عنوان پایاننامه
نقش نخبگان ایرانی در قلمرو عثمانی در دوره سلیم اول و سلیمان قانونی
- رشته تحصیلی
- تاریخ و تمدن ملل اسلامی
- مقطع تحصیلی
- دکتری تخصصی PhD
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 580د;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 77007;کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 580د;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 77007
- تاریخ دفاع
- ۲۴ شهریور ۱۳۹۵
- دانشجو
- طاهر بابائی
- استاد راهنما
- سیداحمدرضا خضری
- چکیده
- نخبگان ایرانی حاضر در قلمرو عثمانی در پژوهشهای مرتبط با این موضوع، از عوامل انتقال فرهنگ ایرانی بدان قلمرو خوانده شدهاند و به ظنِ نویسندگان این پژوهشها، نخبگان ایرانی مهاجر، خادمان فرهنگ ایرانی بودهاند و خصومتی با ایران عصر خود نداشتند. با بررسی تاریخ عثمانی در عصر سلیم اول و سلیمان قانونی، دو تحول مهم به چشم میخورد که به شکل مستقیم و غیر مستقیم در تقابل با ایران عصر صفوی بوده است. این دو تحول، اقتدارافزایی خیرهکنند? عثمانیان و پدید آمدن وجههای به شدت متخاصم با صفویان در این دوره است که پیدایی آن معلول عوامل متعددی بود. یکی از این عوامل، نقشآفرینی نخبگان حکومتی ایرانی بود که به سبب عوامل متعددی در آن قلمرو حاضر بودند و متناسب با شکل حضور آنان در قلمرو عثمانی، خودرفتگان، بردهشدگان، زادهشدگان و تسخیرشدگان خوانده شدند. پرداختن به نقش این نخبگان به عنوان یکی از عوامل اقتدارافزایی عثمانیان و دشمنیزایی نسبت به صفویان، مسأل? پژوهش حاضر است که ذیل پنج زمین? اقتدارافزایی یعنی افزایش شکوه و تقویت عثمانیان در هنر، ادبیات، تاریخنویسی، تشکیلات حکومتی و سازمان آموزشی و مذهبی از یک سو و نقشآفرینی فرهنگی و نظامی در تیرگی روابط عثمانیان و صفویان از دیگر سو، مورد بررسی قرار گرفت. با بررسی انجام شده، مشخص گردیده که نخبگان حکومتی ایرانی با تمرکز بیشینه بر نقشآفرینی فرهنگی، در تقویت و شکوهافزایی عثمانیان نقش پررنگی ایفا کردند. آنان در زمین? نخست، با ابداعات هنری و تولید آثاری با تکیه بر این ابداعات و عناصر هنر ایرانی، به رونقدهی و تحول هنر عثمانی دست زدند. در زمین? ادبیات نیز نخبگان ایرانی با چامهسرایی و تألیف آثار ادبیِ منجر به توسع? ادبیات و نیز فعالیتهایی در بزرگداشت حکومت عثمانی به رونقدهی و تحول ادبیات عثمانی از یک سو و به افزایش شکوه حکومت عثمانیان از سوی دیگر یاری رساندند. مشابه همین اشکال فعالیت را در تلاشهای مورخان ایرانی که به تحول تاریخنویسی و شکوهافزایی حکومت عثمانی منجر شد، میتوان مشاهده کرد. دیگر نقشآفرینیِ فرهنگی نخبگان ایرانی در تشکیلات آموزشی و مذهبی بود که به شکل تأمین مواد درسی و توسع? دایر? این آثار، تدریس در مدارس و ساخت بناهای آموزشی در قسم تعلیم و تربیت و نقشآفرینی در جام? قاضی و مفتی و مشاغل و مناصب مشابه در ساختار قضایی، نمود یافته است. همچنین نخبگان ایرانی به عنوان نیروهای متبحر و کارآمد به تشکیلات حکومتی عثمانی راه یافتند و با تصدی مقامات و مشاغل درباری و دیوانی به عثمانیان در پر کردن خلأ نیروهای توانمند یاری رساندند. دیگر شکل فعالیت نخبگان ایرانی، تأثیرگذاری بر پیدایی مناسبات خصمانه میان حکومتهای عثمانی و صفویه بود که تلاشهای آنان را در مبارز? مستقیم فرهنگی و نظامی با حکومت ایرانی در بر میگرفت. نگارش آثار و نوشتههای مذهبی و غیر مذهبی با رویکرد ضد صفوی و تابعیت نظامی از عثمانیان، دامن زدن به نبردها و مبارز? نظامی در اشکال مختلف، از جمله فعالیتهای نخبگان ایرانی در ایفای نقشهای فرهنگی و نظامی آنان در مبارز? مستقیم با صفویان بود. با توجه به این نقشآفرینیها –که نقش عامدان? این نخبگان در خدمت به فرهنگ ایرانی را به چالش میکشد- این مدّعا پذیرفته میشود که نخبگان حکومتی ایرانی حاضر در قلمرو عثمانی در دور? سلیم اول و سلیمان قانونی، یکی از متغیرهای تأثیرگذار در اقتدارافزایی عثمانیان و افزایش دشمنی نسبت صفویان بودند و در جهش حکومت عثمانی در افزایش این اقتدار و تخاصم در دور? این دو سلطان، نسبت به دورههای پیشین نقش مهمی ایفا کردند. برای پرداختن علمی به این موضوع، جامع? آماری مشتمل بر 310 تن از نخبگان ایرانی حاضر در قلمرو عثمانی گزینش و بررسی شد.
- Abstract
- The existing literature identifies the Iranian elites within the Ottoman territory as an effective factor in transferring the Iranian culture to the Ottoman Empire. Scholars believe that those elites were supporters of the Iranian culture and did not have any hostility towards Iran. The investigation of the Ottoman history under I.sel?m & Süleym?n the Magnificent shows two important transformations that directly and indirectly affected the Ottoman-Safawid relations: growing power of the Ottomans and an increasing hostility towards the Safawids within the Ottoman Empire. The hostility towards the Safawid was a result of numerous factors. This study addresses the role of these elites as one of the factors in the growth of the Ottomans’ strength in art, literature, historiography, administration, and religious and educational organizations on the one hand, and shaping the Ottomans’ hostility towards the Safawids by cultural and military activism on the other. The findings show that the Iranian governing elites played a significant role in the cultural flourishing of the Ottoman Empire. To begin with, they transformed the Ottoman art by artistic inventions inspired by the elements of the Iranian art. They also flourished and developed the literature by producing literary works. The same is true of the Iranian historiography which resulted in significant developments in the Ottoman historiography. Another aspect of the cultural activism of the Iranians was their role in religious and educational institutions. They developed teaching materials and contributed to teaching and constructing educational buildings. They also played a central role the Ottoman judiciary system as Ka?i (Judge), Mufti, and other similar occupations. Additionally, the Iranian elites could find their way into the Ottoman administration. Also, by an explicit cultural and military fight against the Iranian government, these elites played a central role in worsening the Ottoman-Safawid relations. By producing both religious and non-religious anti-Safawid works and launching military campaigns against the Safawids, the Iranian elites played a crucial role in fighting against the Safawids. Given the critical role of the Iranian elites in the growth of the Ottomans’ strength and triggering the Ottoman rulers’ hostilities towards Safawids, this study challenges previous scholarship that claims those elites tried to serve the Iranian culture. The sampling frame of this study includes 310 Iranian elites of the Ottoman Empire