عنوان پایاننامه
مطالعه پدیدارشناختی فهم کنشگران محلی از مداخلات توسعهای مورد مطالعه: شهرستان سلسله
- رشته تحصیلی
- جامعه شناسی - توسعه اجتماعی روستایی
- مقطع تحصیلی
- دکتری تخصصی PhD
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 81653;کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی شماره ثبت: 5335 رس;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 81653;کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی شماره ثبت: 5335 رس
- تاریخ دفاع
- ۳۰ بهمن ۱۳۹۵
- دانشجو
- سامان یوسف وند
- استاد راهنما
- موسی عنبری
- چکیده
- رساله حاضر با در نظر گرفتن ضرورت توجه به پدیده توسعه بهعنوان مهمترین امر پربلماتیک تاریخ ایران معاصر و با هدف فهم تجربه زیسته مردم محلی از مداخلات «توسعهای»، و با اتخاذ بینش پدیداری در پی کشف ماهیت و معنای توسعه از منظر کنشگران محلی برآمده است. با مرور نظریات و نقد و بازخوانی مطالعات پیشین، و با بهره گرفتن از ابزارهای روش تحقیق کیفی (مصاحبه عمیق، بحثگروهی، مشاهده همراه مشارکت و...)، اطلاعات مورد نیاز در طی یک فرآیند رفت و برگشتی، گردآوری شده است. یافتهها نشان میدهد؛ مداخلات توسعه و نوسازی بهمثابه پدیدهای درک شدهاند که تابع دو گفتمان مداخله توسعهای "همدلانه و آمرانه" هستند. کنشگران محلی در مواجهه با گفتمانهای مداخلهای، راهبردهای پذیرندگی و طردکنندگی ارائه کردهاند؛ از این رو تفسیر دوگانه و تقابلگرایانهای از وضعیت کنونی خود داشتهاند و زیستجهان خود را در "تله حاشیهای شدن" و "بیقدرتی" تفسیر کردهاند؛ برای آنها توسعه به مثابه مقولهای چند معنایی تفسیر شده است. خواست توسعه برای آنها امکان اعمال تغییراتی محدود در زندگیشان است. توسعه را نه امری صرفاً مادی و دستنیافتنی، بلکه امری اخلاقی، انسانی و قابلدسترس میدانند. این در حالی است که کارگزاران امر مداخله، معمای تخصصیکردن توسعه را با معانی حداقلی و تقلیلگرایانه تعریف کردهاند و تاریخ ایران معاصر را با "الگوی توسعه آلاکلنگی" همراه کردهاند. استنباط نظری این است که گفتمان مداخله توسعهای همدلانه بر تقویت نقش عاملیتهای محلی در توسعه، بهبود قابلیتهای اجتماعی و توزیع عادلانه قدرت در جامعه محلی استوار است و نهاد مداخلهگر را ملزم به اعمال احتیاطهایی میداند که مشارکت، نظارت و مدیریت اجتماع محلی را در قالب انجمنهای محلی و نهادهای میانجی بپذیرد. در حالی که درگفتمان مداخله توسعهای آمرانه، بینیازی در کسب مشروعیت از جامعه محلی، به رسمیت نشناختن انجمنها و نهادهای میانجی بین نهاد مداخلهگر و جامعه میزبان، کم توجهی به جنبه فرهنگی مداخله، گریز از مسئولیت و سرزنش بومیان از جمله عناصر اصلی این گفتمان شناسایی شدهاند. در این رویکرد، اعضای اجتماع به مثابــه مصرف کنندگانی قلمداد میشوند که توسط تصمیمسازان و متولیان رفع حاجت میشوند؛ و نقش عاملیتهای محلی در توسعه را به حداقلها تقلیل دادهاند. بنابراین استدلال رساله این است که توسعه، عملی مداخلهگرایانه است و موفقیت یا شکست آن در گرو چگونگی مداخله و ایفای نقش بازیگران توسعه است.
- Abstract
- The present study aims to discover the nature and meaning of development based on the local actors' viewpoints considering the necessity of paying attention to the development phenomenon as the most problematic of the contemporary history of Iran, and understanding local people’s lived experiences of “developmental” interventions, and adopting a Phenomenal insight. Reviewing the comments and reviewing re-reading previous studies, and by using qualitative research tools such as deep interview, group discussion, participation observation and the like , the required information was gathered through a reciprocal process. The findings indicated that local people were well-aware of development and renovation interventions as a phenomenon with two “admission and rejection” outcomes. Hence, they had dual and contradictory interpretations of their current situations and interpreted their life-world in “marginalization trap” and “powerlessness”. During the semantic reconstruction of the development phenomenon for these people, development was interpreted as a multi-semantic category and their development demand was the possibility of applying limited changes in their lives. They considered development not as a merely materialistic and unattainable matter, but as an ethical, humanistic and accessible issue. However, the intervention managers defined the puzzle of development specialization with minimalistic and reductive meanings, and associated the contemporary history of Iran with an “unbalanced development pattern”. The final argument is that development is a multi-semantic, time-based and place-based concept and an interventionist action. “The manner of intervention” is the most important determining factors in “acceptance or rejection” and “success or failure” of the intervention. Hence, emphasizing the cultural considerations and attending to the institutional quality of intervention (being bottom up and its collaborative aspect) were regarded as critical elements of a successful developmental intervention.