عنوان پایان‌نامه

مدل تصمیم گیری تحت شرایط ریسک در بورس اوراق بهادار تهران مبتنی بر نقطه مرجع پویا



    دانشجو در تاریخ ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "مدل تصمیم گیری تحت شرایط ریسک در بورس اوراق بهادار تهران مبتنی بر نقطه مرجع پویا" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    مدیریت - مالی
    مقطع تحصیلی
    دکتری تخصصی PhD
    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 74176;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 74176
    تاریخ دفاع
    ۲۴ بهمن ۱۳۹۴
    دانشجو
    عسگر نوربخش
    استاد راهنما
    رضا تهرانی

    این تحقیق تعیین سطح انطباق‌پذیری نقط? مرجع و تاکید بر پویایی این نقطه به عنوان عامل تعیین‌کننده احساس سود و زیان سهامداران و اقدام آن‌ها برای رهاسازی و یا نگهداری سهام را بر اساس نظریه دورنما، با استفاده از مدل‌های رگرسیون تلفیقی و پانل دیتا در طی دور? زمانی از ابتدای سال 1383 لغایت تا پایان سال 1394 به مدت 12 سال و یکسال دور? تخمین برای تعیین نقط? مرجع (سال 1382)، شامل98،741 داده شرکت- هفته برای فرضیه‌های 1-1 و فرضیه 2؛ و 12،038 داده دوره- شرکت برای فرضیه‌های 1-2 مورد بررسی قرار می‌دهد. اساس تحقیق حاضر انطباق نقطه مرجع بر اساس محرک‌های دریافتی و با در نظر گرفتن اثر تمایلی است. انطباق نقط? مرجع به معنای تغییر در نقط? مرجع یا به روز کردن نقط? مرجع است که نشان می‌دهد سود یا زیان به سمت بالا یا پایین تغییر می‌کند. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که نقط? مرجع نمی‌تواند ثابت باشد، چرا که سرمایه‌گذاران بر اساس محرک‌هایی که دریافت می‌کنند نسبت به تصحیح نقطه مرجع خود اقدام می‌کنند. طبق نتایج به دست آمده، پنج متغیر (محرک) میزان سود (زیان) ، مدت زمان سود (زیان)، اثر همزمان مقدار و مدت زمان سود (زیان)، تعدیل مثبت (منفی) سود، و درصد مثبت (منفی) پوشش سود هر سهم تاثیر معنی‌داری بر روی حجم معاملات و تصحیح نقطه مرجع دارند و می‌توان از آن‌ها به عنوان عوامل تعیین‌کننده سطح انطباق نقطه مرجع یاد برد. اگر چه میزان تبیین سطح انطباق نقطه مرجع توسط این متغیرها شدت و ضعف دارد و به ترتیب، اثر همزمان مقدار و مدت زمان سود (زیان)، متغیر میزان سود (زیان)، مدت زمان سود (زیان)، تعدیل مثبت (منفی) سود، و درصد مثبت (منفی) پوشش سود هر سهم بیشترین تاثیر را بر حجم معاملات و شکل‌گیری نقط? مرجع دارند. همچنین نتایج حاصل از آزمون فرضیه دوم نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاران نسبت به سودها و زیان‌هایی با همان شدت به یک اندازه عکس‌العمل نشان نمی‌دهند. یعنی حجم معاملات در بازه‌های متقارن سود و زیان یکسان نیست و هنگامی که معامله‌گران در سود هستند حجم معاملات بیشتر از زمانی است که در ضرر متقارن هستند. همچنین بین حجم معاملات و محرک‌های سود متعاقب زیان رابط? معنی‌داری وجود دارد، به طوری که وقتی معامله‌گران یک هفته در ضرر و هفته بعد در سود باشند، افزایش حجم معاملات بیشتر از حالتی است که دو هفته متوالی در سود باشند.
    Abstract
    This study examines the factors affecting the level of reference point adaptation to identify a dynamic model of investor decision-making based on prospect theory. For this purpose, the required data of all firms listed in the Tehran Stock Exchange, that available for at least one year during the period from 2004 to 2016 were used and the data collected (including 98,741 firm-week observations for hypothesis 1-1 and 2; and 12,038 firm-week observations for hypothesis 1-2) was analyzed using pooled regression and panel data models. The present study focuses on reference point adaptation based on the stimuli received, taking into account the disposition effect. The adaptation process is similar to a shift in the reference point along the value function proposed by prospect theory. The results indicate that the reference point cannot be fixed point and based on stimuli that investors received, reference point adapts to new level. According to the results, five variables (stimulus) including profit (loss) size and time in a profit (Loss) position, their interaction with each other, adjusted positive (negative) profit, and positive (negative) EPS coverage have a significant effect on volume and reference point adaptation level. Also, the interaction of size and time, profit (loss) size and time in a profit (Loss) position, adjusted positive (negative) profit, and positive (negative) EPS coverage, respectively, impact on volume and reference point adaptation level. Also, the results indicate that reference point adaptation was not asymmetric and adaptation following a gain was significantly greater than following a loss. Meanwhile, the results show that there is a significant relation between volume and profit stimuli after loss. So that when traders lose one week and the next week in profits, increase in volume is greater than two weeks in profits.