عنوان پایاننامه
همگونی ها و دگرگونی های معماری ایران از آغاز عصر آهن ۳ با تمرکز بر یافته های گونسپان پاتپه ملایر
- رشته تحصیلی
- باستان شناسی -پیش از تاریخ
- مقطع تحصیلی
- دکتری تخصصی PhD
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 4185;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 71025
- تاریخ دفاع
- ۳۱ شهریور ۱۳۹۴
- دانشجو
- رضا ناصری
- استاد راهنما
- شاهرخ رزمجو
- چکیده
- سرزمینهای غربی فلات ایران در میان? هزار? یکم ق.م. محل تحولات و تعییرات بزرگ تاریخی و فرهنگی بود؛ کمتر از یکصد سال اقوام ایرانیزبان و ایرانیتبار که تا پیش از آن مردمانی ناشناخته بودند با غلبه بر آشور، اورارتو و پس از آن لودیه، بابل و مصر به یکباره به سروران بلامنازع شرق نزدیک باستان مبدل شدند. ریشه و پیشین? چنین کامیابی و غلبه (نظامی، سیاسی و فرهنگی) ایرانیان را باید در گذشت? حیات فرهنگی آنان (و در عصر آهن) در مناطق درونیتر و شرقیتر فلات ایران و در طول دوران تقریباً هزارسال? مهاجرت آنان از شرق به غرب جستجو کرد. خوشبختانه در چند سال اخیر باستانشناسی ایران موفق شده گامهای بزرگی برای شناخت این دور? فرهنگی در مرکز فلات ایران بردارد. از مهمترین این فعالیتها عبارت است از سرگیری کاوشهای سیلک، و کاوشهای قلیدرویش، زاربلاغ، واسون، شمشیرگاه، شهر شلموت، غلامتپه و کاوشهای جدید سگزآباد. پیش از این تنها میتوانستیم از میزان و درج? تغییرات و تحولات فرهنگی (به خصوص معماری) عصر آهن در لب? غربی فلات ایران سخن به میان آوریم که نقطه اوج آن تغییرات و تحولات در محوطههای مادی قابل مشاهده و ارزیابی بود. در کنار محوطههای از پیش شناخته شده نوشیجان، گودین، باباجان و موشتپه اکنون با مجموع? مواد فرهنگی به نام گونسپان پاتپه ملایر نیز مواجهیم. اینک میدانیم که این مجموع? معماری (گونسپان) و نیز دیگر محوطههای مادی مجموعههای منحصر به فردی نیستند، بلکه طبیعتاً باید بر اساس برخوردها و بازخوردهای فرهنگی میان عناصر سازند? شرقیتر و دورتر (و نوآمده) و عناصر سازند? قدیمیتر بومی به وجود آمده باشد. اگر این عناصر سازند? فرهنگ معماری دور? ماد را فهرستوار نام ببریم، عبارتند از: مکانهایی برای عبادت، تالارهای ستوندار، قلعه (مجموع? انبارها)، حصارها، سکوهای خشتی، عناصر ارتباطی مشابه همچون درها و درگاهها، شیوه دسترسی خاص فضاها، راهپلههای مارپیچی و مستقیم، طاقچهها، روزنهای به عنوان هواکش و عناصر تزیینی از جمله جرز و نماها بیرونی و درونی، پنجرههای کور و لغازهای کنار? دیوارها و حتی انداز? خشتها. لذا میبینیم، جملگی اینها از همسانی و همگونی فرهنگ معماری خبر میدهد که تصادفی نیست و احتمالاً نهادهای همسانکننده و همگونکنندهای وجود داشته است. نهادهایی فرهنگی که ساز و کارشان همان بوده که این عناصر معماری رو شبیه به همدیگر کرده و نقشه (پلانی) ویژهای را ارائه دهند. پلانی که با دگرگونیهایی در نوشیجان، گودین، موشتپه، و نیز نهایتاً در گونسپان هم دیده میشود و خود وجه مشخصه و ممیز? سبکشناختی این دوره است. در پایان نگارنده معتقد است که نقش مناطق شرقی و مناطق غربی در شکلگیری این پلان و سبک معماری یکسان و به یک اندازه بوده است. سبکی که ویژگیهای فنی و نقشه آنها در هیچیک از فرهنگهای همجوار به خصوص بینالنهرین معمول نبوده است و میتوان بسیاری از کلیات و جزییات آنرا، بعدها در معماری دوره هخامنشی مشاهده کرد.
- Abstract
- The western Iranian plateau witnessed great historical and cultural evolutions during the first millennium B.C; in less than a century, the unknown Iranian societies could overcome Assyria, Urartu and then Lydia, Babylonian and Egypt and they suddenly turned into undisputed rulers. The author believes that the background of Iranian military, political and cultural dominance should be searched in their previous cultural life (Iron Age) in eastern and central regions. Fortunately, Iranian archeology has succeeded in making great progresses in the Iranian central plateau during the recent years. Resumed Sialk excavations, Qoli Darvish, Zarbolaq, Vasun, Shamshirgah, Shalmut city and Qolam Tepe excavations, plus new excavations in Sagz Abad are major cases in this perspective. Previously, we were only able to speak about cultural changes and evolutions (above all for architecture) of Iron Age in Western Iranian plateau, with Median sites notably. Alongside the previously known sites such as Nushi-jan, Godin Tepe, Baba Jan and Mush tepe, a new complex was found in Gunespan Pa Tepe in Malayer. This complex (Gunespan) and other median sites are not unique and have been created through cultural interactions between their local components and more ancient and farther constructive components (in eastern and western areas). Thus to name these homogenous architectural components belonging to the Median period, should be mentioned places for worship, colonnaded halls, castles (series of warehouses), fences, brick platforms, connections components like doors and gates, specific access ways, spiral and straight staircases, niches, openings on the walls or roofs for ventilations, window blinds and even bricks’ sizes. Therefore we can see a homogeneity and consistency which is not coincidental and probably show the existence of coordinating institutions in order to match these architectural components and present a coherent plan. This plan has been observed in Nushijan, Godin, Mush Tepe and ultimately in Gunespan with slight modifications and is the most distinctive feature of this period. The author believes in the equal role of eastern and western influences in shaping this plan and this architectural style. This style displayed unique technical features, the plans really differing from neighboring areas, especially from Mesopotamia while they were inherited later in Achaemenian architecture.