عنوان پایان‌نامه

تاثیر تمرین ورزشی و رژیم غذایی پر چرب پیش و هنگام بارداری مادر بر بیان ژن های Tfam وMfn۲ عضلانی نسل اول موش بالغ C۵۷BL/۶



    دانشجو در تاریخ ۰۳ اسفند ۱۳۹۴ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "تاثیر تمرین ورزشی و رژیم غذایی پر چرب پیش و هنگام بارداری مادر بر بیان ژن های Tfam وMfn۲ عضلانی نسل اول موش بالغ C۵۷BL/۶" را دفاع نموده است.


    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی شماره ثبت: 1257;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 73891;کتابخانه دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی شماره ثبت: 1257;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 73891
    تاریخ دفاع
    ۰۳ اسفند ۱۳۹۴

    مقاطع زمانی پیش و هنگام بارداری از دوره‌های حیاتی اثرگذار بر تمایز جنینی و رشد پس از تولد می باشد و با تغییرات فنوتایپی در فرزندان، می تواند پیامدهای مهمی را بر سلامتی فرزندان در طولانی مدت داشته باشد. بر پایه‌ی اهمیت تغذیه و تمرین ورزشی در مراقبت‌های پیش از بارداری، هدف اصلی این مطالعه، تعیین تأثیر همزمان رژیم غذایی پرچرب و تمرین ورزشی پیش و هنگام بارداری مادر بر بیان ژن های عضلانی Tfam و Mfn2 توله موش های بالغ C57BL/6 بود. بدین منظور، 48 سر موش نژاد C57BL/6 با رژیم‌های غذایی کم چرب (16درصد) و پرچرب (35درصد) تغذیه شدند ( در هر گروه 24 سر موش) به صورت تصادفی به چهار زیرگروه ( در هر گروه 6 سرموش)؛ تمرین‌استقامتی پیش و فعالیت ورزشی اختیاری هنگام بارداری (تمرین‌استقامتی/ فعالیت ورزشی اختیاری)، تمرین‌استقامتی پیش و بدون فعالیت ورزشی اختیاری هنگام بارداری (تمرین‌استقامتی/کنترل)، بدون تمرین‌استقامتی پیش و با فعالیت ورزشی اختیاری هنگام بارداری (کنترل/ فعالیت ورزشی اختیاری) و بدون تمرین‌استقامتی پیش و فعالیت ورزشی اختیاری هنگام بارداری (کنترل/کنترل) تقسیم شدند. تمرین‌ استقامتی پیش از بارداری به مدت 4 هفته و 5 روز با شدت متوسط در موش های گروه تمرین اجرا شد. به منظور اطمینان از بار کاری ثابت، موش ها بر اساس یک برنامه تمرینی فزاینده تمرین کردند. در طول تمرین، سرعت تردمیل بر اساس سطح لاکتات خون که بلافاصله پس از آخرین جلسه تمرین هفتگی اندازه گیری می شد، افزایش یافت. فعالیت ورزشی اختیاری روی چرخ گردان تعبیه شده در قفس انجام شد. به منظور محدود کردن اثر فعالیت ورزشی اختیاری به دوران بارداری، پس از زایمان چرخ های گردان قفس ها بسته شدند. پس از گذشت دوران شیرخوارگی توله ها، یک توله موش ماده از هر یک از گروه های مادری جدا و تا سن 8 هفتگی به صورت جفت در قفس های جداگانه نگهداری شدند. از توله موش های بالغ (8 هفته) در وضعیت ناشتا نمونه گیری خونی و عضله دوقلو اندام تحتانی حیوان جدا شد. نمونه های سرمی و عضلانی به ترتیب برای سنجش‌های بیوشمیایی و مولکولی ارزیابی شدند. داده ها به کمک آزمون تحلیل واریانس دوراهه و تعقیبی بانفرونی تجزیه و تحلیل شد. یافته‌ها نشان داد که بیان نسبی ژن Tfam توله موش‌های متولد از مادران مصرف کننده‌ی رژیم غذایی پرچرب و کم چرب در گروه‌های تمرین/تمرین در مقایسه‌ با گروه کنترل/کنترل افزایش معنی‌داری نشان داد(001/0>P)، در حالی که هیچ تفاوت معنی‌داری بین گروه‌های رژیم غذایی مشاهده نشد (99/0=P). به علاوه، بیان ژن Mfn2 در توله موش‌های رژیم غذایی پرچرب در گروه‌های تمرینی افزایش معنی‌داری نشان داد(001/0>P). تمرین هنگام بارداری نسبت به تمرین قبل از بارداری اثر بیشتری بر بیان این ژن ها داشت. مقادیر تری‌گلسیرید و HDL در گروه تمرین استقامتی/فعالیت ورزشی اختیاری به ترتیب کاهش و افزایش معناداری در مقایسه با سایر گروه ها نشان داد (001/0>P). بر اساس یافته های حاصل از پژوهش به نظر می رسد که تمرین ورزشی هنگام بارداری نسبت به قبل از بارداری در تعدیل تأثیر رژیم پرچرب مناسب¬تر است.
    Abstract
    The perinatal and preconception periods are now thought to be critical for the long-term effects on fetal development and postnatal growth and can have major consequences for the long-term health and well-being of offspring. Based on the important of exercise training and nutrition in preconception care, the aim of this study was to determine the effects of pre-pregnancy endurance training with voluntary exercise during pregnancy in mice fed high-fat diet on muscular Tfam and Mfn2 genes expression of the adult offspring. Forty eight C57BL/6 female mice were fed a low-fat diet (16%) or high-fat diet (35%) and divided into four subgroups: trained in preconception period and exercised during pregnancy (endurance training/voluntary exercise); trained in preconception periods but unexercised during pregnancy (endurance training/control); untrained in preconception periods but exercised during pregnancy (control/voluntary exercise); untrained and unexercised (control/control). Trained dams were subjected to a protocol of moderate exercise training over a period of 4 weeks, 5 days per week before pregnancy. The mice were subjected to an incremental endurance training protocol based on the blood lactate levels measured immediately after treadmill running session on a weekly basis. At the time of mating, each female mice housed individually with a sedentary male mice in the cage overnight. After vaginal plaque confirmation, the pregnant dams of control/voluntary exercise and endurance training/voluntary exercise groups were housed individually in cages equipped with running wheels. Dams access to wheels throughout pregnancy until delivery. At weaning one female offspring was separated from each dams and was held until 8 weeks of age. Long as offspring were 8 weeks old, the fasting blood samples was collected and the Gastrocnemius muscle were excised from mice. The serum and muscle samples were assessed for biochemical and molecular analyses, respectively. Data were analyzed using two way ANOVA and Bonferoi post hoc test. The results showed that the Tfam gene expression significantly increased in train/train compared with control/control offspring groups born to dams fed high-fat diet (P<0.001)whereas, there were no significant differences between diet groups (P=0.99). Moreover, the gene expression of Mfn2 significantly increased in groups offspring born to dams trained (P<0.001). It seems that exercise training during pregnancy is more effective on these genes expression than preconception. The TG and HDL serum levels were significantly decreased and increased, respectively in offspring than born to endurance training/voluntary exercise compared to other groups (P<0.001). Based on the results, it seems that improved aerobic and physical fitness in pre-pregnancy period results in significant changes in osteoclastogenesis active genes of female offspring, in particular towards osteogenic responses with improved RANKL/OPG ratio.