عنوان پایاننامه
مقایسه آرای علامه طباطبایی ونیل بولتون در تشکیل مفاهیم در ذهن
- رشته تحصیلی
- الهیات و معارف اسلامی-تاریخ و تمدن ملل اسلامی
- مقطع تحصیلی
- دکتری تخصصی PhD
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 553د;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 70050;کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 553د;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 70050;کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شمار
- تاریخ دفاع
- ۱۸ شهریور ۱۳۹۴
- دانشجو
- مجید ضیائی قهنویه
- استاد راهنما
- حسن ابراهیمی, عبدالرسول کشفی
- چکیده
- تشکیل مفاهیم، به معنای فرایندی که ذهن انسان جهت دستیابی به مفاهیم ذهنی از آن استفاده میکند، موضوعی است که به لحاظ اهمیت خود در علوم مختلفی که به نفس و جسم انسان مربوط است بررسی میشود. یکی از ابعاد مهم این موضوع، بعد فلسفی آن است. در فلسفهی اسلامی، علامه طباطبایی و در فلسفهی غربی نیل بولتون، از کسانی هستند که به این مسئله، از دید فلسفی، توجه ویژه داشتهاند. علامه و بولتون در نوع رویکرد انتقادی به نظریه تجرید، تقسیمبندی مفاهیم و نگرش پدیدارشناسانه یا وجود شناسانه به نظریه تجرید قابلمقایسه هستند. علامه با پیروی از صدرا و تبیین وجودی از فرایند تشکیل مفاهیم، نظریه خود را مطرح کرده است درحالیکه بولتون، با پیروی از پدیدارشناسی هوسرل و با نظر به رفع مشکلات نظریه سنتی تجرید، سعی کرده نظریهای ارائه کند که جامع نظریه تجرید و نظریات مقابل آن باشد. علامه به تقسیم چهارگانه مفاهیم به حقیقی، اعتباری با مصادیق صرفاً خارجی، اعتباری با مصادیق صرفاً ذهنی و اعتباریات عملی و اجتماعی، تقسیمبندی جامعتری نسبت به تقسیمبندی سهگانهی فیزیکی، ریاضی-منطقی و فلسفی در بولتون انجام داده است. در این میان، مفاهیم حقیقی و فیزیکی منطبق بوده و سایر مفاهیم، تا حدودی در دو فیلسوف به هم نزدیکاند و در مورد مفاهیم ریاضی-منطقی و ثانی منطقی، جمع بین دیدگاه دو فیلسوف منجر به تبیینی کاملتر از این نوع مفاهیم میشود. در نظریه بولتون، با توجه به تبیین تشکیل مفاهیم بر اساس قوانین رابطه، میتوان به نظریهای جامع در تشکیل مفاهیم رسید و نظریه علامه با توجه به تبیین وجودی و فرا ذهنی که ارائه میکند میتواند نظریهای ارائه کند که صرفنظر از نوع مفاهیم و تقسیمبندی آن و تعاریفی که از آن ارائه میشود، تبیینی جامع باشد.
- Abstract
- “Concept formation” is the process the mind uses to achieve mental concepts. This process is discussed in different disciplines related to the mind and body issues. One important aspect of the issue is the philosophical one. In Islamic and western philosophy, respectively, Allameh Tabatabaei and Neil Bolton have paid special attention to this issue from the philosophical point of view. Tabatabaei and Bolton’s views are comparable in critical approach to the “abstraction theory”, the division of the concepts, and phenomenological or existential approach to “concept formation”. Tabatabaei, using existential approach, develops his theory based on Mulla Sadra’s views and Bolton bases his theory on Husserl’s phenomenology and is trying to solve the “abstraction theory” problems. Tabatabaei divides the concepts to real, arbitrary with merely external referents, arbitrary with merely mental referents and practical arbitrary ones. Tabatabaei’s division is more complete than Bolton’s triple division of physical, logico-mathematical and philosophical. Real concepts are close to physical concepts, the others are somehow similar. In some other aspects, we can make a more general interpretation, using both Bolton and Tabatabaei’s considerations. In Bolton’s theory, we can achieve the general theory of “concept formation” applying the relation rules. In addition, Tabatabaei’s theory can present the general “concept formation” theory using the existential interpretation of mind and universe.