عنوان پایاننامه
نظام سلسله مراتبی پنهان در سکونت ایرانی ،پژوهش موردی نحوه ظهور مفهوم سلسله مراتب در معماری بومی گیلان و یزد
- رشته تحصیلی
- معماری
- مقطع تحصیلی
- دکتری تخصصی PhD
- محل دفاع
- کتابخانه پردیس هنرهای زیبا شماره ثبت: 11487;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 76959;کتابخانه پردیس هنرهای زیبا شماره ثبت: 11487;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 76959
- تاریخ دفاع
- ۲۸ تیر ۱۳۹۵
- دانشجو
- احسان فتوحی
- استاد راهنما
- سیدغلامرضا اسلامی
- چکیده
- سنت سکونت ایرانی، در طول زمان های متمادی با انباشت تجربیات مختلف از طبیعت و فرهنگ و دین در قالب کالبدهای بهظاهر متنوع و متفاوت و گاه متضاد دارای اصل های مشترک زیادی بوده است در پژوهش هایی در حوزه معماری ایرانی،"درونگرایی" جزو اصول این معماری دانسته شده و در پژوهش های دیگر این معماری را با نگاه گونه شناسانه واجد "گونه شناسی درونگرا" و "گونه شناسی برونگرا" دانسته اند. این رساله در پی نقد این اصل و این نوع نگاه به معماری ایرانی بوده و هدف آن پرداختن بهنظام سلسلهمراتبی پنهان بهعنوان یکی از اصول موجود در سنت سکونت ایرانی، بهصورت مشخص و تدوین روشی برای پژوهش علمی نحوه شکل یابی این نظام در کالبد معماری مسکونی ایران است، این پژوهش سراسر در پی پاسخ به این سؤال است که: چگونه میتوان، نظام سلسلهمراتبی پنهان را بهعنوان یک اصل وحدت دهنده در پس کالبدهای متکثر در سنت سکونت ایرانی مورد بازشناخت و پژوهش قرارداد؟ و در پی پاسخ دادن به آن به سؤال دیگر خود که: چه وجوه شباهت و افتراقی در شکل یابی نظام سلسلهمراتبی پنهان در معماری مسکونی مناطق مختلف اقلیمی-فرهنگی ایران همچون گیلان و یزد وجود دارد و دلایل وجود آنها چه می تواند باشد؟ نیز می کوشد که پاسخ دهد. این تحقیق که ازنظر نوع یک پژوهش بنیادی بهحساب می آید ، در پی پاسخ به مسئله پژوهش و رسیدن به اهداف خود با توجه به موضوع به طراحی روشی کیفی خاص این پژوهش پرداخته و در سطح پارادایم های تحقیق، رویکرد کیفی و هنجاری-ارزشی را برای خود برگزیده است و در سطح راهبردهای تحقیق از راهبردهای ریز مجموعه روش تحقیق کیفی همچون نمونه گیری و پدیدار شناسی بهره برده است. نتایج بهدستآمده از پژوهش با اشاره به ناکافی بودن نگاه گونه شناسانه به معماری ایرانی و شناخت نظام سلسله مراتبی پنهان به عنوان یک ژرف ساخت و اصل در زبان معماری ایرانی، نشان می دهد که هرچند الگوی خانه های روستایی و شهری مناطق مختلف ایران همچون نمونه های مورد مطالعه در گیلان و یزد دارای تفاوت هایی باهم بوده اند، اما میتوان گفت تضاد پایه ای و معنایی مشخصی بین اینگونه های معماری ازمنظر نظام سلسلهمراتبی پنهان دیده نمی شود و نمی توان یکی از آنها را صرفاً درونگرا و دیگری را صرفاً برون گرا نامید، در ارتباط با دلایل این شباهت و تفاوت ها میتوان گفت که هرچند دلایل اقلیمی و فرهنگی دلایل بااهمیتی در شکل یابی مسکن سنتی هستند اما دلایل دیگری همچون: شیوه زندگی، معیشت خانواده، دلایل اجتماعی، دلایل مرتبط با بافت و .... دلایل دیگری هستند که در نحوه آشکارگی نظام سلسلهمراتبی پنهان مؤثرند که به نوع و میزان تأثیرگذاری آنها در فصل انتهایی رساله بهتفصیل پرداخته شده است.
- Abstract
- Iranian dwelling tradition has gained treasured experiences from nature, culture and religion in different frameworks, during different passed eras. These apparently varied, distinct and in some cases opposite frameworks may have so much joint concept that should be investigated extensively, in order to get recognized and keep its continuity. The main goal of this thesis is to investigate the invisible hierarchical order which is one of the existing concepts in Iranian dwelling tradition, distinctively and presenting a practical method to investigate the advent of this order in residential architecture of Iran and achieving some pieces of its organized and fundamental knowledge in order to extend researches in these rich concepts of Iranian passed architecture This thesis tries to manifest the reason of the following questions, how the invisible hierarchical order as a unifying axiom can be recognized in the various Iranian dwelling tradition? While answering to this question another question arises, what similarities and differences are in the configuration of invisible hierarchical order of residential architecture in different areas like Guilan and Yazd, what causes them? This thesis is a fundamental (basic) research, in accordance to its subject, a specific qualitative approach is designed and applied. At the level of paradigms, a qualitative, normative, value-related approach is selected. Among all methods, the following qualitative methods are used: phenomenological approach is used to achieve a deep understanding of the subject and its basic concepts, critical case sampling is applied to provide reliable samples in the research and a quality content analysis approach is applied to achieve final analysis and results at a strategic level of the thesis. A conceptual framework, modeling, conceptual matrix and comparative diagrams are some auxiliary tools used in this thesis. the results of this thesis shows that despite of the apparently different frameworks of Guilan and Yazd, the invisible hierarchical order as a unifying axiom in different sub fields of different zones and culture is so recognizable that there is no fundamental and semantic differences between the urban and rural houses of Guilan and Yazd and it is impossible to recognize one of them as a merely introverted and the other as a extroverted architecture. All these four kinds of architecture, have similarities and differences which has hierarchical order. To explain the reason of these similarities and differences, it can be said that even though zone and culture are of great importance but lifestyle, social reasons, texture related reasons, construction related reasons, territory related reasons, reasons related to the way of appearing the invisible hierarchical order, are some effective reasons that their influence is challenged and collected in the last season of this thesis. Key Words: Invisible Hierarchical Order, Dwelling Tradition, Iranian Architecture, Spatial Set, Concepts.