بررسی تاثیر گرایش کارآفرینانه و استراتژی بر عملکرد شرکتهای تولید کننده قطعات خودرو در استان تهران
- رشته تحصیلی
- مدیریت کارآفرینی-بخش عمومی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده کارآفرینی شماره ثبت: 97;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 50174
- تاریخ دفاع
- ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۰
- دانشجو
- احمد رضا ذهبی
- استاد راهنما
- محمدرضا زالی
- چکیده
- "گرایش کارآفرینانه" در ادبیات کارآفرینی برای سبک ها و فرآیندهای تعیین استراتژی بکار رفته که شرکت ها را درگیر فعالیت های کارآفرینانه می نماید. یکی از مدل های رایج در این زمینه، پنج بعد برای گرایش کارآفرینانه پیشنهاد کرده است: نوآوری، ریسک پذیری، استقلال کاری، پیشگامی و رقابت تهاجمی. هدف این تحقیق، بررسی تأثیر گرایش کارآفرینانه و ابعاد آن بر عملکرد شرکت های قطعه سازی و نقش استراتژی در این رابطه است. بدین منظور، ابتدا با استفاده از مطالعات پیشین و مصاحبه با صاحب نظران، پرسشنامه ای برای سنجش این سازه ها طراحی گردید. سپس نمونه پژوهش با حجم 90 شرکت از میان شرکت های فعال در صنعت قطعه سازی انتخاب و از طریق تکمیل پرسشنامه توسط مدیران ارشد آنها، داده های مورد نیاز تحقیق جمع آوری گردید. آلفای کرانباخ برای بخش گرایش کارآفرینانه مقدار 0.80 و برای بخش عملکرد 0.75 بدست آمد. در مرحله بعد با استفاده از مدل معادلات ساختاری، روابط ساختاری بین متغیرها بررسی گردید. شاخص های برازش مدل شامل RMSEA و GFI با مقادیر به ترتیب 0.047 و 0.98 نشان دهنده برازش مطلوب مدل هستند و نتایج لیزرل نشان داد که ضرائب مسیر بین گرایش کارآفرینانه و استراتژی، 0.54، بین استراتژی و عملکرد، 0.38 و مسیر مستقیم بین گرایش کارآفرینانه و عملکرد، 0.60 می باشد. مقادیر t محاسبه شده برای کلیه مسیرها بزرگتر از 2 بوده و نشان دهنده معنادار بودن ضرائب می باشد. بر اساس بخش دیگری از نتایج تحقیق، آزمون z فیشر نشان داد که تأثیر گرایش کارآفرینانه بر عملکرد در شرکت های تحلیلی به طور معناداری بیشتر از شرکت های تهاجمی است ولی تفاوت معناداری با شرکت های تدافعی ندارد. برای بررسی تأثیر ابعاد گرایش کارآفرینانه بر عملکرد، از تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد که نتایج حاکی از تأثیر بعد نوآوری با ضریب استاندارد 0.384و رقابت تهاجمی با ضریب استاندارد 0.290 بر عملکرد دارد. کلید واژه ها: گرایش کارآفرینانه، استراتژی کسب و کار، عملکرد سازمانی، شرکت های قطعه ساز خودرو.
- Abstract
- “Entrepreneurial orientation” in the entrepreneurship literature used for strategy making practices and processes that involve firms in entrepreneurial activities. One of the most common model in this regard, five dimensions for entrepreneurial orientation has to offer: Innovativeness, risk taking, autonomy, proactiveness and competitive aggressiveness. The purpose of this study is investigating the effect of entrepreneurial orientation and its dimensions on the auto parts firms performance and business strategy role in this relationship. For this purpose, first, using previous studies and interviews with experts, a questionnaire was designed to measure these structures. Alpha value of 0.80 for the entrepreneurial orientation Kranbakh for the performance was 0.75. Next, using structural equation models, structural relationships between variables were studied. RMSEA and GFI indices of model fit with values of 0.047 and 0.980 respectively, indicating good model fit are. The LISREL results showed that path coefficient between entrepreneurial orientation and strategy is 0.54, between strategy and performance is 0.38, and the direct path coefficient between entrepreneurial orientation and performance, is 0.60. T values calculated for all paths, are greater than 2 indicates the coefficient is significant. The other part of findings, Fisher's z tests indicated that the effects of entrepreneurial orientation on performance in the analyzer firms significantly more greater than prospector firms, but no significant difference with the defender firms. Keywords: Entrepreneurial Orientation, Business Strategy, Firm Performance, Auto Parts Firms.