عنوان پایاننامه
کفائت در عقد نکاح در فقه اسلامی
- رشته تحصیلی
- فقه شافعی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 2030ف;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 53126
- تاریخ دفاع
- ۱۹ بهمن ۱۳۹۰
- دانشجو
- سمیه حفیدی
- استاد راهنما
- محمدعادل ضیائی
- چکیده
- خانواده مهمترین کانون جامعه و مرکز پرورش افراد سالم میباشد و به دلیل اهمیت آن، بسیار مورد توجه دین اسلام قرار گرفته است. اصلیترین عامل تضمین کننده آرامش در خانواده تفاهم زوجین است که آن نیز در گرو تشابه اوصاف، اهداف، انتظارات و برخوردهای آنان میباشد، این امر در فقه اسلامی تحت عنوان کفائت زوجین مورد بررسی قرار گرفته است. فقها در مورد اصل کفائت اتفاق نظر ندارند. دسته ای با استناد به نصوص و متون دالّ بر تساوی مسلمانان اصل آن را معتبر ندانسته و گروهی دیگر به دلیل اهمیت و مصالح خانواده و با تکیه بر آیات و احادیث به ضرورت رعایت آن حکم نموده اند. به رغم اهمیت و ضرورت وجود کفائت زوجین در استحکام خانواده به نظر می رسد، موافقان بیش از اندازه بر این امر تأکید کرده و آنرا جزو شروط صحت یا لزوم نکاح قرار دادهاند و در صورت عدم آن، حق فسخ نکاح را برای زوجه و اولیای وی ثابت کردهاند. در منابع فقهی، کفائت زوجین در هفت زمینه مورد بحث قرار گرفته است. این زمینهها عبارتند از: اسلام، دیانت، نسب، سلامتی از عیوب، حرفه، مال و حریت. با وجود اختلافات فقهی موجود در اصل اعتبار کفائت و تعداد اوصاف معتبر در آن، جمهور فقهای مذاهب موارد هفتگانه مذکور را جزو شروط لزوم نکاح قرار دادهاند. بررسی ادله و دیدگاههای موافقان بیانگر آن است که هیچکدام از موارد مذکور را نمیتوان به عنوان شروط لزوم نکاح معتبر دانست، بلکه به نظر می رسد امر به رعایت کفائت در نکاح، امری استحبابی است و اوصاف مذکور در کتب فقه متناسب با عرف جامعه بوده که لازم است با توجه به تغییر معیارهای ازرشی جوامع مورد بازبینی قرار گیرند. کفائت، نکاح، شرط لزوم ، شرط صحت، اوصاف کفائت.
- Abstract
- Family is the most important comity and the training of healthy persons in society and according to its importance, Islam pay special attention to it. The major factors of ensure of peace in family is mutual understand of the couple which is provided by similarity of their description, expectation, aims and approaches. This factor is studied in Islamic jurisprudence as equality in couples. Jurists have no agreement in the basis of equality. According to the Quranic verses and tradition, mention to equality of all Muslims, a group of jurists believe that it was not obligate in marriage, in other hand, considering of the importance and affairs of family another believe that it was a necessary. In spite of importance necessity of Piety of status in family, it seems that the second groups emphasize more of its role, and place it as clues of irrevocability or terms of validity and in the case of its lack, wife and her lords have the right to ablish the marriage contract. In juristic sources, the equality discussed in seven ground: Religiousness (Islam), Piety (Dianah), lineage, healthy of fault, labor, wealth, freedom. White jurists differences in basis of equality and their number, majority of jurists place these factors as clues of irrevocability nor terms of validity, but it seems that order to equality is a recommended order and these seven factors were mentioned in juristic sources are depended on the common usages of the society which must be review with change of standards of value in societies. Key words: equality, marriage, clues of irrevocability, terms of validity, qualities of equality.