عنوان پایان‌نامه

طرح تحقیق- مهدی صاحبکاری



    دانشجو در تاریخ ۲۴ آبان ۱۳۸۹ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "طرح تحقیق- مهدی صاحبکاری" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    جامعه شناسی
    مقطع تحصیلی
    کارشناسی ارشد
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی شماره ثبت: رس 4190;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 48621
    تاریخ دفاع
    ۲۴ آبان ۱۳۸۹
    استاد راهنما
    حسین کچوئیان

    بررسی مفهوم تاریخ در نوشته هایی که از آنها تحت عنوان سرنمون یادشده است، هدف اصلی این رساله است. به این منظور سه عصر یونان باستان، قرون وسطی و عصر روشنگری زمینه ی بررسی این مفهوم قرار گرفته است. در هرکدام از این اعصار متن هایی تحت عنوان متن سرنمون برگزیده شده اند که بیش از هرچیزی معیار این برگزینش بداهت توافق بین الاذهانی اندیشمندان درمورد این متون است. خود این معیار تأکیدی بر وفاداری به روش پدیدارشناسی در مورد خود-پیدا بودن پدیدارهاست. در این نوشتار، کوشیده شده است، پرسش اساسی پدیدار تاریخ چیست؟ آن گونه که هوسرل در بحران علم اروپایی و فلسفه ی فرارونده پرسش پدیدار اروپا چیست؟ را پرسیده بود، با تعلیق مفهوم تاریخ، و جدایی آن از مفاهیمی که تحت سیطره ی تاریخ باوری قرن نوزدهم شکل گرفته است، زمینه سازی شود. سپس این پرسش در بستر هر عصر، یا واکاوی تألیف های منفعل و فعال پرسیده و کوششی برای پاسخ گویی به آن می شود. یونانیان تاریخ را بیش از آنکه بر اساس تطابق روایت ها با حقیقت های رخ داده بفهمند بر اساس زیبایی شناسی های متنی دریافت می کردند. تاریخ نزد آنان چرخه های مدام تکرار شونده-ای بود که به سیاق جهان که از ابتدا بوده و تا ابد هم خواهد بود، از هیچ آغازی برنمی آمد و به هیچ انجامی هم نمی پیوست. اما بعدها در قرون وسطی این اندیشه ی یهودی و مسیحی بود که توانست نیروی قابل توجهی به هسته ی درونی تاریخ بدهد و به این ترتیب موفق شد تاریخ را از مقام صرف رخدادگی های گذشته به توانشی اثرگذار بر اکنون و آینده ی آدمی تبدیل کند. بویژه برداشت مؤثرِ اثرگذاری سرنمون های ابتدایی براشکال ویژه ی آینده مثلاً در صورت هایی که در عهد عتیق و جدید پیشگویی شده بود، راه را برای یک دریافت خطی آغاز دار و انجام دار از تاریخ گشود. سرآخر در اندیشه ی عصر روشنگری شاید برای نخستین بار است که ایده ی کاوش طبیعت و تاریخ به یکسان برای اندیشمند آن دوران مسئله می شود. نیروی خرد به خود اجازه می دهد در هر دو قلمرو به پژوهش دست بزند. در عصر روشنگری بود که تاریخ به فراسوی امور تصادفی و جزئی کشانده شد و چیزی مانند روح دوران ها یا روح ملت ها از مفهوم تاریخ به ذهن آمد. این که چگونه تاریخ از امر درونباش جهان به موقعیتی فرارفت که به امری برونباش از جهان تبدیل شد، تلاشی است که این نوشتار وقف آن شده است. این موقعیت بیرون ایستاده
    Abstract
    The main purpose of this thesis is to explore the meaning of the History through investigating in the texts which are selected as archetypes. For this purpose, three historical eras- the Ancient Greece, the Medieval and the Enlightenment, has been considered as the context of this concept. I have selected some texts as archetypes in each era, for which the criterion, is rather the evidence of the scholars’ intersubjective agreement on these texts. This criterion shows the emphasis to stay loyal to the phenomenological method on the self-evidence of the phenomena. In this text, I attempt to establish the essential problem of “What is the phenomenon of History?” as such Husserl had questioned “What is the phenomenon of Europe?” in The Crisis of European Science and Transcendental Phenomenology through bracketing the concept of history and discretion of this concept from the concepts which are dominated by the historicity of 19th century. Then, this question is made in the context of each era through the analysis of passive and active synthesis and attempts are made to respond to this question. The Greek, perceived History on the basis of textual aesthetic rather than the accordance of the narrations with the facts. For them, History was taken as endured cycles as like the world that existed from the beginning and was eternal; it didn’t have any commence nor an end. But, later on, in the Medieval, the Jewish and Christian idea succeeded to enforce the core of History, hence to transform History from the only past facts to an impressive potential in the present and future of the human kind. Especially, the effective interpretation of the impact of the archetypes on the specific forms of future, such as ones were prophesized in old and new Testament, opened a way to a linear insight of History. Finally, in the Enlightenment’s idea, it might be the first time that the idea of exploration of Nature and History became in the same way a problem for the scholars of that time