عنوان پایان‌نامه

بررسی وضعیت مهاجرین و پناهندگان افغانستانی در ایران



    دانشجو در تاریخ ۰۴ بهمن ۱۳۹۴ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "بررسی وضعیت مهاجرین و پناهندگان افغانستانی در ایران" را دفاع نموده است.


    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 76840;کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی شماره ثبت: رس 4993;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 76840;کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی شماره ثبت: رس 4993
    تاریخ دفاع
    ۰۴ بهمن ۱۳۹۴
    استاد راهنما
    سیدحسن حسینی

    نزدیک به چهار دهه از حضور پناهندگان و مهاجران افغانستانی در ایران می‌گذرد اما در گفتار رسمی دولتی آن‌ها کماکان مهمانان موقت انگاشته می‌شوند که باید روزی به کشور خود بازگردند. به سبب همین رویکرد کلی بوده است که سیاست‌های مهاجرتی در ایران به‌گونه‌ای تنظیم شده که جاذبه‌های مادی و رفاهی در ایران برای آن‌ها کاهش یابد تا به بازگشت ترغیب شوند. اما در عمل و علیرغم سیاست‌ها و برنامه‌های مختلف تشویقی و تنبیهی، بخش زیادی از این جمعیت به افغانستان بازنگشته و جمعیتی از شهروندان درجه دوم با حقوق تعریف شده ذیل عنوان کلی "اتباع بیگانه" در سطح به مراتب پایین¬تر از شهروندان ایرانی در کشور ایجاد شده است. با وجود اینکه امروز نسل دوم و سوم پناهندگان و مهاجران افغانستانی در ایران رشد کرده اما کماکان این گروه از دسترسی به حقوق کامل شهروندی در ایران محروم است. بر این اساس این تحقیق تلاش کرده است تا موانع مشارکت اجتماعی کامل این گروه در جامعه ایران را در سطوح مختلف بررسی و آن¬ها راآشکار کند. برای این هدف از روش کیفی تحقیق برای جمع‌آوری و تحلیل دو دسته اطلاعات استفاده شده است؛ در گام اول با یک مطالعه اسنادی فرایند تاریخی حضور مهاجران و پناهندگان افغانستانی و تغییرات جایگاه آن‌ها در نظام اجتماعی ایران متناسب با تحولات اجتماعی-سیاسی بررسی شده و در گام دوم از طریق مصاحبه با گروهی از هزاره‌های ساکن شهر تهران، تجربه زندگی آن‌ها در ایران مورد توجه قرار گرفته است. در بخش اول، دوره حضور مهاجران و پناهندگان با توجه به سیاست‌های رسمی دولت ایران به سه دوره اصلی تقسیم شده است؛ دوره سیاست درهای باز (1370-1358)، دوره پروبلماتیزه شدن و مسئله بازگشت (1385-1371) و نهایتاً دوره سیاست‌های ساماندهی (تاکنون-1386). در هر بخش توضیح داده شده است که چگونه سیاست‌های دولت و در نتیجه موقعیت پناهندگان و مهاجران افغانستانی در ایران از "آوارگان مسلمان نیازمند حمایت" تا "کارگران مورد نیاز کشور" تغییر کرده است. در بخش دوم تجربه قرار گرفتن در موقعیت اجتماعی یک افغانستانی در ایران که "افغانی بودن" نام گرفته بررسی شده و مشخصات اصلی آن بیرون کشیده شده است. به‌طورکلی با تحلیل محتوای مصاحبه‌های انجام شده چهار تجربه اصلی تبعیض، تحقیر، بی‌قدرتی و پیش‌بینی‌ناپذیری استخراج شده است. با توجه به یافته‌های اسنادی و میدانی، در پاسخ به س
    Abstract
    It is nearly four decades since the beginning of mass immigrations of Afghan refugees to Iran. All these years this approximately 3 milion population hse been considered as temporary guests who must some day return home. As a result of Iran polices and regulations, Afghan refugees and immigrants are today second order citizens with limitted access to rights and benefits compared to iranian nationals. This study investigates the main obsticles facing the social integration of afghan refugees in Iran. Using qualitative research approch two sets of data was gatherd. In the first phase, using official documents and media reports on the subject, the history of afghan refugees in Iran was studied. Based on major official policies the whole period was divided into three parts: open-door policy (1979-1989), and problematization and return (1990-2005), and governing policies (2005- today). Through this periodization it was explained how the situation of Afghan refugees and immigrants in official discourse shifted from "Muslim brothers in need of protection" to "workers needed by the country" along with gradual removal of rights and benefits. In the second phase, semi-structured interviews with 74 afghan refugees residing in Tehran were conducted to extract the main elements of being an “Afghani” In Iran. Using qualitative content analysis, four main elements including discrimination, humiliation, powerlessness and unpredictability was revealed. Based on the results from the two phase, anti-Afghan racism was proposed as a an exclusionary mechanism constantly denying full participation of afghan refugees in Iranian society.