عنوان پایان‌نامه

برسی نقش تبلیغات بر نگرش و تمایل به خرید در مصرف کنندگان میوه خشک



    دانشجو در تاریخ ۳۱ خرداد ۱۳۹۰ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "برسی نقش تبلیغات بر نگرش و تمایل به خرید در مصرف کنندگان میوه خشک" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    مدیریت اجرایی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 49640
    تاریخ دفاع
    ۳۱ خرداد ۱۳۹۰

    چکیده تولید صنعتی میوه خشک ، به دلایلی نتوانسته است جایگاه واقعی خود را بین تنقلات مصرفی خانوارهای شهری پیدا کند و فروش کافی و سودآوری لازم را برای شرکت سپیدگل به همراه داشته باشد که می توان این مسئله را ، وجه مشترک بین تمامی تولیدکنندگان میوه خشک در داخل کشور دانست که برخی دلایل آن عبارتند از : تصور مصرف کنندگان در ارتباط با استفاده از مواد شیمیایی و نگهدارنده در فرآیند خشک کردن میوه و نیز استفاده از میوه های نامرغوب و درجه سه ، تصور عدم وجود خواص میوه های تازه در میوه خشک شده ، قیمت بالاتر میوه های خشک در مقایسه با سایر تنقلات علیرغم مضر بودن آنها و در نتیجه تمایل کمتر به خرید ، عدم معرفی مناسب نسل صنعتی این محصول علیرغم آشنایی خانواده ها با تنقلات میوه ای خانگی . وجود نگرش منفی در کنار عواملی دیگر از جمله عوامل اقتصادی مثل درآمد خانوارها و قیمت نسبتاً بالای محصول ، باعث شده تا تولیدکنندگان میوه خشک از جمله شرکت سپیدگل ، با مسئله ای تحت عنوان نگرش منفی و عدم فروش کافی و سودآوری منطقی روبرو گردند . با توجه به اینکه این نگرش منفی تا حدودی از عدم اطلاع رسانی صحیح و فرهنگ سازی در سطح جامعه ناشی می شود، لذا این پژوهش بر آن است تا با بررسی نگرش مصرف کنندگان میوه خشک و تاثیر مهم تبلیغات مناسب بر تغییر نگرش و اقناع آنها برای خرید به تمهید راه حلی برای این مسئله بپردازد. در این راستا ، مساله اصلی این تحقیق پاسخگویی به این سئوال است که "آیا می توان با استفاده از ابزار ترفیع و ترویج و به طور خاص تبلیغات ، نگرش منفی مردم نسبت به میوه های خشک را از بین برد و یا بهبود بخشیدو سطح فروش و سودآوری شرکت را متناسب با سرمایه گذاری انجام شده نمود؟ در راستای پاسخگویی به این سئوال و نیز تشخیص دقیق مسائلی که به طور تجربی تشخیص داده شده بود ،نگارنده در این تحقیق در صدد برآمد تا با طراحی پرسشنامه ای بر اساس مدلی ترکیبی از سه مدل رفتار مصرف کننده هوارد شث ، اثربخشی تبلیغات سلسه مراتب تاثیرات و نگرش مصرف کننده سه جزیی (ABC) به بررسی موضوع بپردازد. در این راستا ، 384 پرسشنامه در مناطق 1 تا 6 شهر تهران توزیع گردید و بر اساس داده های حاصل از این پرسشنامه های ، تحلیل های آماری توصیفی و استنباطی (فریدمن ، آزمون یک جامعه ، همبستگی) صورت گرفت و در نهایت ، علاوه بر یافته های جانبی که کاربری زیا
    Abstract
    For some reasons, industrial production of dried fruit has not been able to find an appropriate position among consumed snacks of urban families and lead to adequate sales and required profitability for Sepidgol Company. This problem is a common issue among all manufacturers of dried fruits throughout the country and some of its reasons are: consumers’ thought about the use of chemicals and preservatives in fruit drying process and the use of low quality fruit, consumers’ thought about lack of properties of fresh fruits in dried fruits, higher price of dried fruits in comparison with other snacks, despite their being harmful, and therefore less tendency to buy, no proper introduction of industrial generation of this product, despite familiarity of families with domestic fruit snacks. Existence of negative attitude along with other factors including economic factors such as families’ income and relatively high price of the product, have confronted dried fruit manufacturers such as Sepidgol Company with issue of negative attitudes and lack of sufficient sales and reasonable profitability. Considering that this negative attitude is partly due to lack of proper information and culture making in the society, this research is to present a solution for this problem by investigate the attitude of dried fruit consumers and important effect of good advertising on their attitude and persuasion to purchase. In this regard, the main issue of this research is to answer the following question: Is it possible to expunge or improve negative attitudes of people towards dried fruit with the tool of promotion and particularly advertisement, and therefore improve sales and profitability levels to levels proportional to the company’s investment? What is the solution? In order to answer this question and for accurate diagnosis of the issues detected experimentally, the author of this study tried to design a questionnaire based on a combinational model of three models : Ho