عنوان پایان‌نامه

بررسی تطبیقی عدالت در نظام اخلاقی ارسطو، غزالی و علامه طباطبائی



    دانشجو در تاریخ ۱۲ مهر ۱۳۹۴ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "بررسی تطبیقی عدالت در نظام اخلاقی ارسطو، غزالی و علامه طباطبائی" را دفاع نموده است.


    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 71710
    تاریخ دفاع
    ۱۲ مهر ۱۳۹۴

    نظریه عدالت ارسطو از مهم¬ترین مبانی اخلاق عقلی و فلسفی است که این نظریه بر غزالی و علامه طباطبایی نیز تأثیر گذار بوده و در بین آن ها مقبولیّت زیادی پیدا کرده است. وجه اشتراک ارسطو، غزالی و علامه طباطبایی، تقسیم حدوسط به دو نوع «حدوسط حقیقی» (فضیلت جامع) و «حدوسط در افعال و انفعالات» می باشد که در نتیجه عدالت نیز به دو قسم «عدالت به عنوان حدوسط حقیقی» و «عدالت به عنوان قاعده عملی» منقسم می¬گردد. عدالت به عنوان حدوسط حقیقی همان فضیلت جامع است که دارای دو حد افراط و تفریط نیست و در مقابل آن، رذیلت جور است. عدالت به عنوان قاعده عملی نیز همان مفهوم حدوسط در افعال است که به عنوان یک شاخص عمل کرده و دارای افراط و تفریط است که از این دو حد به ظلم و انظلام تعبیر شده است. وجوه افتراق این نظریات نیز ناشی از تأثیر مبانی دینی در تحلیل مفاهیم است. جهت تبیین صحیح مفاهیم، این پژوهش برآن است تا ابتدا به بازسازی نظریه فضیلت و حد وسط ارسطویی پرداخته و با بیان این که حدوسط حقیقی با حدوسط در افعال با هم متفاوت است، به بررسی عدالت در نظام اخلاقی ارسطو، غزالی و علامه طباطبایی پرداخته و عدالت به عنوان «فضیلت جامع» و عدالت به عنوان «قاعده عملی» را از منظر آنان تحلیل و آن¬ها را با هم تطبیق کرده و وجوه تمایز و تشابه آنان را بررسی نماید.
    Abstract
    Abstract The theory of justice of Aristotle is one of the most important principles of Aristotelian ethics affected on Ghazali and Allamah Tabatabaee. Aristotle, Ghazali and Allamah has differentiated between the concept of “real mediocrity” and “intermediate of actions” relates to the difference between “justice as a real mediocrity” and the concept of “justice as a practical rule” in his opinion. The justice as the virtue of the soul is the real concept of the mediocrity and is the inclusive of all virtues. The justice has no the extremes. The justice, as a practical rule, is the only part of the virtue. The justice in this concept has the extremes and these two mediocrities are considered in the oppression and oppressive or in the profit and loss. As ethics and morality systems are initially explained by accounting for the related concepts accurately, first of all this study attempts to examine Aristotelian virtue ethics and mediocrity and then separate the concept of justice as “the comprehensive and full virtue” and the concept of justice as “the practical rule” from the view of Aristotle, Ghazali and Allamah Tabatabaee.