عنوان پایاننامه
تصویب پیمان لیسبن و تاثیر آن بر آینده ناتو
- رشته تحصیلی
- مطالعات منطقه ای-مطالعات اروپا
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP3088;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 53776
- تاریخ دفاع
- ۰۷ شهریور ۱۳۹۰
- دانشجو
- علی رضا ثمودی پیله رود
- استاد راهنما
- ابومحمد عسگرخانی
- چکیده
- دولت¬های اروپایی در دوران جنگ سرد برای مقابله با تهدیدهای امنیتی شوروی به طور چشمگیری به سازمان ناتو و به ویژه ایالات متحده وابسته بودند. اما پس از پایان جنگ سرد، این دولت¬ها با هدف نقش آفرینی بیشتر در عرصه بین¬الملل به سوی برخورداری از یک سیاست خارجی و امنیتی مشترک گام برداشتند. تصویب پیمان ماستریخت (1992) که یکی از سه ستون اصلی آن در پیش گرفتن سیاست خارجی و امنیتی مشترک بود، جدی¬ترین گام دولت¬های اروپایی در این راستا به شمار می¬آمد. بروز حوادثی همچون بحران بالکان، جنگ کوزوو و ناکامی کشورهای اروپایی در حل و فصل این بحران¬ها و خاتمه یافتن آنها با مداخله ناتو، موجب تشویق هر چه بیشتر دولت¬های اروپایی به اتخاذ سیاست خارجی، امنیتی و دفاعی مشترک کرد. از سوی دیگر، با تصویب پیمان آمستردام، پیمان قانون اساسی (هرچند اجرای این پیمان با شکست مواجه شد) و به ویژه پیمان اصلاحی لیسبون گام¬های بیشتر و جدی¬تری در راستای بهره¬مندی از یک سیاست خارجی و دفاعی مشترک برداشته شد. بعد از تصویب و اجرایی شدن پیمان لیسبون در سال 2009 و اضافه شدن بندهایی همچون دفاع متقابل، شرط انسجام و همکاری متقابل و همکاری ساختارمند دائم، حرکت در جهت تقویت بحث دفاع مشترک اروپایی جلوه نمایان¬تری به خود گرفته است. در پژوهش پیش¬رو، تاثیر تصویب پیمان لیسبون بر حیات و فعالیت¬های آینده ناتو مورد بررسی قرار خواهد گرفت. به باور نگارنده، از یک سو، به دلیل مولفه¬هایی همچون ضعف¬های ساختاری در حوزه مسایل امنیتی و دفاعی و نبود انسجام سیاسی و از سوی دیگر به علت اهمیت روابط فراآتلانتیک برای کشورهای اروپایی و وابستگی تاریخی آنها از نظر امنیت به ناتو، دست کم در کوتاه مدت ناتو همچنان مهمترین سازوکار تامین کننده امنیت اروپا به فعالیت خود ادامه خواهد داد و دولت¬های عضو اتحادیه اروپا نیز در تامین امنیت خود همچنان به این سازمان وابسته خوهند بود.
- Abstract
- In order to counter the threat posed by the Soviet Union in the Cold war, the European were significantly dependent on the North Atlantic Treaty Organization (NATO) and especially the United States. However, after the end of the Cold War, the European countries moved toward adopting a Common Foreign and Security Policy with the aim of playing a more pivotal role in international system. The conclusion of Maastricht Treaty one of whose pillars was taking a common foreign and security policy, is considered as the most serious steps taken by European states in this area. The Emergence of some crises includes the Balkans Wars, Kosovo War and European states' failure in resolving these conflicts and the termination of these crises by NATO intervention encouraged the European states and also accelerated the way for adopting a common foreign security and defense policy. On the other hand, with the approval of Amsterdam Treaty, the Constitutional Treaty (despite the fact that it failed to be put in place) and especially the Lisbon Treaty, some more serious steps were taken toward having a common foreign and defense policy. After the adoption of Lisbon Treaty in which some elements including the Mutual Defense, Mutual Cooperation and Solidarity Clause and Permanent Structured Cooperation were envisaged a move towards strengthening the European Common Defense is much more highlighted than ever before. In this thesis the impact of Lisbon Treaty on Nato's future developments will be scrutinized on the one hand, due to the some significant factors including some structural weaknesses in the security and defense areas and the lack of political integrity and cohesion, and the importance of Transatlantic relations for the European countries and their historical dependence on Nato for securing their security on the other hand, it could be arranged that at least in the short term, Nato as the most significant mechanism for securing the security of Europe will continue to function and the European member states will be still dependent on this organization to provide their security.