عنوان پایاننامه
تبیین و نقد دیدگاه دی زد. فیلیپس در زبان دین با تاکید بر منتقدان معاصر غربی و علامه طباطبایی
- رشته تحصیلی
- فلسفه دین
- مقطع تحصیلی
- دکتری تخصصی PhD
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 74168;کتابخانه پردیس قم شماره ثبت: 002306
- تاریخ دفاع
- ۰۵ اردیبهشت ۱۳۹۵
- دانشجو
- شهاب شهیدی
- استاد راهنما
- منصور نصیری
- چکیده
- چکیده بحث معناداری زبان دین از زمان ظهور پوزیتیویسم منطقی در حلقه وین مطرح شد. آنها گفتند که گزارههای معنادار باید قابلیت آزمایش و تجربهپذیری داشته باشند، از این رو گزارههای الهیاتی چون فاقد چنین معیاری بودند، بیمعنا تلقی شدند. یکی از رویکردهای مطرح شده در واکنش به نظریه پوزیتیویستها، رویکرد غیرشناختی بود. دی. زد. فیلیپس نیز چنین رویکردی را برگزید. از نظر وی گزارههای دینی را نباید مدعیاتی ناظر به واقع تلقی کرد. انسان دارای ساحتهای گوناگونی از قبیل علم، فلسفه، هنر، سیاست و دین بوده و هر ساحتی معیار معناداری خاص خود را دارد و نباید با معیار علم و فلسفه به سراغ ارزیابی گزارههای دینی رفت. وی دیدگاه غیرشناختی را در ابعاد مختلف دین همچون وجود خدا، دعا و جاودانگی اعمال نموده و معتقد است که خداوند را نمیتوان امری خارجی دانست بلکه وی تصویری است که دینداران نزد خود دارند. دعا نیز به معنی مداخله امر الوهی در امور طبیعی نبوده و اساساً چنین برداشتی از دعا، خرافی است. جاودانگی نیز حیات پس از مرگ نیست بلکه صرفاً امری است برای ارزیابی زندگی اخلاقی افراد. تلقی غیرشناختی فیلیپس مورد نقدهایی از سوی متفکران معاصر غربی قرار گرفته است. به عنوان مثال این رویکرد بر خلاف مدعای خود، معنی را به گزارههای دینی تحمیل میکند و هرگز توصیفی از آن ارائه نمیدهد. در ضمن با رجوع به زندگی دینداران آشکار میشود که آنها خدا را موجودی خارجی دانسته و وی را خالق عالم میدانند و اساساً پرستش و برقراری ارتباط با موجودی که هیچ واقعیتی ندارد امری غیرممکن به نظر میرسد. همچنین تفسیر فیلیپس از دعا مستلزم آن است که اکثر دینداران در زمره مردمان خرافی قرار بگیرند. در این رساله علاوه بر بررسی و نقد فیلیپس به بررسی آرای علامه طباطبایی نیز پرداخته میشود. وی با معیار پوزیتیویسم مخالف بوده و گزارههای دینی را معنادار میداند و قائل است که عقل و فلسفه میتواند تأیید کننده آموزههای دینی باشد. واژگان کلیدی: فیلیپس، علامه طباطبایی، پوزیتیویسم منطقی، زبان دین، گرامر دینی، خدا، دعا، جاودانگی، قرآن.
- Abstract
- Abstract The meaningfulness of religious language was originally commenced from the emergence of logical positivism. They maintained a meaningful proposition have to be verified empirically, therefore the theological statements are meaningless since they don’t meet the aforementioned criterion. One the approaches in response to their theory is the non-cognitivism view on religious language. D.Z.Phillips has adopted this approach. To his view, religious propositions shouldn’t be deemed to be factual claims. Human has got different spheres such as science, philosophy, art, politics and religion and each of them has a specific criterion for meaningfulness, therefore religious propositions shouldn’t be evaluated with science and philosophy. He has generalized his view on various aspects of religion such as the existence of God, prayer, immortality and maintains God can’t be a fact but it is a picture which religious people have. Prayer shouldn’t be construed as divine intervention in natural world and this type of interpretation is superstitious. Immortality is not survival after death but it is a conception which is used to assess the moral life of believers. His philosophical system has been criticized by western philosophers. For instance it is mentioned this approach imposes a special meaning on religious statements and never clarifies the view of their followers. Furthermore by referring to the life of religious people, it will be manifested that they deem God as a fact and the creator of the universe. It appears to be impossible to communicate with an entity which has no factual reality. In addition, Phillips’ view on prayer involves that most of religious people be superstitious ones. In this thesis we will evaluate Allameh Tabatabaei’s view either. He disagrees with positivism and deems religious propositions as meaningful and also holds that intellect and philosophy can confirm religious teachings. Keywords: Phillips, Allameh Tabatabaei, Logical Positivism,