عنوان پایاننامه
پراکنش ومیزان خشکیدگی درختان بلوط ایرانی متاثر از پدیده زوال در تیپ های مختلف جنگل های زاگرس (مطالعه موردی: جنگل قلاجه در استان کرمانشاه)
- رشته تحصیلی
- مهندسی منابع طبیعی - جنگلداری
- مقطع تحصیلی
- دکتری تخصصی PhD
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی شماره ثبت: 6572;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 70784
- تاریخ دفاع
- ۳۰ شهریور ۱۳۹۴
- دانشجو
- ایرج پروانه
- استاد راهنما
- وحید اعتماد
- چکیده
- به منظور بررسی پراکنش و میزان خشکیدگی درختان بلوط در تیپ¬های مختلف جنگل¬های زاگرس در استان کرمانشاه، منطقه¬ای به مساحت 500 هکتار از جنگل¬های قلاجه استان کرمانشاه انتخاب شد. برای انجام تیپبندی از نمونه¬برداری منظم-تصادفی با یک شبکه آماربرداری200×150 متر با ترانسکت¬های 50 متری استفاده شد و مشخصههای جنس گونه، سطح تاج و قطر درختان برداشت شد. سپس برای تشکیل واحدهای کار (براساس فرم زمین، جهت، ارتفاع و درجه شیب) اقدام شد. در صورتی که سطح واحدهای کاری کمتر از 20 آر بود کل درختان موجود مورد اندازه¬گیری قرار گرفت و در صورتی که بیشتر از 20 آر بود، از نمونه-برداری منظم-تصادفی با یک شبکه آماربرداری 100×100 متر و سطح قطعه¬نمونه 20 آری با شکل قطعات نمونه مربع-مستطیلی با ابعاد 40×50 متر استفاده شد. در داخل هر واحد کاری یک نمونه¬ خاک از عمق 60 سانتی¬متر، جهت مطالعات خاک¬شناسی برداشت شد. اندازه¬گیری بافت خاک از روش هیدرومتر (بایکاس)، اندازه¬گیری نیتروژن خاک با روش کلدال (Kjeldahl)، وزن مخصوص ظاهری با روش کلوخه، کربن آلی با روش Black & Walking (روش احتراق سرد) و درصد آهک با دستگاه کلسی¬متری اندازه¬گیری گردید. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تعداد درختان خشکیده در تیپ¬های مختلف، جهت¬ها، شیب¬ها، ترکیب جهت×تیپ¬ها، ترکیب ارتفاع×جهت¬ها و ترکیب شیب×جهت¬های گوناگون در سطح 1 درصد با هم اختلاف معنیداری دارند. نتایج مقایسه میانگین نشان داد که به ترتیب بیش¬ترین تعداد درختان خشکیده و با تراکم بیش¬تر در تیپ¬های خالص¬تر با فرم شاخه¬زاد، جهت¬های جنوبی و کلاسه شیبی 30-15 درصد اتفاق افتاده بود. نتایج همبستگی نشان داد که بین تعداد درختان خشکیده با رطوبت و بافت خاک (در سطح 95 درصد)، و با وزن ظاهری، pH، کربن و نیتروژن خاک (در سطح 99 درصد) همبستگی وجود دارد ولی بین تعداد درختان خشکیده با رابطه C/N همبستگی وجود ندارد. بطور کلی می¬توان نتیجه¬گیری نمود که بیشترین خشکیدگی درختان بلوط، در خاک¬های کم¬عمق¬تر با میزان مواد آلی و نیتروژن کم¬تر، شیب¬های تندتر، جهت-های گرم¬تر و تیپ¬های خالص¬تر و بلوط ایرانی روی داده است. نتایج این پژوهش می¬تواند به موفقیت بیشتر طرح¬ها، در هنگام انجام طرح¬های اصلاح و احیاء و جنگل¬کاری کمک نماید و در مدیریت احیایی جنگل¬های بلوط دچار خشکیدگی مفید باشد.
- Abstract
- In order to investigate the distribution and rate of Oak decline in different types of the Zagros forests, Ghalaje Forests with an area of 500 hectares in Kermanshah province western of Iran was selected. For classification of forest, a systematic-random pattern was used with a 200×150 m grid by 50 m transects. Work units were detected based on the form, direction, altitude and slope degree. For the work units with less than 0.2 ha area, the full calipering of trees were done, whereas, in the work units with more than 0.2 ha area a dot grid of 200×250 meters with systematic-random pattern with sampling unit of 0.2 ha area by a square-rectangular shaped with dimensions of 40×50 m was used. Soil sampling was achieved inside each work unit (From depth of 60 cm) to measure soil texture by hydrometer, soil nitrogen by Kjeldahl, bulk density by Hunk method, organic carbon by Black & Walkey method and lime percentage with Calcimetri method. Results of analysis of variance demonstrated that the number of dieback trees in different types slopes and infraction aspect × type, altitude × aspect and slope × aspect were significant (P< 1%). Results of mean comparison showed that the most number of Oak decline with highest density occurred at pure types with coppice form, southern aspects and gradient classes of.15-30%. Correlation was found between the number of dieback trees and soil moisture and texture (P< 5%), and with bulk density, pH, soil carbon and nitrogen (P< 1%). while, no correlation was detected between the numbers of dieback trees with C/N. We concluded that Most mortality oak trees occurred at shallower, lower organic matter and nitrogen soils, steeper slopes, warmer aspects and most pure Oak types of forests. The results will help to perform successful rehabilitation, restoration, and forest plantation projects and will be useful in the management of declined oak forests.