عنوان پایاننامه
بررسی رابطه تعاملات اجتماعی در فضاهای شهری وسلامت روان نمونه: ۱۰ محله از کلان شهرهای تهران ، شیراز و مشهد
- رشته تحصیلی
- شهرسازی
- مقطع تحصیلی
- دکتری تخصصی PhD
- محل دفاع
- کتابخانه پردیس هنرهای زیبا شماره ثبت: 11228;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 74734;کتابخانه پردیس هنرهای زیبا شماره ثبت: 11228;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 74734
- تاریخ دفاع
- ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
- دانشجو
- حسین خسروی
- چکیده
- چکیده اصلیترین موضوع هر اکوسیستم، سلامت و بقاء موجودات زنده آن است. شهرها نیز به مثابه اکوسیستمهای انسانی، همواره با مسائل پاتولوژیک همراه بودهاند. امروزه با صنعتیشدن، بهبود زیرساختهای تاسیساتی و ارتقاء سطح بهداشت و کیفیت زندگی، غلبه عوامل خطرِ سلامت که در کل تاریخ شهرنشینی بیماریهای واگیردار بوده است، به دسته جدیدی از اختلالات که به «بیماریهای توسعه» مشهور است، معطوف شده. در دوران معاصر، عمدهترین بخش بارِ بیماری در کشورهای توسعه یافته و کشورهای در حال توسعه با نرخ مرگ و میر پایین (از جمله ایران)، به اختلالات روانشناختی معطوف است. دلیل این موضوع تا حد زیادی با رشد شهرنشینی، شهرگرایی، سرعت بالای تغییرات و گونه غالب تعاملات اجتماعی در سبک زندگی منتج شهرنشینی جدید قابل تبیین است. بر این اساس، توجه به ویژگیهای اجتماعی-روانشناختی کلانشهرها به عنوان نماد اصلی شیوه سکونت در عصر جدید حائز اهمیت است. به موازات افزایش جمعیت شهر، فرد در تودهای از مردم غرق شده و به سطح همگان کشانده میشود. تعاملات، غیرشخصی و بیارزش میشود، عواطف تودهای توانایی تاثیرگذاری خود را از دست داده و توجه و تمرکز بر ویژگیهای فردی کم میشود. در این شرایطِ فردیت و هویتزدا، تعاملات نمادین غلبه یافته و افراد با نمونههای انتزاعیِ یکدیگر ارتباط دارند. ولی این تمام ماجرا نیست: کلانشهر در عین تنهایی و انزوا، قلمروی خصوصی مسرت انگیزی به فرد اعطا کرده؛ به موازات احساس تنهایی و گمشدگی، برای شهرنشینان، حس آزادی و رهایی فراهم میکند. در این شرایط، اگر الزامات کالبدی و در نتیجه آن رفتاری فضا نیز یاری کند، فرد میتواند از موهبت گمنامی کلان شهر استفاده کرده و با خوداِبرازی اصیل در تعاملات بینفردی، هویت و فردیت از دسترفته خود را جبران کند. به عبارت دقیقتر، از طریق سنتز یا وقوع همزمان دو تعیینکننده متناقض یعنی فردیت و اجتماع و حفظ هر یک در حضور دیگری به وحدت و گشتالتی منسجم دست یابد. در کنار ویژگیهای عامِ کلانشهر، میبایست خصوصیات منحصر بفرد زمینه را نیز مد نظر داشت. نظام ارزشی پدرسالار (تفاوت در طرحواره و عادتوارههای سنی و جنسی)، رشد سریع شهرنشینی و فرصت ناکافی برای شکلگرفتن خوشههای سکونتی متجانس، سابقه کوتاه شهرگرایی و فرهنگ غیرکثرتگرا و نهایتا سطح پایین سرمایه اجتماعی و مدارای فرهنگی، همگی برفرآیندهای روانشناختی تعاملات اجتماعیِ جاری در فضاهای شهری کلانشهرهای کشور تاثیرگذار است. این رساله با روشی نیمه-تجربی، با مصاحبه عمیق و بصورت اکتشافی فاکتورهای اجتماعی-فضایی موثر بر رفتارهای صورت گرفته در عرصههای عمومی شهری و محلی را از زمینه استخراج کرده، آنها را در پرسشنامههایی با گزینههای محدود گنجانده و تاثیر آنها را بر دادههای پیمایشی مقطعی سلامت روان سنجیده است. از سوی دیگر دادههای محیط انسان-ساخت در دو مقیاس فضاهای شهری و واحد سکونتگاهی (محله)، توامان با روشهای عینی (سیستم اطلاعات جغرافیای) ، ممیزی و ادراکی اندازهگیری و تاثیر آن بر فاکتورهای اجتماعی-فضایی سنجیده شد. تحلیلهای آماری پس از کنترل متغیرهای اجتماعی-اقتصادی نشان میدهد متغیرهای اجتماعی-رفتاری همنوایی اجتماعی، امکان خودابرازی فردی و جمعی و کنترل غیر رسمی اجتماعی بر میزان مطلوبیت و استفاده از فضاهای شهری تاثیر گذار است. در مقیاس محله، ویژگیهای ریختشناختی همچون نفوذپذیری، تراکم، سطحاشغال، سلسلهمراتب سازمان فضایی و درهمتنیدگی شبکه گونه غالب تعاملات اجتماعی و سطح سلامت ساکنین را تا حد معنیداری تعیین میکند. در مقیاس فضاهای شهری نیز متغیرهای اجتماعی-رفتاری در گونهبندی فضاهای شهری نقش دارد. افراد با ترجیحات رفتاری متفاوت، گونههای مختلفی از فضا را برگزیده و هر گونه از فضاهای شهری شاخص مشخصی از سلامت روان آنها را تحت تاثیر قرار میدهد.
- Abstract
- ندارد