نقش اقدامهای رهبری در عملکرد اقتصادی کسب و کارهای خانوادگی
- رشته تحصیلی
- مدیریت کارآفرینی- سازمانی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده کارآفرینی شماره ثبت: 85;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 49588
- تاریخ دفاع
- ۲۱ خرداد ۱۳۹۰
- دانشجو
- مجید خاکپورمقدم
- استاد راهنما
- کامبیز طالبی
- چکیده
- وجود نرخ شکست بالا در حفظ و نگهداری کسب و کارهای خانوادگی، زمینه ساز درک احتمال عدم استفاده اثربخش رهبران کسب و کارهای خانوادگی از روش های رهبری مناسب برای افزایش عملکرد اقتصادی کسب و کارهای خود شده است. مبتنی بر همین درک، مساله پژوهشی پیش رو جهت شناسایی نقش اقدامهای رهبری در عملکرد اقتصادی کسب و کارهای خانوادگی کوچک و متوسط تعریف شده است. این پژوهش کمی که از نوع توصیفی- همبستگی می باشد، با به خدمت گرفتن نظریه رهبری سرمشق کوزس و پوزنر، میزان تاثیر استفاده از اقدام های پنجگانه رهبری ارائه شده توسط این پژوهشگران را توسط رهبران با سطوح متفاوت تجربه بر روی عملکرد اقتصادی کسب و کارهای خانوادگی کوچک و متوسط فعال در صنعت نساجی و مستقر در شهرستان تهران مورد بررسی قرار داده است. پژوهش پیش رو نشان داد که میان استفاده از اقدام های رهبری توسط رهبران بسیار با تجربه و عملکرد اقتصادی در کسب و کارهای خانوادگی کوچک و متوسط، همبستگی وجود دارد. از سویی دیگر این پژوهش عدم وجودهمبستگی میان فراوانی استفاده از اقدام های رهبری توسط رهبران کم تجربه و رهبران با تجربه را به اثبات رسانید. پژوهش پیش روهمچنین مبیّن این مفهوم است که رهبران با تجربه بیش از دو گروه دیگر از رهبران (یعنی رهبران کم تجربه یا بسیار باتجربه) از ترکیب اقدام های رهبری کوزس و پوزنر و همینطور از دو اقدام مدل سازی راه و دلگرم نمودناستفاده نموده اند. مجموعه این یافته ها به معنای اثربخش تر بودن شیوه رهبری مورد استفاده توسط رهبران بسیار با تجربه بر روی عملکرد اقتصادی نسبت به سایر رهبران با تجربه کمتر در کسب و کارهای خانوادگی کوچک و متوسط می باشد. امری که بیانگر اهمیت نیاز به پژوهش های بیشتر در رابطه با روش ها و سبک های رهبری رهبران بسیار با تجربه در کسب و کارهای خانوادگی کوچک و متوسط است. کلید واژه ها:کسب و کار خانوادگی، عملکرد اقتصادی،اقدامهای رهبری، رهبری نئوکاریزماتیک
- Abstract
- The high failure rate for family businesses led to the research problem that the family businesses leaders might not have developed sufficient leadership practices to increase the economic performance of their businesses. Accordingly, this quantitative descriptive correlational study employedKouzes and Posner’s Exemplary leadership theoryto study the impact of using the five leadership practices by leaders with different level of experience on the economic performance of small and medium sized family businessesin textile industry and located in Tehran township. This research indicated that positive correlation existed between the frequency of leadership practices and measures of economic performance for very experienced leaders of 93 selected family businesses. In contrast, no correlations existed between the variables for experienced and inexperienced leaders of the selected family businesses. These findings highlighted potential differences in the manner in which very experienced leaders, lead family businesses. Keywords: Family Business, Economic Performance, Leadership Practices, Neocharismatic Leadership