عنوان پایاننامه
بررسی مقایسه ای روابط ایران و عمان قبل و بعد از انقلاب اسلامی و چشم انداز آن
- رشته تحصیلی
- مطالعات منطقه ای- مطالعات خاورمیانه وشمال آفریقا
- مقطع تحصیلی
- دکتری تخصصی PhD
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP4291;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 78675;کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP4291;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 78675
- تاریخ دفاع
- ۲۹ آبان ۱۳۹۵
- دانشجو
- امیرسعید کرمی
- استاد راهنما
- احمد دوست محمدی
- چکیده
- روابط ایران و با همسایگان جنوبی خود اغلب شاهد فراز و نشیب بوده است. در این میان، روابط ایران و عمان چه در دوره قبل و چه بعد از انقلاب اسلامی کمتر از قاعده کلی روابط ایران با همسایگان حاشیه خلیج فارس تبعیت کرده است. بگونه ای که این رابطه حتی در اوج قطب بندی منطقه ای همچنان حفظ شده است. این پژوهش در نظر دارد به چرایی ثبات در روابط تهران - مسقط بپردازد. فرضیه این پژوهش این است که اشتراکات فرهنگی در قالب وجود مذهب اباضیه در عمان و تشیع در ایران و تاریخ و فرهنگ مشترک در کنار ژئوپلتیک تنگه هرمز و رویکرد اعتدال گرایانه سلطان قابوس موجب نوعی توازن در روابط شده است. از این رو برای توضیح روابط دو کشور، تئوری سازه انگاری مورد استفاده قرار خواهد گرفت. روش استفاده شده برای انجام پژوهش، مطالعه کتابخانه ای در قالب بررسی سیر روابط دو کشور به همراه بررسی تاریخی است و بازه زمانی تحقیق نیز، دوره قبل و بعد از انقلاب اسلامی در ایران و دوره حکومت سلطان قابوس بن سعید در عمان خواهد بود. یافته این پژوهش نیز این است که تکیه بر اشتراکات فرهنگی به عنوان پایه ای برای روابط در کنار پیوند خوردن هرچه بیشتر روابط اقتصادی و سیاسی دو کشور می تواند به تحکیم روابط دو کشور در آینده منجر شود.
- Abstract
- The relations of Iran with its southern neighbors have often been in a up and down and fluctuating situation. In the meantime, the relations of Iran and Oman, before and after the Islamic Revolution of Iran, have rarely been following the general rule of Iran's relations with its neighbors in the Persian Gulf; in such a way that even in the time of tough regional polarization, these mutual relations haven been preserved. This research studied the reseans for the relations of Tehran-Muscat. The hypothesis of this research is that the cultural commonalities of two countries while with the two religious sects of Ibade in Oman and Shitte in Iran, common historical and cultural backgrounds along the Hormoz geopolitic strait, and considering the King Qaboose moderate approach, have created sorts of balance in these relations. In this regard, the constructivism theory has been mainly applied through this study. The method which has been used in this study is library research through the framework of developing their relations along the historical syncronolgic study. The time for conducting this research ranges before and after Iran's Islamic Revolution and the era of King Qaboose ruling, i. e. from 1970 to 2015.