عنوان پایان‌نامه

رویکرد اخلاقی در تفسیر قرآن کریم ،مبانی،روش و جایگاه



    دانشجو در تاریخ ۰۳ اسفند ۱۳۹۴ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "رویکرد اخلاقی در تفسیر قرآن کریم ،مبانی،روش و جایگاه" را دفاع نموده است.


    مقطع تحصیلی
    دکتری تخصصی PhD
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 571د;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 75042;کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 571د;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 75042
    تاریخ دفاع
    ۰۳ اسفند ۱۳۹۴

    پیشینه‌ی رویکرد اخلاقی در تفسیر قرآن که بر مبنای درک حضور حداکثری و غالب مفاهیم اخلاقی در قرآن استوار است، به عصر نزول قرآن و روایات تفسیری اهل بیت? برمی‌گردد. پژوهش حاضر، علاوه بر نشان دادن پشتوانه‌ی روایی این رویکرد، سیر تطور آن را طی پنج دوره‌ی متمایز شناسایی و شدت و ضعف آن را در این دوره‌ها بر اساس سه عامل فضای جامعه، نیاز مخاطب و دغدغه‌ی مفسر تحلیل می‌کند. این ادوار عبارتند از: عصر اقدمین؛ آغاز پیدایش توجه به آیات مشتمل بر مفاهیم اخلاقی، عصر متقدمان؛ غلبه‌ی جنبه‌ی تأویلی بر صبغه‌ی اخلاقی در تفسیر آیات، دور? اول عصر متأخران؛ غلبه‌ی جنبه‌ی کلامی بر صبغه‌ی اخلاقی، دوره‌ی دوم عصر متأخران؛ رشد توجه به آیات مشتمل بر نکات اخلاقی؛ و عصر حاضر؛ شکوفایی توجه به آیات مشتمل بر نکات اخلاقی. افزون بر آن، با بررسی و مطالعه‌ی نمونه‌هایی از رویکرد اخلاقی در تفاسیر، مبانی پنجگانه‌ی این رویکرد را استخراج می‌کند که عبارتند از: هدایت‌گری و انسان‌ساز بودن قرآن، اخلاق‌مداری انسان متعالی، ملازمه‌ی مفاهیم قرآنی با فضایل اخلاقی، اشتمال تکالیف شرعی بر بن‌مایه‌های اخلاقی، و اخلاقی بودن زبان قرآن. استنباط روش‌های متداول در رویکرد اخلاقی و مقایسه‌ی آنها با روش‌های متداول در سایر رویکردهای تفسیری نیز بخشی دیگر از این پژوهش است. این روش‌ها عبارتند از: عدم تأکید بر ابعاد ادبی، عدم توقف در دلالت الفاظ، استفاده از زبان روان و ادبیات رائق، کوشش برای نیل به پیام‌های اخلاقی، احتراز از مباحث جدّی غیر مرتبط با «اخلاق»، توجه به سطح فهم توده‌ی مردم، کوشش برای ربط آموزه‌های اخلاقی با مسایل اجتماعی، اعتدال در پرداختن به روش اثری و عقل، اهتمام به روایات تربیتی و اخلاقی و استفاده از امثال، حکایات و اشعار حکمی. گزینش این روش‌‌ها توسط مفسران در جهت هدف هدایتی قرآن و جذب حداکثری مخاطب و افزایش ضریب اثرگذاری بر آنهاست. بخش نهایی این نوشتار به بررسی آسیب‌ها و موانعی محتملی می‌پردازد که رویکرد اخلاقی را به مخاطره می‌اندازند و درک مفاهیم اخلاقی از آیات قرآن را با چالش مواجه می‌کنند. این آسیب‌ها به دو دسته‌ی آسیب‌های مبنایی و روشی تقسیم می‌شوند. آسیب‌های مبنایی متناظر با مبانی پنجگانه‌ی رویکرد اخلاقی و بر اثر عدم التزام مفسر به این مبانی در طول فرآیند تفسیر ایجاد می‌شوند. آسیب‌های روشی در نتیجه‌ی به کار بستن روش‌های نادرست در تفسیر اخلاقی به وجود می‌آیند که مهم‌ترین آنها عبارتند از: افراط در برداشت مفاهیم اخلاقی از آیات، استناد به روایات ضعیف و اثرپذیری از اسرائیلیات، استفاده از تأویلات بعید، و طرح مباحث نامرتبط با تفسیر آیه. محتمل‌ترین موانع رویکرد اخلاقی نیز عبارتند از: عدم درک معنای درست تک واژه‌ها، تعابیر و ساختار آیه، عدم درک صحیح سیاق آیه، عدم درک درست جهت آیه، و برخی انگاره‌ها و انتظارات مفسر. در پایان نیز نتایج اجمالی پژوهش به همراه پیشنهادهایی برای تقویت رویکرد اخلاقی با هدف عرضه‌ی خوانشی دقیق‌تر و نزدیک‌تر به هدف هدایتی قرآن به جامعه‌ی بشری، ارائه می‌شود.
    Abstract
    The background of moral approach in Quran exegesis which is based on maximal existence of moral themes in Quran goes back to revelation era and exegetical traditions of Ahl-ol-bayt. This research besides showing this traditional support, analyses its chronology in five distinguished period and its strenght and weakness according to three factors which are the atmosphere and situation of the society, people needs and exegetes’ concerns. These periods are: Aqdamin era; the emersion of attendance to verses containing moral themes. Motaqaddemin era; the decsent of moral approach in Quran exegesis. The first part of Mota’akheran era; the recovery of moral approach in the format of comprehensive exegesis. The second part of Mota’akheran era; Increasing attention to the verses including moral points. Contemporaries era; the prosperity of attention to the verses including moral points. The author eduses through studying and surveying samples of moral approach in exegesis, the five principles of moral approach which are guidance and education, the moral scale of the exalted human, the conjugation of Quran themes with moral virtues, the containance of moral essance in canonical rules, and the moral language of Quran. This research also extracts the general methods used in moral approach, the more important of which are: using easy language and refined literature, attempt to reach moral messages of verses, relating these messages to social problems, using moral and educational traditions, poems, proverbs and stories. These methods aim at maximum attraction of listeners and maximum guidance. The last part of this research introduses the harms and obstacles of moral approach, which are partly due to principles and partly due to methods. The first group is the outcome of inattendance of exegete to the moral approach principles. The second group is the outcome of misusing moral approach methods. The more important of these are: excess in extracting moral messages through verses, addusing to weak traditions and israilites, using far paraphrases, and discussing subjects unrelated to the exegesis of the verse. The most probable obstacles in moral approach are: misunderstanding the meaning of single words, phrases and structure, misunderstanding the context of the verse, the purpose of the verse and some of exegete’s beliefs and expectations. At the end, a brief conclusion of research along with some suggestions for strenghtening moral approach to give a more accurate reading of Quran which is closer to its guiding goal is presented. Keywords: moral approach, moral exegesis, moral approach principles, and moral approach method.