عنوان پایان‌نامه

برآورد و تحلیلی بر رابطه جانشینی زمان و درآمد بر پایه رویکرد قابلیت انسانی مورد مطالعه: معلمان مرد شهر تهران



    دانشجو در تاریخ ۱۱ اسفند ۱۳۹۵ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "برآورد و تحلیلی بر رابطه جانشینی زمان و درآمد بر پایه رویکرد قابلیت انسانی مورد مطالعه: معلمان مرد شهر تهران" را دفاع نموده است.


    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 80131;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 80131
    تاریخ دفاع
    ۱۱ اسفند ۱۳۹۵
    دانشجو
    نسرین دهقان
    استاد راهنما
    وحید محمودی

    نگاه به پدیده فقر در قالب رویکرد متعارف یعنی دیدن فقر به مثابه محرومیت از درآمد، جلوه های گوناگونی از فقر را که مردم در عمل تجربه می کنند نادیده می گیرد. حال آنکه اگر به فقر به مثابه محرومیت از قابلیت نگاه کنیم، در کنار دیدن فقر درآمدی، سایر ابعاد فقر را نیز مورد توجه قرار خواهیم داد. برای مثال در نگاه متعارف اگر فردی به قیمت ساعات کار بیشتر و قربانی کردن فراغت به پای کار، قدرت خرید خود را حفظ کرده و موقعیت خود را نسبت به خط فقر درآمدی بهبود دهد، فقیر محسوب نمی شود. حال آنکه این تلاش به قیمت از دست دادن سلامت فرد در بلندمدت، نداشتن وقت کافی برای اختصاص به خانواده، تفریح، سرگرمی، مسافرت، مشارکت سیاسی و اجتماعی، تعالی فردی و نظایر آن تمام می شود. از نگاه توسعه انسان محور، همه این موارد دارای ارزش ذاتی و اجزاء یک زندگی با کیفیت است و محرومیت از آنها جلوه هایی از فقر و محرومیت و ناآزادی است. به بیان دیگر، براساس تحلیل های استاندارد و متعارف موضوعات درآمد و فراغت، فرد می‌تواند بین ساعات کار و فراغت، جانشینی انجام دهد تا میزان درآمد و دستمزد و درنتیجه مطلوبیت خود را افزایش دهد. البته برای حفظ سطح معینی از مطلوبیت، حصول مطلوبیت بیشتر درآمد معادل مطلوبیت کمتر از زمان فراغت خواهد بود. از طرفی براساس نگرش قابلیت، درصورتی عایدات و خروجی‌های فرد (مانند درآمد او) ارزشمند هستند که نتیجه انتخاب‌های او باشند و نه حاصل جایگزینی به اجبار زمان فراغت با زمان اشتغال، بدلیل گریز از فقر و محرومیت‌های درآمدی و به بهای از دست دادن فرصت‌ها و قابلیت‌های فرد. این مطالعه بدنبال بررسی چگونگی رابطه جانشینی زمان و درآمد بر پایه رویکرد قابلیت و سنجش میزان و تعیین خطوط فقر درآمدی، زمانی و چندبعدی در میان معلمان مرد شهر تهران می باشد که برای رسیدن به این هدف، از تابع مطلوبیت با کشش جانشینی ثابت CES استفاده شده است. هدف کاربردی این تحقیق نیز شناسایی ویژگی‌های افرادی است که قادر به مبادله بین فقر زمانی و فقردرآمدی نمی¬باشند و ابزار مورد استفاده جهت جمع آوری داده های موردنیاز، پرسشنامه طراحی شده گذران زمان و تحلیل داده ها توسط نرم افزارEViews می‌باشد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می‌دهد خط فقر درآمدی برای هریک از معلمان موردنظر این تحقیق، با درنظر گرفتن اندازه و ترکیب خانواده آنها معادل حدود 9 میلیون ریال در ماه، خط فقر‌ زمان ‌فراغت برای هر‌ معلم معادل 128.02 دقیقه در روز و خط فقر چندبعدی برای آنها معادل 9.05 بر روی طیف لیکرت 11تایی مطلوبیت محاسبه و تعیین شده ‌است که براین اساس حدود 51.47 درصد از معلمان پاسخگو گرفتار فقر درآمدی، 49.71 درصد گرفتار فقر زمانی و 54.12 درصد گرفتار فقر چندبعدی بوده اند. بنابراین حدود 31.77 درصد از معلمان نمونه آماری در محاسبات معمول فقر مغفول مانده اند زیرا با با هدف گریز از فقر درآمدی، به جایگزینی زمان فراغت خود با زمان کار پرداخته اند اما بدلیل محرومیت از زمان فراغت و کاهش رضایت و مطلوبیت از نحوه تخصیص زمان شان،گرفتار نوع دیگری از فقر به نام فقر زمانی یا فقر چندبعدی شده‌اند. واژگان کلیدی: زمان فراغت، فقر درآمدی، فقر زمانی، رویکرد قابلیت، مطلوبیت.
    Abstract
    The common approach of poverty that considers poverty to be merely an income deprivation neglects other types of poverty experienced in reality. However, if we approach poverty with Amartya Sen’s capability approach, we can focus on other aspects of poverty besides income poverty. For example, according to the Orthodox or conventional approach if a person can maintain his purchase power and improve his income poverty condition by overworking and scarifying leisure hours, that person is not considered poor. Even though his efforts could be detrimental to his health in long term and prevent him from spending sufficient time on family, fun, entertainment, traveling, participating in social and political conducts, personal eminence, etc. Whereas according to human-based development approach, these are all intrinsically valuable factors in determining one’s quality of life, so deprivation of them are signs of one’s poverty and lack of freedom. In other words, according to conventional approach of analyzing the concepts of income and leisure, there can be a trade-off between one’s leisure and work hours in order to increase his income and utility. Although in order to maintain the same utility level, the more income utility would lead to less leisure time utility. However, according to the capability approach, the outcome of one’s condition is valuable only if it is the result of his choices and not a trade-off between his leisure and work hours in avoidance of income poverty and losing opportunities and capabilities. This study tries to discuss the trade-off between income and leisure according to capability approach and measuring income, leisure and utility poverty threshold of male teachers in Tehran. For this purpose, we used CES utility function. The function of this study is determining the characteristics of those who are not able to do the trade-off between time and income poverty. The method for gathering data is the designed questionnaire of time spending and EViews software has been used for analyzing the data. The results show that the per capita income poverty threshold for every teachers family in this research, considering the size and composition of family, is about 9 million Rails a month (approx. 260 dollars, i.e. 8 dollars a day), leisure time poverty threshold for every teacher is about 128.02 minute in a day and multidimensional poverty threshold for every teacher is about 9.05 in utility on Likert Continuum of ranging up to 11. Furthermore, about 51.47% of teachers are struggling with income poverty, 49.71% with time poverty and 54.12% with multidimensional poverty. Thus, 31.77% of the teachers have failed to achieve a balance since they have done a trade-off between their leisure and working time in order to avoid income poverty which has led to their deprivation of leisure time and thus their dissatisfaction with the time they have allocated to each ultimately causing them to experience a different kind of poverty known as time or multidimensional poverty.