عنوان پایان‌نامه

اندیشه حقوق اساسی در دوره صفویه با تاکید بر نظرات حقوقی محقق کرکی و محقق سبزواری



    دانشجو در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۳۹۴ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "اندیشه حقوق اساسی در دوره صفویه با تاکید بر نظرات حقوقی محقق کرکی و محقق سبزواری" را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    حقوق عمومی
    مقطع تحصیلی
    دکتری تخصصی PhD
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ثبت: LP3923;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 71303
    تاریخ دفاع
    ۱۱ شهریور ۱۳۹۴
    دانشجو
    عیسی خیری
    استاد راهنما
    خیراله پروین

    این پایان نامه نگاهی است متأملانه به اندیشه حقوق اساسی در کذشته ملتی که با مفاهیم و عناصر حقوق اساسی آشنا بوده و به شناسایی و رشد دو مؤلفه مهم آن یعنی روش حکمرانی و ایفای حقوق عامه کمک کرده است. مؤلفه¬هایی که در دوره صفوی و در فضای اقتدار بلامنارع سلطانی، با مدد اندیشمندان شیعه ابعاد آن واشکافی و ترسیم شد و در هیأت تألیفی سیاست دینی و تنظیم ساختار اساسی کشور اجرا شد. دورانی که بزرگان و مشایخ شیعه برای اولین بار به رهیافتی بدیع و خود بسنده از کلام شیعی نایل آمدند و در فضایی مساعد مضامین زمامداری و ضوابط حکومت را به سبکی نوین و روزآمد تبیین و تمرین نمودند. رساله حاضر از مسیر بررسی نیروها و عناصر تشکیل دهنده دولت صفوی و مناسبات قدرت در آن دوران تلاش می¬کند اندیشه مرتبط با مفاهیم حقوق اساسی و ظریب نفوذ این اندیشه¬ها در جامعه آن عصر را واشکافی نماید. اندیشه¬هایی که حکایت از تحقق مهم¬ترین مفاهیم حقوق اساسی هم¬چون مشروعیت، حاکمیت، عناصر دولت، ساختار دولت، تفکیک قوا و حق¬های عمومی شهروندان دارد. آشنایی داشتن زمامداران صفوی با این مفاهیم مقدمه تمکین آنان نسبت به حاکمیت قانون و نظارت¬پذیری بود. مفاهیمی که در صورت تحقق، به عنصر مسئولیت حکمران سامان حقوقی داده و موجد مجموعه¬ای از روش¬ها، دانش¬ها، توصیف¬ها و دستورالعمل¬ها بود. در این مسیر صفویان از وجود دانش آموختگان حوزه فقاهت بسیار بهره گرفتند و با همراهی آنان گونه¬¬ای مترقی از مهندسی قدرت با «ولایت و نظارت فقیه جامع¬الشرائط» را برگزیدند. دو تن از برجسته¬ترین این فقها، محققین کرکی و سبزواری بودند که در دو مقطع زمانی به تخت¬گاه صفوی وارد شدند و اندیشه¬های اجتماعی- سیاسی خود را به منظور صورت¬بندی «ساختار ولایتِ فقاهت و عدالت بر نظام» عرضه کردند. شیوه بدیلی که قتدارگریِ سنتی را تلطیف نموده و آفات و کاستی¬های آن، از جمله میل به استبداد و خودکامگی را تعدیل کرد.
    Abstract
    This thesis is a thinking look at the idea of constitutional rights in the past of the nation who has been familiar to the concepts of fundamental rights and it has helped to identify and develop two important components of the governance and performance of public rights. Components which its dimensions had been explored and drawn with the help of Shia scholars in Safavid period under the space of undisputed king’s authority, and they were implemented in formation of religious policy and regulation of the structure of government. The Period in which Shia leaders and thinkers achieved innovative and self-sufficient approach of Shia theology for the first time and they presented and practiced the themes of governance and government policies in a new and updated style at a favorable atmosphere. This thesis on the way of study the forces and elements of the Safavid Dynasty and power relations at that time has tried to study and analyze the ideas which associated with the concepts of fundamental rights and the penetration of these ideas in the society of that period. The thoughts that imply the arrangements of the concepts of constitutional rights like legitimacy, Savereignty, Eelements of government, Separation of powers and the Public rights of citizens. Being familiar of Safavid rulers with these concepts, was the introduction of their adherence to the rule of law and supervision. Concepts which if they were realized would reintegrate the element of governer’s responsibility in a legal way producing a set of methods, knowledge, the descriptions and instructions. In this way, the Safavids, used a lot from the graduates in the field of jurisprudence and along with them they chose an advanced kind of power engineering with “provincial and qualified supervision”. Two of the most prominent scholars were Karaki and Sabzevari who were in two periods close to the Safavid capital and released their socio-political ideas in order to formulate a “province of jurisprudence and justice system”(Velayat-e-Feghahat va Edalat). The alternative method that softened the authoritarioan tradition and modified the pests and its shortcomings, such as the inclination to despotism and tyranny.