عنوان پایاننامه
تدوین الگوی بومی قدرت نرم در سیاست خارجی جمهوری اسلامی
- رشته تحصیلی
- علوم سیاسی -مسائل ایران
- مقطع تحصیلی
- دکتری تخصصی PhD
- محل دفاع
- کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP3907;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 70873
- تاریخ دفاع
- ۰۶ مرداد ۱۳۹۴
- دانشجو
- مرتضی اسمعیلی
- استاد راهنما
- ابراهیم متقی
- چکیده
- جهانی شدن با ایجاد تغییر در ماهیت و اشکال قدرت - به عنوان اصلیترین مولف? تعیین کننده جایگاه کشورها در نظام جهانی- باعث افزایش وزن و تأثیر «قدرت نرم» در معادله قدرت کشورها شده است. در این میان، نبود تناسب بین ظرفیتهای بسیار جمهوری اسلامی ایران در حوزه «منابع نرم» و دستاوردهای اندک آن در تولید «قدرت نرم»، به مثابه دغدغه اصلی نگارنده در این پژوهش مدنظر قرار گرفته است. ضعف تئوریک موجود، ضرورتِ مضاعفِ «الگومندی سیاست خارجی» و اهتمام به دست یازیدن به یک «رویکرد تئوریک بومی» در حوزه قدرت نرم از یکسو، و نقش قدرت نرم در «تعقیب سیاستِ خارجیِ هنجاری» و «تأمین امنیت در تمامی ابعاد آن» از سویی دیگر، تماماً موجب شد تا نگارنده در این پژوهش اهتمامی جدی در راستای «تدوین یک الگوی نظری بومی قدرت نرم برای جمهوری اسلامی ایران» را در دستور کار قرار دهد. از این رو، نگارنده در پی پاسخ گویی به این پرسش است که؛ الگوی بومی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران واجد چه مبانی و منابعی است و چگونه تدوین میگردد؟ در پاسخ به این پرسش و بر پایه نتایج حاصله از این پژوهش باید گفت؛ دارا بودن مبانی، منابع و پتانسیلهای نرمافزاری قدرت، به تنهایی منجر به تولید قدرت نرم برای کشور نخواهد شد؛ مگر اینکه اراده ای جمعی مبتنی بر کاربرد این مبانی و منابع در راستای طراحی یک راهبرد کلان ملی جهت تولید قدرت نرم در میان رهبران و سیاستمداران ایجاد شود. همچنین، مشخص میگردد که الگوی بومی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران متفاوت از الگوی قدرت نرم در مفهوم غربی است و از رهگذر دستهبندی و تئوریزه کردن ابعاد مختلف قدرت نرم و تمایز بین «منابع سخت» و «منابع نرم» از یکسو ، و «منابع نرم» و «قدرت نرم» از سوی دیگر، و از طریق ارائه یک تئوری منبع محور پنج مرحلهای از قدرت نرم تدوین میگردد.
- Abstract
- With changing in the nature and form of power, globalization, as the main component which determines the position of countries in the global system, causes the increase the weight and influence of "soft power" in the countries' power equation (balance of power). Lack of fit between capabilities of the Islamic Republic of Iran in the field of "soft resources" and its limited achievements in the production of "soft power" is considered as the major concern of the author in the present study. The extant theoretical weakness, additional necessity for a "patterned foreign policy", and efforts to recourse a “native theoretical approach in the field of soft power” from one hand; and the role of soft power in “perusing a normative foreign policy” and “providing security in all its dimensions” on the other side, made the author to put serious efforts on the agenda to "develop a native theoretical model for the Islamic Republic of Iran's domestic soft power”. Therefore, the author seeks to answer the question that what bases and resources does the “native model of Iran's soft power” require and how is it developed? In response to the questions and based on the outcomes of the research, it should be said that having bases, resources, and potentials of soft power will not solely lead to production of soft power for the countries; unless a collective determination exists based on the application of these bases and resources in order to develop a national strategy to generate soft power among leaders and politicians. Furthermore, it was found that the native model of Iran's soft power is different from the Western concept of soft power. And through categorizing and theorizing different aspects of soft power and the distinction between “hard resources” and “soft resources” from one hand, and “soft resources and “soft power” from the other hand, and a five stages resource-based theory of soft power was developed.