عنوان پایاننامه
بررسی تحلیلی آرائ فقهای شورای نگهبان در نظارت برمقررات دولتی
- رشته تحصیلی
- حقوق عمومی
- مقطع تحصیلی
- دکتری تخصصی PhD
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 80789;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 80789
- تاریخ دفاع
- ۲۵ اسفند ۱۳۹۵
- دانشجو
- سید مجتبی حسینی الموسوی
- استاد راهنما
- بیژن عباسی
- چکیده
- پاسخگو بودن در برابر اعمال و رفتار، از مهمترین ویژگیهای حکومتهای مردم سالار است. دین مبین اسلام، نظارت را از ارکان بنیادی دولت اسلامی برمیشمارد. پیروزی انقلاب و حاکمیت موازین اسلامی بر تمام عرصههای حکومتی به ویژه امر تقنین جایگاه نظارت شرعی را ارتقاء بخشید.براساس اصل چهارم قانون اساسی، شورای نگهبان صلاحیت انحصاری در تضمین ماهیت اسلامی نظام سیاسی بر عهده دارد. دیوان عدالت اداری با پذیرش شکایت مردم از مقررات قوه مجریه با استناد به شرع،گام عملی در این راستا برداشته است. تحلیل آراء فقهای شورای نگهبان در خلال استعلامات دیوان عدالت اداری، از این حیث دارای اهمیت است که نسبت حکم شرع را با موضوعهای روز همچون حقوق شهروندی و قراردادهای اداری از یک طرف و از سوی دیگر اختیارات ولی فقیه (حاکم اسلامی) به درستی چارچوب بندی میکند. علاوه بر آن، قوای حکومتی با درک درست از مبانی فقهی شورای نگهبان در تلاش خواهند بود که از تصویب مصوباتی که با شرع مغایرت دارد،پرهیز و کم تر حقوق مردم را تضییع نمایند. متاسفانه رویه شورای نگهبان تاکنون به این منوال بوده است که از ارائه توضیح در مورد آراء خودداری و تنها به ذکر این جمله که مغایر با موازین شرع شناخته نشد،اکتفاء نموده است.
- Abstract
- After the victory of the Islamic Revolution, Iran's legal system was radically changed The symbol of this transformation can be seen in the fourth principle of the constitution, that all the mandatory statements of even the principles of the constitution lose their legal credibility in the event of a violation of the Shari'. One of the practical tools of maintaining the Islamic nature of the legal system of the country; popular complaints from the executive branch resolutions to the Administrative Justice Court, with the excuse of contradicting the laws of Anwar. The fluidity of Shiite jihad implies that the jurisprudential basis of the mujtahids present in the Guardian Council has evolved from its inception to the present in Abram or the revocation of the decisions of the executive branch. With a careful look at the practice of the Guardian Council in different periods, it appears that the rule of private law over Shiite jurisprudential literature has been a major shadow over the activity of this institution at the beginning of its activities due to the lack of governance experience. The rotation of the look of private law into public rights and the understanding of the requirements of government superiority to its citizens, which crystallizes in the interests of the public; the Guardian Council made it necessary for various issues such as education, culture, administrative contracts and urban development. Give great votes. The translation of the public law from the traditional rules of jurisprudence in the field of private law, such as monarchy, neglect, justice and negation of mustache, is a gold leaf in the formation of general jurisprudence based on Shi'a jurisprudential thought, although it remains a long way to go. It seems that the jurists from the queen of ijtihad did not comment on the jurisprudential views of the supreme leader of Imam Khomeini's time. Of course, over time, the government's views on the Islamic Revolutionary Guards, especially the Supreme Leader, have shown great interest. Key words: Guardian Council, Administrative Justice Court, executive power approvals, Shah Anwar