عنوان پایان‌نامه
ارائه چارچوبی یکپارچه برای مدیریت زنجیره تامین مبتنی بر پارادایم های ناب، چابک، تاب آور و پایدار (LARS) در صنعت پتروشیمی
- رشته تحصیلی
- مدیریت _مدیریت تولید و عملیات
- مقطع تحصیلی
- دکتری تخصصی PhD
- محل دفاع
- کتابخانه پردیس البرز شماره ثبت: 901;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 73299;کتابخانه پردیس البرز شماره ثبت: 901;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 73299
- تاریخ دفاع
- ۱۰ اسفند ۱۳۹۴
- دانشجو
- مریم محسنی
- استاد راهنما
- احمد جعفرنژادچقوشی
- چکیده
- یکپارچگی زنجیره تامین به عنوان هماهنگی و مدیریت جریانات پائین دست و بالا دست اطلاعاتی، مالی، خدمات و محصول فرایندهای کلیدی کسب و کار بین تولید کننده و تامین کنندگان و مشتریان شناخته می شود. مطالعات نشان می‌دهد که یکی از دیدگاه ها در یکپارچگی، دیدگاه پارادایمی و ترکیب پارادایم های مختلف به منظور ساخت زنجیره تامینی یکپارچه است تا مزیت های همه این پارادایم ها را کنار هم قرار دهد. پارادایم های مختلفی در مدیریت زنجیره تامین ظهور پیدا کرده اند که هدف جهانی همه آنها، افزایش رقابت پذیری زنجیره تامین است. در واقع، تفاوت اصلی بین این پارادایم ها، در هدف خاص آنها است؛ پارادایم ناب، رویکردی سیستماتیک برای شناسایی و حذف فعالیت های غیر ارزش افزوده از طریق بهبود مستمر است؛ چابکی بر پاسخگویی سریع به تغییرات در تقاضای بازار تمرکز دارد؛ تاب آوری به دنبال واکنش کارا به تاثیرات منفی اختلال است و پایداری، پارادایمی که به دنبال توازن بین الزامات و نیازمندی های اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی است. هدف پژوهش حاضر آن است تا با ارائه چارچوبی یکپارچه برای مدیریت زنجیره تامین مبتنی بر ترکیب و یکپارچه سازی پارادایم های ناب، چابک، تاب آور و پایدار(LARS)، به بهبود عملکرد کل زنجیره تامین و رقابت پذیری آنها کمک نماید. برای رقابتی کردن زنجیره های تامین باید مجموعه ای از اقدامات LARS پیاده سازی شوند از اینرو، نخست با بهره گیری از روش تحقیق کیفی فرا ترکیب، اقدامات LARS در سه سطح بالادستی، مرکزی و پائین دست شناسایی و استخراج شدند. به منظور تائید چارچوب پیشنهادی پژوهش، از مدلسازی معادلات ساختاری-SEM-PLS- در صنعت پتروشیمی بهره گرفته شد. در گام های بعد نیز، نسبت به سنجش و ارزیابی وضعیت پیاده سازی اقدامات LARSدر زنجیره تامین شرکت پتروشیمی مورد مطالعه و رتبه بندی اقداماتLARS با روش تاپسیس فازی اقدام شد. نتایج این پژوهش را می توان در سه مورد خلاصه نمود1) مدیران صنایع مختلف تولیدی می توانند از اقدامات شناسایی شده به عنوان چک لیستی جهت پیاده سازی پارادایم های چهار گانه استفاده نمایند که تاکنون چنین طبقه بندی جامعی با روش فرا ترکیب صورت نگرفته است؛ 2) شرکت های متعلق به سطوح مختلف زنجیره تامین رفتارهای متفاوتی می توانند داشته باشند؛ تامین کنندگان، اقدامات تاب آور را با درجه پیاده سازی بالاتری استقرار داده اند تا تاب آورتر باشند؛ این در حالی است که تولید کننده و مشتریان آنها به عنوان پائین دست زنجیره، اقدامات پایدار را با درجه بالاتری برنامه ریزی، پیاده سازی و بازنگری نموده اند تا با توجه به اهمیت روز افزون این مقوله، پایدارتر باشند؛ 3) با توجه به اهمیتی که اقدامات LARS در بهبود عملکرد و رقابت پذیری دارند،رتبه بندی این اقدامات در شرکت مورد مطالعه مشخص می کند که توجه مدیران ارشد سازمان در چه حوزه هایی بیشتر و یا کمرنگ تر بوده است.
- Abstract
- Supply chain integration is recognized as coordination and management of the upstream and downstream product, service, financial and information flows of the core business processes between a focal company and its key suppliers and customers. Studies show that one of the perspectives toward integration is to take paradigm perspective and combine different paradigms to make an integrated supply chain and get the more effective ones. Different paradigms emerged in supply chain that the universal objective of them is more competitiveness in supply chains. In fact, the main differentiation between these paradigms is in special objective of them: lean paradigm is a systematic approach to identify and eliminate non-value added activities through continuous improvement; Agility focuses on responding rapidly to changes in market demand; Resilience is about reacting efficiently to the negative effects of disturbances, and sustainability is paradigm that looking for balancing between economic, environmental and social requirements. The purpose of this study is to propose an integrated framework for supply chain management based on integrating Lean, Agile, Resilient and Sustainable (LARS) paradigms. This framework can enhance SC competitiveness and performance. To more competing supply chains, a set of LARS practices should implement. To this end, firstly, by using a qualitative research method-meta synthesis- LARS practices are identified in three levels: upstream, focal firm and downstream. Then, to verify proposed framework of study, Structural Equation Modeling (SEM) is applied in petrochemical industry. In the next step, the situation of LARS practices is measured in Shazand petrochemical company and ranked by Fuzzy TOPSIS method. The results of this research can summarize in three items: 1) Managers of different manufacturing industries can use identified practices as a checklist for implementing these four paradigms that this comprehensive classification hasn't performed until now; 2) companies belonging to three levels of supply chain behave differently: suppliers have a higher implementation score in resilience practices to be more resilient than others while, manufacture and customers have a higher deployment, implementation and assessment score in sustainable practices to be more sustainable; 3) according to importance of LARS practices in enhancing performance and competitiveness, the ranking of these practices can determine in what areas the attention of managers has been more or less.
