عنوان پایان‌نامه

بررسی تطبیقی ناسخ و منسوخ در تفسیرهای المیزان و المنار



    دانشجو در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۳۸۹ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "بررسی تطبیقی ناسخ و منسوخ در تفسیرهای المیزان و المنار" را دفاع نموده است.


    محل دفاع
    کتابخانه پردیس قم شماره ثبت: Q17;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 47819
    تاریخ دفاع
    ۱۵ اسفند ۱۳۸۹
    دانشجو
    اکبر ولی پور
    استاد راهنما
    محمد علی مهدوی راد

    بحث ناسخ و منسوخ در قرآن، از مباحث پر مناقشه ای است که از دیر باز مورد توجه علمای اسلامی در حوزه های علوم قرآنی وفقه و اصول بوده است. که اکثر اختلافات در بیان تحدید آیات ناسخ و منسوخ ناشی از نوع نگاه و تعریف از نسخ می باشد. و این پژوهش به بررسی این بحث، با محوریت تطبیق دیدگاه تفاسیر المیزان والمنار، اختصاص دارد. علامه طباطبایی(ره) در تعریف نسخ می گوید: «نسخ در قرآن مجید، بیان اعتبار حکم منسوخ است». وی و مفسرالمنار شرایطی را از جمله: (1-تشریعی بودن حکم 2-وجود تنافی بین دو تشریع 3-محدود نشدن حکم ناسخ به زمانی معین 4-وحدت موضوع ) برای محقق شدن نسخ در نظر می گیرند. ولی در عمل، علامه بعضا در بیان آیات ناسخ و منسوخ از شرایط خود عدول می کند. و آیات (109و180و240بقره ؛15و16سوره نساء :71مریم و12مجادله) را منسوخ می نامند. در حالی که به نظر ما تنها آیه نجوی با تعریف و شرایطی که علامه ذکر کرده اند می تواند منسوخ باشد. ولی مفسرین المنار با اینکه معتقد به امکان نسخ در آیات هستند اما منسوخ بودن هیچ آیه ای را قبول نکرده اند. از موارد مورد توافق مفسرین المیزان و المنار این است که سنت هر چند به تواتر برسد قابلیت نسخ قرآن را ندارد. و از بین اقسام نسخ قابل فرض بر قرآن، فقط «نسخ حکم آیه بدون نسخ متن آیه» را می پذیرد. اما بنظر ما همچنانکه سنت قطعی می تواند آیات الهی را تخصیص دهد نسخ قرآن با سنت متواتر نیز امکان پذیر است. اما چنین نسخی در قرآن کریم وقوع نیافته است. و با تعریفی که از نسخ در اصطلاع مؤخرین، ارایه نمودیم روشن گردید که هیچ کدام از آیات شریفه قرآنی نسخ نشده اند
    Abstract
    Abrogation (Naskh) in the Holy Quran is one of the most argued issues for a long time in Quranic sciences and Jurisprudence and principles. The number of the abrogated verses which is related to the viewpoint to abrogation and its meaning has raised the most disputes. This research speeches particularly about abrogation in Al-Mizan and Al-Minar commentaries. Allameh Tabatabaee says: abrogation in the Quran is explaining the subjectivity of the abrogated rule. He and the commentator of Al-Minar consider some conditions for abrogation to happen. These conditions are: 1. The two rule should be legislative 2. Two rules should be on the contrary of each other. 3. The abrogator (nasekh) should not be limited to a specific time. 4. Similarity in subject of the two rules. But Allameh in some places has turned away from his idea and considered the verses 109, 180& 240 of chapter Baqareh, 15 & 16 of Nesa, verse 71 of Maryam and 12 of Mujadeleh as abrogated verses. Our decision is that only the Najva verse matches the meaning and the conditions mentioned for abrogation. But the commentators of Al-Minar although their belief the possibility of abrogation in the Quran, but they had not accepted the abrogation of none of the verses of the Holy Quran. Al-Mizan & Al-Minar both agree on the fact that Sunnat (Tradition), even if it reaches the point of succession of the transmitters (tavator), cannot abrogate the verses of The Quran. Both of them also agree on the “abrogation of the rule without abrogation of the text of the verse”.