عنوان پایان‌نامه

یارانه مصرف فرآورده های نفتی و همگرایی منطقه ای در ایران



    دانشجو در تاریخ ۲۴ بهمن ۱۳۸۹ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "یارانه مصرف فرآورده های نفتی و همگرایی منطقه ای در ایران" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    اقتصاد انرژی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده اقتصاد شماره ثبت: 1317;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 48667
    تاریخ دفاع
    ۲۴ بهمن ۱۳۸۹
    دانشجو
    کلثوم روشنی
    استاد راهنما
    تیمور رحمانی

    یارانه در بخش انرژی یکی از ابزارهای اقتصادی است که دولت با هدف کاهش نابرابری منطقه ای و دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی بالاتر سالها آن را مورد استفاده قرار داده است. یکی از راههای ارزیابی نابرابری، بررسی فرضیه همگرایی است. فرضیه همگرایی که با فرض همگن از درجه یک بودن تابع تولید مدل¬های رشد نئوکلاسیک استخراج شده است، به شکل مطلق آن، ادعا می¬کند که اگر کشورها یا مناطق مختلف سطح تولید سرانه تعادلی بلندمدت یکسانی داشته باشند، کشورها یا مناطق فقیر (با GDPسرانه واقعی پایین تر) نرخ رشد بالاتری نسبت به کشورها یا مناطق ثروتمندتر (با GDP سرانه واقعی بالاتر) دارند؛ بنابراین مناطق فقیرتر از حیث وضعیت اقتصادی به مناطق ثروتمندتر نزدیک می شوند. اما از آن جا که عوامل تعیین کننده سطح تولید سرانه بلندمدت در همه مناطق یکسان نیستند، همگرایی شرطی بیان می شود. این فرضیه ادعا می کند که کشورهای دورتر از سطح تولید سرانه بلندمدت خود، دارای نرخ رشد تولید سرانه بالاتری خواهند بود. در این مطالعه به منظور بررسی همگرایی و اثر یارانه حامل های انرژی بر همگرایی و کاهش نابرابری منطقه ای بین استان های ایران طی دوره زمانی 1379-1386 از الگوی بارو و سالا-آی- مارتین استفاده شده است. از آن جا که میزان یارانه های پرداختی به هر یک از حامل های انرژی به طور دقیق در دسترس نبوده، لذا از متغیرهای مصرف حامل های انرژی به عنوان جایگزینی برای نشان دادن اثر یارانه ها روی همگرایی منطقه ای استفاده می شود. نتایج حاکی از آن است که بین استان های ایران همگرایی شرطی وجود دارد و همچنین متغیرهای مصرف حامل های انرژی تأثیر معنی داری بر رشد اقتصادی و همچنین بر روند همگرایی نداشته اند.
    Abstract
    Subsidies have been among the main policy instruments to reduce regional inequality and to promote economic growth and development in Iran for decades. An approach to examine the process of regional inequality is the convergence hypothesis which is based on the assumption of constant returns to scale of the production function or decreasing marginal product of capital in the production function. In its absolute form, this hypothesis contends that if the countries or different regions of a country have the same long run equilibrium level of per capita output (GDP), poor countries or regions (with lower real per capita GDP) have a higher growth rate compared to rich countries or regions. Therefore, the poorer regions decrease their gap with the richer regions. If the equilibrium level of per capita output is not the same in all regions, conditional convergence is introduced in which countries or regions farther from their long run per capita output have higher per capita output growth rate. Factors that affect economic growth may affect the convergence process. This study uses Barro and Sala-i-Martin (1995) model in order to examine the convergence and the effect of subsidies on energy on the convergence and regional inequality across Iranian provinces within the time period 2000-20007. Since there is no data on the amount of subsidies for gasoline, oil, electricity and so on, the consumption of the relevant energy carrier was used as the proxy for the effect of subsidies on regional convergence. The findings show that there is conditional convergence. Also, there is no significant effect from energy consumption on economic growth and convergence process, implying that subsidies on energy have not been effective in reducing regional inequality.