عنوان پایان‌نامه

طراحی الگوی کارآفرینی اجتماعی برای زنان سرپرست خانوار دارای فرزند شهر تهران



    دانشجو در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۳۹۰ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "طراحی الگوی کارآفرینی اجتماعی برای زنان سرپرست خانوار دارای فرزند شهر تهران" را دفاع نموده است.


    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده کارآفرینی شماره ثبت: 508;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 61113
    تاریخ دفاع
    ۱۷ خرداد ۱۳۹۰
    استاد راهنما
    سیدمصطفی رضوی

    زنان امروز با ارایه قابلیت‌ها و توانایی‌های خود در جامعه و به ویژه در خانواده نقش مؤثری در دست‌یابی به توسعه پایدار خواهند داشت. به روایت گزارش توسعه انسانی سازمان ملل، زنان بیوه بهره بسیار کمی از منابع توسعه داشته‌اند هرچند که نیمی از جمعیت دنیا را تشکیل می‌دهند. در دهه 80 در کشورهای صنعتی مفهوم زنان سرپرست خانوار بوجود آمد. بیشتر زنان کشورهای صنعتی به دلیل طلاق سرپرست خانوار شدند و این در حالی است که این مسأله در کشورهای جهان سوم، به دلیل مرگ همسر، طلاق، اعتیاد و بیماری برای زنان بوجود آمد. همچنین فرصت‌های اجتماعی کافی برای کسب درآمد زنان در اختیار نبود و در نتیجه "مفهوم زنانه شدن فقر" مطرح شد. در ایران اقدامات ملی محدودی در زمینه فعالیت‌های اجتماعی زنان انجام شده است. مطالعات انجام شده در ایران در زمینه سلامت، آموزش و اشتغال تا حدودی نشان‌دهنده دسترسی و کنترل محدودتر زنان به منابع است. با ورود زنان به مقوله فقر،‌ نیاز به مداخله سیاست‌گذاران و سازمان‌های حمایتی مطرح می‌شود بنابراین توجه به رویکرد جنسیتی در برنامه‌ریزی‌های توسعه با هدف ارتقا توانمندی‌های زنان، ارایه اطلاعات و آمارهای جنسیتی با توجه به گروه‌بندی‌های مختلف ضروری به نظر می‌رسد. مبنای سیاست‌گذاری دولت‌ها تشویق زنان سرپرست خانوار به فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی و خودکفا بودن آنان، پیش‌گیری از انزوای اجتماعی، ازدست‌دادن مهارت‌های شغلی زنان و جلوگیری از ایجاد مناطق فقیرنشین بود که ویژگی اصلی آن نابسامانی و ناهنجاری‌های اخلاقی و اجتماعی و فعالیت‌های مجرمانه بود. هدف از این تحقیق شناخت فرآیند کارآفرینی اجتماعی و تدوین الگویی متناسب با آن برای زنان سرپرست خانوار دارای فرزند شهر تهران است. به همین منظور با 21 نفر از مطلعین و اطلاع‌رسانان کلیدی که با ابعاد کلی مسأله و موضوع تحقیق درگیر بوده‌اند، مصاحبه اکتشافی صورت گرفت. اطلاع‌رسانان در چهار گروه و با روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند. روش تحقیق، کیفی نظریه مبنایی یا نظریه برخاسته از داده‌ها (GT) و نمونه‌برداری بر مبنای اشباع نظری بود. داده‌ها و اطلاعات به‌دست آمده از مصاحبه‌ها، ابتدا کدگزاری باز و محوری شدند و در همین راستا کدگزاری انتخابی انجام گرفت. از مصاحبه‌ها مجموعا 579 گزاره‌ی مفهومی اولیه در مرحله کدگزاری باز و 123 گزاره‌ی مقوله‌ای در مرحله کدگزاری محوری، به دست آمد و نهایتاً در مرحله کدگزاری انتخابی، قضایایی که روابط تعمیم یافته میان مقولات را منعکس می‌دارند، وضوح کافی پیدا کردند و مدل GT نمایان شد. این مدل دارای پنج نظریه است که عبارتند از: عوامل علی، عوامل واسطه‌ای، عوامل زمینه‌ای، راهبردها و نتایج و پیامدها. بر اساس مدل بدست‌آمده، مقوله اصلی و کانونی که اکثر اطلاع‌رسانان بدان اشاره می‌کردند لزوم تغییر در نحوه اجرای فعالیت‌های کارآفرینی اجتماعی و ساماندهی فعالیت‌های در حال انجام برای زنان سرپرست خانوار شهر تهران با رویکرد شبکه‌های اجتماعی بود. آنها بر این موضوع تأکید ویژه‌ای داشتند که باید ظرفیت و پتانسیل موجود در محلات تهران را جدی گرفت و فعالیت‌های کارآفرینی اجتماعی را به سمت ایجاد شبکه‌های اجتماعی و کارآفرینانه محله‌محور با هدف بکارگیری مشارکت‌های مردمی و در جهت حمایت و توانمندسازی زنان سرپرست خانوار هر محله و هدایت آنان به سمت زنانی توانمند و کارآفرین سوق داد. در این مدل شرح داده شد که چه عوامل علی لزوم این پدیده را به ما نشان می‌دهند و چه عوامل واسطه‌ای و زمینه‌ای در این فرآیند تأثیرگذار بوده و با چه راهبردهایی می‌توان زمینه را برای این تغییر و تحول فراهم نمود و چگونه این فرآیند به نتایج و پیامدهایی که منجر به خلق ارزش‌های اجتماعی و گسترش فرهنگ کارآفرینی خصوصاً کارآفرینی اجتماعی در جامعه (شهر تهران) خواهد شد و در نهایت بر اساس یافته‌های تحقیق الگوی کارآفرینی اجتماعی برای زنان سرپرست خانوار شهر تهران شکل گرفت. کلید واژه: کارآفرینی اجتماعی، زنان سرپرست خانوار، شبکه‌های اجتماعی
    Abstract
    Women today with presentation his abilities in society and especially in the family will have an effective role in achieving sustainable development. According to United Nations Human Development Report, the widows have few resources development; however, constitute half of the world population in Iran, few national initiatives in the field of social work have been done. Studies in the fields of health, education and employment partly reflect women`s limited access to resources. The aim of this study was to understand the process of social entrepreneurship and develop a model to fit the female-headed households with children in Tehran. Therefore, with 21 people and information key dimensions of the problem and have been involved in research, exploratory interviews were conducted. Research method was qualitative, Ground Theory (GT), and sampling was based on theoretical saturation. The resulting model show that the main focus of most information keys were need for change in how social entrepreneurship activities and organizing the activities being carried out in female –headed households in Tehran`s approach to social networking. Keywords: Social Entrepreneurship, Social Network, Women head of family