عنوان پایان‌نامه

تحلیل کنش اجتماعی مبتنی بر نظریه اعتباریات علامه طباطبایی (ره)



    دانشجو در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۳۹۵ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "تحلیل کنش اجتماعی مبتنی بر نظریه اعتباریات علامه طباطبایی (ره)" را دفاع نموده است.


    مقطع تحصیلی
    دکتری تخصصی PhD
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی شماره ثبت: 5328 رس;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 81139;کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی شماره ثبت: 5328 رس;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 81139
    تاریخ دفاع
    ۱۰ مرداد ۱۳۹۵
    استاد راهنما
    حمید پارسانیا

    مفهوم کنش اجتماعی از اساسی ترین مفاهیم در جامعه شناسیِ نظری به‌شمار می رود که سیر تطور و تحول آن از بارقه های تکوین علوم اجتماعی تا کنون به نحو سلبی یا ایجابی مورد توجهِ اندیشمندان بوده است. این مفهوم در کنار ساختار اجتماعی نمایانگر دو سویهِ نظریه پردازی می باشند که مکاتب و متفکرین جامعه شناسی را به سوی مرکز ثقلِ خویش رانده یا کشانده اند؛ براین اساس کنش اجتماعی در لایه های متنوعی از مناشی و مبادی تا آثار و نتایجِ آن مورد کنکاش و چالشِ نظری واقع شده است. در این میان مسأله معنا محوری ترین مقوله ای است که به‌طور تصریحی یا تلمیحی در سیر این تطورات نقش مهمی داشته و گرچه در لایه های زیرین تحلیل اما در تکوین چشم اندازهای مفهومی، مؤثر بوده است. از این حیث معنای کنش اجتماعی به عنوان مرکز ثقل این مفهوم گاه بافته ذهن کنشگران، گاه ساخته واقعیت اجتماعی، گاه در قالب آگاهی کاذب و تاخته از سوی بورژوازی، گاه در مضامین انقلابی و دگرگون کنندهِ ساختارها و گاه در میانه ای از کنش و ساختار اجتماعی مورد تحلیل قرار گرفته است. با این وصف همواره ظرفیت معنا در نزاعِ برآمده از سوژگی تحویل یافته و حتی در بهترین حالت (جامعه شناسی پدیدارشناختی)، با همه تعلیق و تقصیر باز هم از عالم مثال فراتر نرفته است! این ظرفیتِ انباشتی از معنای کنش گرچه در نظریه اعتباریاتِ علامه طباطبائی(ره) جایگاه خاص خود را دارد، اما بر پایه مضامین عرفان اجتماعیِ صدرایی، در سویه ای عمیق تر نیز متبلور می گردد که مبتنی بر روش شناسی صدرایی ضمن استفاده از بسترهای موجود در عقلانیت جزئی، از قابلیت های مطروحه در عقلانیت قدسی نیز بهره مند گشته و برخلاف رویکردهای موجود در جامعه شناسی، زمینه تحلیل معنای کنش اجتماعی را به افق هایی فراتر از عالم محسوسات سوق می دهد. مع الوصف، برخی محققین به واسطه عدم شناخت مبانی معرفتی صدرایی دچار نوعی تقلیل گرایی در مورد روایت علامه از جهان اجتماعی شده اند؛ طبعاً نتیجهِ این تقلیل گرایی، مقایسه های بدون مبنا، نقدهای به دور از دقت و واقعیت، سوگیری های جسورانه و بالمآل نوعی التقاط فکری خواهد بود. این درحالی است که رویکرد متفاوت علامه نسبت به انسان و جامعه در مقایسه با فلاسفه غرب، آثار و نتایج معرفتی بسیار متمایزی دارد. از این منظر، معناداری جهان اجتماعی همانطورکه با وجه خلقی گره می خورد، از جهت وجود شناختی نیز با وجه ربّی گره خورده و کلیتی یکپارچه را برپایه فاعلیت اسماءالله و أمریت ملائکه الله نمایان می سازد. در این طرح، مبتنی بر روش تحلیل فلسفی ضمن تحلیل تطور نظریات کنش(در مکاتب موجود) که در نهایت به تکه تکه شدن معنا منجر شده است، نظریه معنا در حکمت متعالیه نیز بر اساس شبکهِ منتظمِ عرفانِ اجتماعی تدقیق شده و بدین‌سان معنای کنش اجتماعی با توجه به ظرفیت های نظریه اعتباریات مورد بازخوانی قرار خواهد گرفت.
    Abstract
    Social action is one of the most fundamental concepts in theoretical sociology whose evaluation and development, one of the manifestations of social sciences evolution, has been under the consideration of scholars in both affirmative and negative manners. This concept, along with the social structure, represents a two-way theorization, which has driven schools of thought and thinkers of sociology to its center of gravity; accordingly, social action has been studied in a variety of layers ranging from different sources to its effects and consequences, and has theoretically been investigated and challenged. Meanwhile, the issue of meaning is the most pivotal category that has explicitly or implicitly played an important role in this evolutionary process; and though existing in the underlying layers of analysis, it has been effective in the development of conceptual perspectives. In this sense, the meaning of social action as the center of gravity, has sometimes been worked out through the minds of activists, sometimes made out of social reality and sometimes given in the form of false consciousness of the bourgeoisie, sometimes in revolutionary contents and transformative themes of structures, and sometimes have been analyzed in the midst of social action and social structure. Nevertheless, the capacities of meaning being always delivered out of a quarrel arising from subjectivity and even at its best (phenomenological sociology) with all its suspense and faults have not yet gone beyond the world of ideas. This capacity, replete with meaning of action, though has its own place in Allame’s Etebariyat theory, is also crystalized in a deeper direction based on Mulla Sadra’s social theosophy themes, which, based on Sadra’s methodology, by using the foundations in partial rationality, also benefits from the included sacred rationality, and in contrast to the current approaches in theoretical sociology, leads the background of social action meaning analysis to horizons beyond the sensible world. Some researchers have suffered a degree of reductionism around the narrative of Allameh from the social world Because of the lack of knowledge of Sadra's epistemic foundations. Consequently, the result of this reductionism will be unparalleled comparisons, criticisms away from accuracy and reality, high biases and ultimately a kind of eclectic thinking. However, Allameh's Different Approach to Human and Society Compared to Western philosophers, has highly distinctive effects and epistemic results. Accordingly, from the epistemological point of view, as assigning meaning to the social world is interconnected with the temperamental mode, the same meaning is also tied, from the ontological point of view, to the divine, and represents a unified whole based on divine names and commandment of God’s angels. In this plan, based on the philosophical analytic method, by surveying the development of action theories (in current schools), which has ultimately lead to the fragmentation of meaning, the theory of meaning in transcendental theosophy is also regulated based on the regular network of social theosophy and thus the meaning of social action will be redefined according to Etebariyat theory capacities. Keywords: Fitrah, Allameh Tabataba'i, Social action, Meaning, Schools of sociology, Theory of Etebariyat