عنوان پایان‌نامه

همراه سازی بخشی در جمهوری اسلامی ایران، رابطه دولت و طبقات اجتماعی در ایران پس از انقلاب



    دانشجو در تاریخ ۰۴ مهر ۱۳۹۵ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "همراه سازی بخشی در جمهوری اسلامی ایران، رابطه دولت و طبقات اجتماعی در ایران پس از انقلاب" را دفاع نموده است.


    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP4149;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 76314;کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP4149;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 76314
    تاریخ دفاع
    ۰۴ مهر ۱۳۹۵

    برای درک و فهم درست تحولات و فراز و نشیب¬های جامعه¬ی‌ ایران باید منافع طبقاتی نیروها و گروه-های درگیر در این جامعه را مورد توجه قرار دهیم. هر تحلیلی که بخواهد جامعه و سیاست در معنای وسیع کلمه را در ایران مورد مطالعه قرار دهد، نمی¬تواند و درست نیست که از رابطه¬ی دولت و طبقات اجتماعی چشم¬پوشی کند. بنابراین تحلیل رابطه¬ی دولت و طبقات اجتماعی بخش جدایی¬ناپذیر هر پژوهش از این دست را شامل می¬شود. نگاهی گذرا و موجز به دوره¬های مختلف حیات جمهوری اسلامی نشان می-دهد که در هر دوره از حیات نظام سیاسی، با برجسته شدن ارزش¬های متفاوت- به اضطرار یا ناشی از بینش کارگزاران سیاسی- و به تبع آن سیاست¬گذاری¬های متناسب با این ارزش¬ها، در فضایی آنتاگونیستی منافع، مطالبات و خواست¬های برخی از طبقات و گروه¬های اجتماعی پاسخ داده شده است. از این منظر، در تقابل با ایده¬ی اصلی نظریه¬پردازان انقلاب (ایجاد جامعه¬ی سیاسی مبتنی بر اجماع عقلانی) شاهد این واقعیت بوده¬ایم که در دوره¬های مختلف حیات جمهوری اسلامی ایران ضمن رویارویی آنتاگونیستی، متناسب با برجسته شدن ارزش¬های خاص، منافع، مطالبات و خواست¬های طبقات، بخش¬ها، طیف¬ها و گروه¬های خاصی از نظام اجتماعی مورد توجه قرار گرفته ¬است. در نتیجه¬ی چنین فرایندی، تنها بخشی از طبقات و گروه¬های جامعه از شأنیت ارزشی و انتفاع اقتصادی برخوردار گردیده¬اند. نگارنده برای کاربست عملی این چارچوب به تحلیل چهاره دوره از تاریخ جمهوری اسلامی ایران؛ یعنی دوره¬ی دولت مهندس موسوی طی سال¬های 1368-1360، دوره¬ی دولت سازندگی طی سال¬های 1376-1368، دوره¬ی دولت اصلاحات طی سال¬های 1384-1376 و دوره¬ی دولت دکتر احمدی¬نژاد طی سال¬های 1392-1384، پرداخت.
    Abstract
    To understand the true situation and the ups and downs of Ira society we must consider the class interests of forces and groups involved in the community. Any analysis of society and politics in the broad sense that studies Iran, cannot just ignore the relationship between the state and social classes. So the analysis of the relationship between the state and social classes include an integral part of any study of this type. Taking a quick and concise look at different periods of the Islamic Republic shows that In every period of life, political system, By highlighting different values - Of the emergency Or resulting from the insights of political brokers-And consequently the policies fit the values, In an atmosphere antagonistic interests, demands, and aspirations of some of the classes and social groups have been answered. From this perspective, in contrast to the basic idea of revolutionary theorist (establishment of political society based on rational consensus), we have witnessed the fact that in different periods of the Islamic Republic of Iran with all antagonistic confrontation, Appropriate to highlight certain values, interests, aspirations and demands of classes, Sections spectra and certain groups of society have been taken into consideration. As a result of this process, only part of the classes and groups in society have benefited from the prestige value and economic benefit. The author for practical application of the framework has surveyed four periods of the Islamic Republic of Iran, Mousavi's government during the period 1368-1360, the period of reconstruction during the years 1376-1368, reform administration during the period 1384-1376 and the Ahmadinejad administration during the years 1392-1384.