عنوان پایان‌نامه

نوع حکومت و ساختارهای سیاسی - اجتماعی مادها بر اساس شواهد باستان شناسی و مدارک مکتوب



    دانشجو در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۳۹۵ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "نوع حکومت و ساختارهای سیاسی - اجتماعی مادها بر اساس شواهد باستان شناسی و مدارک مکتوب" را دفاع نموده است.


    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 75740;کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 4344;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 75740;کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی شماره ثبت: 4344
    تاریخ دفاع
    ۲۷ شهریور ۱۳۹۵

    از آنجا که مادها نخستین ایران‌نژادانی بودند که در فلات ایران دولتی فراگیر تشکیل دادند، بررسی تاریخ آنها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. تا چند دهه پیش تاریخ ماد بر اساس منابع کلاسیک و نوشته‌های آشوری و بابلی این‌چنین بازسازی می‌شد: در اوایل قرن هفتم پ.م، یکی از حکومت‌های محلی کوچک مادی که در حوالی همدان قرار داشت، با دیگر شاهکان بومی زاگرس پیمان اتحاد بست. ایشان حکومتی ابتدایی را تشکیل دادند که توانست بر همسایگان خود فائق آمده و در اواخر قرن هفتم امپراتوری آشور را سرنگون نموده و "امپراتوری" کوتاه‌مدت ماد را بنیان نهاده است. امپراتوری ماد به تدریج گسترش یافت و از آسیای صغیر در غرب تا آسیای مرکزی در شرق گسترش یافت. اما این تصویر و بازسازی از تاریخ ماد در چند دهه گذشته به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است چرا که تا حدود زیادی وابسته به داستانی است که هرودت بیش از صد سال پس از سقوط پادشاهی ماد روایت نموده است. منابع پراکنده آشوری نیز با روایت هرودت ناهمخوان‌اند و وجود حکومت متحد مادی را، آنگونه که هرودت روایت کرده است، مورد تایید قرار نمی‌دهند. فعالیت‌های مستمر باستان‌شناسان نیز کمک چندانی به حل این موضوع نکرده است. هر چند شواهد باستان‌شناختی طی سده گذشته بر بسیاری از مسائل دوره ماد، به ویژه دوران پیش از شکل‌گیری حکومت ماد، پرتو افکنده‌اند، اما به طور کلی در رابطه با تاسیس پادشاهی متحد و منسجم ماد و همچنین گسترش آن به نقاط خارج از ایران کنونی، پاسخ‌های قطعی و قانع‌کننده در اختیار پژوهشگران قرار نداده‌اند. کمبود مدارک مکتوب به جا مانده از خود مادها نیز بر سختی کار افزوده است. به همین دلیل طی چند دهه گذشته برخی محققان و مورخان مدرن با استدلال‌هایی که گاه قانع‌کننده و مستدل نیز به نظر می‌رسند، وجود امپراتوری ماد را زیر سوال برده‌ و با مقایسه مدارک بازمانده از آن‌ها با شواهد مربوط به حکومت‌های معظمی همچون امپراتوری آشور نو، بابل نو یا هخامنشی، سعی در نامنسجم جلوه دادن پادشاهی ماد داشته‌اند. با توجه به گنگ بودن مدارک باستان‌شناختی و متون مکتوب آشوری و بابلی و همچنین عدم قطعیت در بازسازی زبان مادی، این دسته از پژوهشگران معتقدند که حکومت ماد، بر خلاف تصور سنتی ما، هیچگاه نقش مهمی در تحولات خاور نزدیک باستان ایفا نکردند. به دلیل اهمیت این دوره در تاریخ ایران، رساله پیش رو به بررسی صحت و سقم نظریات سنتی و مدرن در باب پادشاهی ماد، نوع حکومت و میزان گسترش آن خواهد پرداخت. ما برآنیم تا با گردآوری داده‌های مختلف و متنوع و پراکنده تاریخی، باستان‌شناختی و زبان‌شناختی و کنار هم قرار دادن و تفسیر آنها به سوالات متعددی درباره روند تشکیل حکومت ماد، وجود شاهنشاهی ماد و میزان گسترش آن (تبدیل شدن آن به امپراتوری) پاسخ دهیم.
    Abstract
    The history of ancient dynastic Iran has been traditionally begun with the Median History. Based on our traditional sources, in the late 7th century B.C., a median petty kingdom centered on Ecbatana (modern Hamadan) moved to political unification with other median polities and assumed the role of a predatory state which by the end of seventh century B.C. had conquered Assyria and established a short lived Median empire. Within a few short years, the Medes established their hegemony from the Iranian plateau in the east to the Central Anatolia in the west. But such a traditional history has recently been questioned, for it is heavily built upon the picture that Herodotus presents in his Histories written around 420 B.C. (Book I. 95-106). Also Assyrian cuneiform sources dealing with the Medes from the 9th century B.C. onwards do not support this view. This is also true for the archaeological remains the interpretation of which is often dependent on the picture the written sources offer. The archaeological recent investigations have shed much light on the archaeology of the Median period in western Iran, but, despite such important discoveries, they have not been able to contribute seriously to the question ofMedian History which is still poorly understood and primarily suffers from the lack of Median written sources. For these, some modern scholars put under question with arguments of considerable weight, the existence of Median “Empire” as a political entity possessing structures comparable to those of the so-called Neo-Assyrian, Neo-Babylonian or the Achaemenid “Empires”. Though it became clear that even modern reconstructions of the so called Median language do not rest on too firm ground there remained disagreement concerning the existence of a Median “Empire”. Whereas some scholars questioned the existence of such a structure others still believed that a Median “Empire” played an important role in the history of the Ancient Near East. In the present thesis we want to draw the attention to such problems connected with the Median “Empire” and its geographical dimensions. we attempt to piece together bits and pieces of relevant information we actually have about Median History and Archaeology and try to answer this controversial question that what kind of state was that of the Medes? Was it a real well-established kingdom or only a Tribal confederation? And was there ever a Median Empire? Key words: Medes, Neo-Assyria, Zagros polities, Median Architecture, State formation, Iranian Migration, Socio-political structures.