عنوان پایاننامه
سیاستهای پولی و تاثیر آن بر رشد اقتصادی با تاکید بر کاهش نرخ سود بانکی
- رشته تحصیلی
- اقتصاد انرژی و بازاریابی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده اقتصاد شماره ثبت: 1287;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 47575
- تاریخ دفاع
- ۰۶ مهر ۱۳۸۹
- دانشجو
- فائزه مشهدی احمد
- استاد راهنما
- اکبر کمیجانی
- چکیده
- بیشک از مهمترین یافتههای اقتصاددانان در طول دهههای اخیر، پیبردن به وجود ارتباط علی بین توسعه مالی و رشد اقتصادی است. تا قبل از دهه 1970 غالب اقتصاددانان معتقد بودندکه بخش مالی دارای یک نقش انفعالی در فرآیند رشد اقتصادی میباشد و برای دستیابی به سطوح بالاتر رشد اقتصادی، سیاستهای بخش عمومی عمدتاً باید معطوف به انباشت سرمایه فیزیکی باشد. تا اینکه در دهه 1970 میلادی و متعاقب نظریات مطرح شده توسط مککینون و شاو، دیدگاه مسلط به شدت مورد انتقاد واقع شد و در نتیجه حجم وسیعی از مطالعات نظری و تجربی به منظور بررسی تعامل بین بخش مالی و متغییرهای کلان اقتصادی و پاسخگویی به برخی از پرسشهای اساسی در این زمینه صورت پذیرفت. با توجه به اهمیت موضوع و با عنایت به این حقیقت که کشور ما تا حد زیادی درگیر انواع سیاستهای پولی سرکوبگرایانه، همچون سرکوب نرخ بهره، اعمال ذخایر قانونی بالا و محدودیتهای اعتباری سفت و سخت بر شبکه بانکی بوده است، لذا در این پایاننامه سعی شده است تا تاثیر این سیاستها بر روی رشد و توسعه اقتصادی بررسی شود. برای این منظور به شیوهای غیر مستقیم و با تخمین دو سری از معادلات همانباشتگی، یعنی معادله همانباشتگی عمقمالی و معادله هم انباشتگی تولید ناخالص داخلی، تاثیر این سیاستها بر رشد اقتصادی مورد بررسی قرار گرفتهاست. از آنجاییکه اقتصاد ایران در طول دوره مورد بررسی (1343-1386) درگیر اشکال مختلف پدیده سرکوب مالی بوده است و به عبارتی متغیرهای متعددی برای این پدیده در اقتصاد ایران وجود دارد، لذا از شیوه آماری تحلیل مؤلفههای اصلی بهره جسته و از میان پنج متغییر سیاستی، یک مؤلفه اصلی به عنوان شاخص سرکوب مالی استخراج شده و در مدل اول تاثیر آن بر عمق مالی مورد بررسی قرارگرفتهاست. نتیجه تخمین حاکی از ارتباط منفی بین سرکوب مالی و عمق مالی میباشد. همچنین در مدل دوم اثر عمقمالی را بر تولید ناخالص داخلی مورد ارزیابی قرار داده و ارتباط بین این دو متغیر نیز مثبت به دست آمد، لذا یافته اصلی تحقیق حاکی از این است که پدیده سرکوب مالی حداقل از طریق تاثیر منفی بر عمق مالی فرآیند رشد اقتصادی را مختل مینمایند. و به بیان بهتر سیاستهای پولی مبتنی بر سرکوب مالی موجب کاهش رشد اقتصادی میگردد.
- Abstract
- One of the most important findings in recent economic literature is the causal relation between financial development and economic growth. Before 1970’s, most economists did regard for financial sector a passive role and believed that higher rate in economic growth is reached only by the accumulation of physical capital. Finally, in the 1970’s and after the pioneer work of McKinon (1973) and Shaw (1973), this orthodox view was criticized by a vast amount of new theoretical and empirical researchs. These studies were to examine the potential relation between financial sector and macroeconomic variables, to answer some critical questions in this regard. Regarding this essential issue and the fact that our country is highly involved in repressive financial and monetary policies, such as repression of interest rate, implementation of high required reserves and tight credit restrictions on banking system, this paper is intended to investigate the effects of these policies on economic growth and development. To do this, using an indirect method with the estimation of two sets of cointegration equations, that is, the equation of financial depth and that of GDP, the effect of these policeies are examined.The main finding of this paper is that: financial repression has a negative effect on economic growth, at least through its negative effect on financial depth. In other words, monetary policies that are based on financial repression lower the economic growth. Keywords: financial repression, real profit rate on deposits, financial depth, economic growth, principal components