عنوان پایان‌نامه

اثر تمرین اصلاحی فید بکی حین دویدن بر افت لگن والگوس زانو و فعالیت عضلات سرینی در حرکت اسکلتی یک پا



    دانشجو در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۴ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "اثر تمرین اصلاحی فید بکی حین دویدن بر افت لگن والگوس زانو و فعالیت عضلات سرینی در حرکت اسکلتی یک پا" را دفاع نموده است.


    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی شماره ثبت: 1167
    تاریخ دفاع
    ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۴
    استاد راهنما
    محمدحسین علیزاده

    مقدمه: برخورداری از کینماتیک صحیح حرکتی یک عامل ضروری برای کاهش مشکلات اسکلتی عضلانی در افراد فعال به شمار می رود. هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر تمرین اصلاحی فیدبکی حین دویدن در مقابل آینه بر کینماتیک زانو و لگن در صفحه فرونتال و فعالیت عضلات برخی عضلات اندام تحتانی در اسکات یک پا(SLS ) بود. روش کار: این مطالعه به روش شبه تجربی انجام شد که تعداد 23 آزمودنی زن سالم و فعال با میانگین سنی (2±86/21) در دو گروه تمرینی (دارای ضعف نوروماسکولار اندام تحتانی) و کنترل در این مطالعه شرکت کردند. قبل و بعد از 8 جلسه تمرین ، فعالیت عضلانی(RMS ) عضلات سرینی بزرگ، سرینی میانی، راست رانی، مایل داخلی، مایل خارجی، دوسر رانی و نیمه وتری، زاویه افت لگن و والگوس زانو در انتهای SLS ثبت شد. مقایسه متغیر های بین دو گروه توسط آزمون آماری تی مستقل و مقایسه در هر گروه توسط تی زوجی، با سطح معناداریی آلفای 05/0 صورت گرفت. یافته ها: قبل از تمرین نتایج تحلیل آماری تفاوت معناداری در زاویه افت لگن بین دو گروه نشان نداد (86/0=P)، ولی زاویه والگوس زانو در گروه تمرینی به شکل معناداری بیشتر از گروه کنترل بود(00/0=P). هرچند فعالیت عضلانی (MVC %) (در تمامی عضلات گروه تمرینی بیشتر از گروه کنترل بود ولی به غیر از عضله دوسر رانی (04/0=P) تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد(05/0?P). نتایج مقایسه قبل و بعد از تمرین در گروه تجربی تفاوت معناداری در کاهش والگوس زانو نشان نداد (49/0?P)، با این وجود واالگوس زانو حدود 2 درجه کاهش یافت و علیرغم کاهش MVC% در تمامی عضلات، تنها عضله راست رانی کاهش معناداری نشان داد (00/0=P). در گروه کنترل نیز تفاوت معناداری در هیچ یک از متغیر ها مشاهده نشد(05/0?P). نتیجه گیری: یافته ها نوعی ضعف عصبی عضلانی را در گروه تمرینی نشان میدهد که به دنبال تمرین تا حدی بهبود یافته است چراکه فعالیت و صرف انرژی کمتر عضلانی برای انجام حرکت خاص با کینماتیک مشابه نشان دهنده بهبود کنترل حرکتی یا ایجاد یادگیری است. از طرفی فعالیت کمتر عضلانی در حرکات، کاهش خستگی را به دنبال دارد که به دنبال کاهش خستگی احتمالا بروز آسیب نیز کاهش می یابد. هرچند شواهدی وجود دارد که این تمرینات باعث تغییرات مثبتی در والگوس زانو و فعالیت عصبی عضلانی اندام تحتانی می شود، ولی برای نتیجه گیری قطعی انجام مطالعات بیشتر مورد نیاز است.
    Abstract
    Introduction: having proper kinematics is necessary for reducing musculoskeletal disorders in active indivituals. Objective: The aim of this study was assessing the effect of feedback correcting exercise in front of mirror during running on frontal plane knee and pelvic kinematic and electromyography activity of some lower extremity muscles in single leg squat (SLS). Method: This study was quasi experimental. 23 active female subjects participated in two experimental (poor neuromuscular control in lower limb) and control groups with mean age (21.86± 2) years. Muscular activity (RMS) of gluteus maximus, Gluteus medius, rectus femoris, vastus medialis, vastus lateralis, biceps femoris and semitendinosus, angle of knee valgus and pelvic drop were register in end of SLS Pre and post of 8 training sessions. Comparing Variable has done with independent t statistical test between 2 groups and pair sample t test within each groups with significant level of 0.05. Findings:, Statistical analysis Before training showed no significant differences in pelvic drop between two groups (p=0.86), but knee valgus angle was significantly more than control group (p=0.00). In spit that most muscle activities (% MVC) except biceps femoris (p=0.04), were greater in experimental group, no significant difference was seen in two groups (p?0.05). Comparing pre and post test showed no significant difference in knee valgus of experimental group (P=0.49), however it decreased around 2 degrees and although %MVC decreased in all muscles, just rectuse femoris showed significant difference (p=0.00). No significant difference found in control group in all variables (p?0.05). Conclusions: Findings showed poor neuromuscular control in the experimental group which improved to some extent after training because lower muscle activity and energy consumption in specific movement with similar kinematic indicate improvement of motor control or cause learning. Also decreasing muscular activity in movements causes decreasing fatigue, so possibility of injury may decrease. Although there is some evidence that this training may cause positive changes in knee valgus and lower limb neuromuscular activity but more researches are needed to reach certain results.