عنوان پایان‌نامه

تحولات اجتماعی نهاد روحانیت شیعه از برآمدن قاجار تا پایان پهلوی اول ( باتاکید بر روحانیت ایران )



    دانشجو در تاریخ ۰۹ اسفند ۱۳۹۵ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "تحولات اجتماعی نهاد روحانیت شیعه از برآمدن قاجار تا پایان پهلوی اول ( باتاکید بر روحانیت ایران )" را دفاع نموده است.


    مقطع تحصیلی
    دکتری تخصصی PhD
    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 81045;کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی شماره ثبت: 5330 رس;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 81045;کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی شماره ثبت: 5330 رس
    تاریخ دفاع
    ۰۹ اسفند ۱۳۹۵
    استاد راهنما
    حمید پارسانیا

    نهاد متمرکز مرجعیتِ تقلید شیعی در اواسطِ قاجاریه پدید آمد. پیش از آن هرچند علمایِ بلاد در بسیاری از مراکز شیعی حضور داشتند و مورد ارجاعِ مردم بودند، اما چیزی تحتِ عنوانِ مرجعِ تقلید در شکلِ متمرکز تحققِ خارجی نداشت. شکل‌گیریِ نهاد مرجعیت با شکل‌گیریِ نظریه? اجتهاد و تقلید و تکوین و توسعه? نظریه? تقلید از اعلم پیوند خورده است. علی‌رغمِ اهمیتِ بحثِ اعلمیت و توسعه? نظریه? اجتهاد و تقلید، برای برآمدنِ مرجعیت، این نهاد در بدوِ تأسیس، پاسخگویِ نیاز به زعامتِ متمرکز بود. به لحاظِ تاریخی این نهاد پس از غلبه? مکتب وحید بهبهانی بر اخباریان، و با تمرکز علما در عتباتِ عراق امکانِ تأسیس یافت. گذشته از اهمیتِ صاحب جواهر در تثبیتِ نهاد مرجعیت، اولین طبقه? مراجعِ تقلید تامه، شیخ مرتضی انصاری و میرزایِ بزرگ شیرازی بودند. برخی از شئونِ مرجعیت در شیخِ انصاری تبلور یافت و با مبنایِ تأسیسیِ او در باب امور حسبیه، دخالتِ مراجعِ وقت در امورِ مربوط به مشروطه را تسهیل کرد. با این حال شأنِ ولایت و زعامت بیش از پیش با میرزایِ شیرازی و در جریانِ فتوایِ تحریمِ تنباکو امکانِ ظهور یافت. در این پژوهش روند تحولاتِ نهاد روحانیت را در سایه? تحولاتِ نهاد مرجعیت و ذیلِ تاریخِ تحولاتِ سیاسی و اجتماعیِ ایران بررسی کرده‌ایم. گستره? مورد مطالعه، از آغاز قاجار تا پایان دوره? پهلویِ اول در ???? خورشیدی است. در این دوره، تحولاتِ نهاد روحانیت را در سایه? روند تمرکز فزاینده در نهاد دولت سنجیده‌ایم. این روند، شکلی ناگزیر از تحولاتِ دولت در عصرِ جدید است که به بیانِ وبری به شکلِ عقلانی بوروکراسیِ سازمانی منتهی می‌شود. ما بر پایه? نظریه? عمومی دیوان‌سالاری روندهایِ تمرکز یافتنِ نهاد دین را به موازاتِ نهاد دولت بازنمایی کرده‌ایم. به هر میزانی که نهاد دولت متمرکز می‌شود، روند مشابهی هم، هرچند به شکلی خفیف‌تر، در نهاد دین مشاهده می‌شود. نهایتاً تغییراتِ کارکردیِ نهاد روحانیت را در طولِ این ??? سال، بر مبنایِ نظریه? عمومیِ دیوان‌سالاری بازنمایانده‌ایم. نهاد مرجعیتِ تقلید در درجه? اول در پاسخ به یک ضرورتِ اجتماعی، و آن هم نیاز به زعامتِ واحد به وجود آمد، و فقاهت و تقلید از اعلم در درجه? بعدی اهمیت قرار داشت. با این حال در میانِ اقوال و در تحولاتِ متأخر، تفکیکی میان میانِ شأنِ زعامت و شأنِ فقاهتِ نشده و همین باعث بروز اختلافات شده است. بدین‌سان، با بروز شأنِ زعامتِ نهاد مرجعیتِ تقلید به شکلِ متمرکز و دیوان‌سالار – که در دوره? اخیر به ولایتِ فقیه بدل شد – در موازنه? اقتدار میانِ نهاد دین و نهاد دولت، توفیقاتی قرینِ نهاد دین خواهد بود. کلماتِ کلیدی: علما، روحانیتِ شیعه، مرجعِ تقلید، نهاد مرجعیتِ تقلید، تحولاتِ اجتماعی، شیخ مرتضی انصاری، میرزای شیرازی.
    Abstract
    A centralized institution of Marja’i Taqlid (source of emulation) rose in the middle of Qajars. Before this centralized institution, although local ulama (scholars) were the reference of the believers, but there was no materialized institution of marja’i taqlid. Establishment of the institution of marja’i taqlid, from a side, linked with the development of the theory of ijtihad (legal judgment) and taqlid (emulation), and tied with theory of taqlid of a’lam (emulating the most learned) from the other side. This institution was first an answer to the problem of centralized leadership. Historically, this institution could only be established after defeating akhbaris (traditionists) by the rational school of Muhammad Baqir (Wahid) Behbahani and centralized settlement of ulama in holy shrines of Iraq. Apart from the importance of sahib al-jawahir in the establishment of the institution of marja’iyyat, Sheikh-i Ansari and Mirza-yi Shirazi were the first generations of the total marja’s. Only some aspects of marja’iyyat was erected by Sheikh-i Ansari, by whose innovative ideas about matters of hisbah, intermediacy of ulama in constitutional movement was facilitated. Nevertheless the position of leadership of a marja’ was first substantiated by Shirazi’s the fatwa (legal ruling) of prohibition of tobacco. In this research we examined the development of the institution of ulama in the shade of changes of the institution of marja’iyyat and under the history of socio-political changes of Iran. The span of our research is from the dawn of Qajars to the end of the first Pahlavi. We studied the changes of ulama institution in parallel with the increasing centralization process of the institution of the government. This process is an inevitable form of change of the state, which, in Weberian sociology, will end with a rational bureaucratic form of organization. We highlighted the processes of centralization in the institution of religion in parallel with the institution of government, based on the general theory of bureaucracy. The more the government is centralized, a similar process can be tracked in the institution of religion, but in a lower degree, as well. Finally, we reviewed the functional changes of the institution of ulama in a period of 150 years in the light of general theory of bureaucratization. Based on our findings, the institution of marja’ taqlid was first a response to a social problem, which was a unified leadership; erudition of a marja’ and emulating the most learned was in the second place. However, the position of leadership and the position of erudition was mixed by recent writers and this resulted in misunderstanding of the reason marja’iyyat first established. By substantiating the centralized and bureaucratic leadership of marja’i taqlid, which was turned to wilayat-i faqih lately, the institution of religion could be a challenging rival to the institution of government.