عنوان پایان‌نامه

مقایسه برهان وجودی در فلسفه مسیحی و اسلامی با تمرکز بر آنسلم و علامه طباطبائی به عنوان فیلسوف نوصدرائی



    دانشجو در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۹۰ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "مقایسه برهان وجودی در فلسفه مسیحی و اسلامی با تمرکز بر آنسلم و علامه طباطبائی به عنوان فیلسوف نوصدرائی" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    فلسفه
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه پردیس قم شماره ثبت: P42;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 50640
    تاریخ دفاع
    ۳۱ شهریور ۱۳۹۰
    دانشجو
    علی نریمان
    استاد راهنما
    یحیی کبیر

    (ب) چکیده : در طول تاریخ برای اثبات وجود خدای ادیان، راههای مختلفی بر طبق جهان بینی وتعلیمات آن دوره ارائه شده است،که متقن ترین و دشوار ترین آنها راه عقل واستدلال وفلسفه است. فلاسفه اسلامی ومسیحی براساس آن با اقامه براهینی عقلی درپی اثبات وجود خداوند سیر می کنند، که دربین آنهااز همه استوارتر برهانی است که درآن ازوجود به واجب سیر می شود ، اگر ازمفهوم وجود به حقیقت واجب سیر شود ،برهان وجودی است واگر ازحقیقت وجود به حقیقت واجب برسیم،برهان صدیقین است.این پژوهش، تطبیق دوفلسفه اسلامی ومسیحی درباره برهان وجودی با تمرکزبر آنسلم وعلامه طباطبایی فیلسوف نوصدرایی را برعهده دارد.برهان وجودی که نخستین بار درآراء آنسلم مطرح شده ،وی از آگوستین وافلاطون نیز بهره برده است؛ با انتقادات وبعضا با دفاعیاتی همراه بوده که در بیشتر انتقاداتی که مسیحیان برآن نمودند خلط بین وجود ذهنی و وجود عینی مطرح بوده ودر فلسفه اسلامی علاوه بر این انتقاد برضرورت ذاتی و حمل اولی بودن این برهان انتقاد وارد نمودند . درفلسفه اسلامی،دربحث وجودشناسی، ابن سیناوصدرالمتالهین برهان صدیقین را باعناصری چون اصالت وجود،تشکیک وجودوبساطت وجود اقامه نموده اند و علامه طباطبایی سعی درتکامل آن داشته و در اقامه برهانش به هیچ یک از مقدمات تصدیقی وفلسفی وابسته نبوده، مستقیما به واقعیت می پردازد. درپژوهش حاضر بابررسی نقدها وداوری ها، از موضع برهان صدیقین صدرایی دفاع، ومغایرت وشباهت آن بابرهان وجودی آنسلم بیان می شود،تا برتری اثبات خداوند در فلسفه اسلامی برفلسفه مسیحی را که،سازگار بامتون وسنت است، بهتر درک شود .
    Abstract
    In the lenght of history to prove the existence of God, Religions according to world rubber and instructions of that time have provided different ways. That the firmer and at the same time the most hardest of them is reason, intellect and philosophy way. Islamic and Christian philosophers based on the ways with adducing some arguments which among all the firmer is that argument which revolute from existence to compulsory . If it be revoluted from existence to compulsory truth , it is called ; ontological argument and if it be revoluted from compulsory truth to existence , it is called ; syddiqyn argument.This research is the comparison of two Islamic and Christian philosophy about ontological argument with concentration in Anselm Allameh Tababtabais NewSadrai philosopher ontological argument. As so for the first time it was presented by Saint Anselm, he followed Auguistin Plato. However, behind any claims there will be some critics and defences There was Confused between Subjective Existence and Objective Existence and in Islamic philosophy further this there was critic toeffencial necessity .In Islamic philosophy,in ontological argument Ibne Sina and Sdralmotaalhyn have expressed their argument with elements like ontolog genuineness, ontolog doubtand ontolog expansion. But Allameh Tababtabai in his argument hasn,t related to any of the concessive philosophy preliminaries and directly deals with Truth. And by reviewing the critics and judgments expressed the defences the position Sdrayy,s Sdyqyn argument and differences and similarities Anselm,s ontological argument to be better understood the supremacy of God,s prove in Islamic philosophy for Christian which is compatible with custom.