که در برنامه ریزی های کلان نیز بدانها توجه شود. لذا برای اولین بار در مدل های برنامه ریزی انرژی غیرمتمرکز با رویکرد بهینه سازی، این پایان نامه انتشار گازهای گلخانه ای توسط انرژی های تجدیدپذیری چون باد، آب، فتوولتاییک و زمین گرمایی را درنظر می گیرد و تلاش می کند آنها را به حداقل ممکن برساند. دراینجا سه سناریوی مختلف برای برنامه ریزی انرژی غیرمتمرکز پیشنهاد می شود که هر کدام بسته به شرایط خاص منطقه مورد مطالعه می توانند مورد استفاده قرار گیرند. درپایان هر کدام از این سناریوها توسط مثالی عددی که سعی شده تا حد امکان داده های واقعی باشند، حل شده است و نتایج آن مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهند که تقریبا در اکثر مدل ها سیاست های مدیریت طرف تقاضا از حداکثر ظرفیت خود برای مشارکت در تامین انرژی الکتریکی منطقه استفاده کرده اند و سبب بهبودهای شگرفی به خصوص در زمینه ی شاخص های زیست محیطی شده اند. شایان ذکر است که در حل مدل از روش متریک وزنی و برنامه ریزی آرمانی کمینه – بیشینه استفاده شده است و مدل ها با نرم افزار لینگو نسخه ی 8 حل شده اند.
    Abstract
    The main goal of this thesis is to develop an optimization model for decentralized energy planning (DEP), which is considered as an indisputable option for energy planning of villages, isolated islands and far spots. The type of energy considered in this study is electricity since it has the highest annual growth rate among others and there is no doubt that will become the most important energy source in a near future. Investigating the presented models in the literature, it can be seen that in energy planning at decentralized level, the role and value of demand-side resources is not well examined. Since by utilization of demand-side management (DSM) policies significant improvements in the efficiency of existing systems, reductions in air pollutions and other environmental effects, deferment of additional investments in the supply side, etc. could be achieved, the core task of this thesis is to integrate demand side resources, as a competing solution against supply side options, with decentralized energy planning decisions and demonstrate the rewarding role it plays. The other point that is highlighted in this study is incorporating sustainability indicators into DEP attempts in order to attain sustainable development. It is emphasized that unless these indicators are considered at lower energy planning levels, they will be ignored at higher planning levels as well. Hence, this study for the first time, to the best knowledge of authors, takes into account the greenhouse gas (GHG) emissions produced by utilization of renewable energies in DEP optimization models and makes an effort to reduce them as much as possible. Three different scenarios are proposed for DEP, each of which could be utilized depending on the characteristics of the location under study. Finally, using the data taken from the literature, the three scenarios are solved and the obtained results are discussed. The results indicate that in almost all models, DSM policies have made use of their their maximum capacity and consequently resulted in remarkable improvements especially in terms of environmental indicators. It is worth mentioning that weighted metric method and min - max goal programming are employed for solving the proposed scenarios and the numerical results are obtained by Lingo 8.0 software.