عنوان پایان‌نامه
بررسی مسئله شر از دیدگاه شهید مطهری و بوروس ریشنباخ
- رشته تحصیلی
- فلسفه و حکمت اسلامی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 2074ف;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 55678
- تاریخ دفاع
- ۱۲ مهر ۱۳۹۰
- دانشجو
- آرزو مشایخی
- استاد راهنما
- عبدالرسول کشفی
- چکیده
- چکیده یکی از دغدغه های همیشگی بشر چرایی وجود شرور در عالم و تحمّل آن ها از سوی مخلوقات هستی بوده است.اهمیت این موضوع تا به آن حد است که حتی ذهن فلاسفه ی معاصر را به خود مشغول کرده و اهتمام آنان را در حل این مسئله موجب گشته است. «بروس رایشنباخ» به عنوان یک فیلسوف غربی و «شهید مطهری» به عنوان فیلسوفی اسلامی به اهمیت این موضوع پی برده و به آن پرداخته اند. آن ها از بحث تفکیک ناپذیری شرور از خیرات در عالم برای پاسخ به پرسش های مربوط به شرّ بهره می گیرند. شهید مطهری این بحث را به عنوان اصلی از اصول حلّ مسئله ی شرّ، چه شرّ اخلاقی و چه شرّ طبیعی، معرفی می کند و این جدایی ناپذیری را ذاتیّ عالم طبیعت اثبات می کند و تمام پرسش های مربوط به این مسئله اعم از علّت وجود مصائب، تبعیض ها و کمبود ها را با همین اصل پاسخ می دهد. رایشنباخ نیز با استفاده از این موضوع نشان می دهد از آنجا که بشر موجودی مختار است، انجام فعل سوء از سوی او امری طبیعی است که اگر امکان انجام شرّ از انسان گرفته شود، دیگر مختار بودن او معنا نخواهد داشت. علاوه بر این، چون هستی دارای قوانینی است که انفکاک از این قوانین به معنای نظام مند نبودن آن است و اقتضای این عالم وقوع گه گاه شرور طبیعی است، تصوّر جهان مادی بدون وجود این شرور محال است. لذا در دیدگاه دو فیلسوف جهان کنونی بهترین جهان ممکن است، چراکه تحقق فاعل اخلاقی و نظامی قانون مند در آن دیده می شود.
- Abstract
- One of the major concern of human beings has always been the question about the existence of evil and the sufferings that are imposed on human beings. The significance of this matter is to such an extent, that is has even attracted the minds of contemporary philosophers bringing about their involvement in efforts to resolve this issue. Bruce R.Reichenbach, as a western philosopher andMartryMotaharri as an Islamic philosopher realized the importance of this issue andhave openly addressed it. They are putting forward the concept of integrity for evil and goodness in the world in order to answer the questions relating to evil. MartryMotaharri considers this point as the main principle for solving the problem of evil, both moral and natural evil. By virtue of this principle, he proves integrity as the intrinsic nature of the universe and answers all questions relating to this issue, including the root cause of calamities, discrimination and deficiencies. Based on this point, R.Reichenbach has also shown that since man is a free agent, it is natural to commit wrong action. Otherwise, the freedom of man would be meaningless if the possibility of doing evil is taken away from him. In addition, since nature has its own laws; therefore ignoring these laws would mean that it is not systematic and organized. The nature of this world necessitates the occasional occurrence of natural evils and the imagination of a material world is impossible without the existence of these evils. Hence, from the view points of the two philosophers, the actual world is the best of all possible worlds, based on a systematic organization and fulfillment of moral agents which can be visualized in the existing system. Keywords Bruce R.Raichenbach, possible world, J.L.Mackie, theist, atheologian, theodicy, moral evil, natural evil, counterfactual, MartryMotaharri, free agent, actual
