عنوان پایان‌نامه

مذهب اسماعیلی در مغرب عهد فاطمی :ناکامی در گسترش و تثبیت



    دانشجو در تاریخ ۰۱ شهریور ۱۳۹۵ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "مذهب اسماعیلی در مغرب عهد فاطمی :ناکامی در گسترش و تثبیت" را دفاع نموده است.


    مقطع تحصیلی
    دکتری تخصصی PhD
    محل دفاع
    کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 586د;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 79871;کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی شماره ثبت: 586د;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 79871
    تاریخ دفاع
    ۰۱ شهریور ۱۳۹۵
    دانشجو
    زینب فضلی
    استاد راهنما
    احمد بادکوبه هزاوه

    ناکامی فاطمیان در گسترش و تثبیت مذهب اسماعیلی در قلمرو تحت فرمان خود در مغرب یکی از مسائل مهم تاریخ اسماعیلیه است. بنابر دیدگاه غالب اسماعیلی‌ـ‌‌ فاطمی‌پژوهان، مقاومت مالکی مذهبان افریقیه و سپس اهتمام نداشتن جدی فاطمیان در اشاعه مذهب اسماعیلی، دلایل عمده گسترش نیافتن مذهب اسماعیلی در مغرب به شمار می‌رود. اگرچه عامل نخست در ناکامی فاطمیان در گسترش مذهب رسمی خود در گستره جغرافیای وسیع مغرب مؤثر بود، اما توجه به این مهم که عوامل متعدد دیگری در وقوع این پدیده مؤثر بوده‌اند، بازنگری و بازاندیشی درباره این مسالهمهم تاریخ فاطمیان را ضروری می‌سازد. از این رو، پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل عوامل دیگر ناکامی فاطمیان در گسترش مذهب اسماعیلی در مغرب می‌پردازد که عبارتند از: وضع جغرافیایی سرزمین مغرب، سیاست مذهبی و مالی فاطمیان و نیز سیاستهای ضدفاطمی‌ـ‌اسماعیلی عباسیان و امویان اندلس. این پژوهش به روش تبیین علّی و تفسیری سامان یافته است و یافته‌های آن نشان می‌دهد که موانع طبیعی و جغرافیای انسانی، مذهبی و سیاسی مغرب در سده‌های نخستین اسلامی، اشاعه یک مذهب خاص در آن از جمله مذهب اسماعیلی را تقریبا منتفی می‌نمود تا جایی که دو دولت مقتدر اموی و عباسی پیش از فاطمیان نیز نتوانستند تسنن را به صورت مذهب اکثریت مردم این سرزمین درآورند. علاوه بر این، با وجود اینکه حاکمان فاطمی مغرب، گسترش مذهب اسماعیلی را محور سیاست مذهبی خود در مغرب قرار داده بودند، تحمیل هزینه‌ لشکرکشی‌های متعدد فاطمیان به سوی شرق و مصر به مردم در قالب یک سیاست مالی نامطلوب، نارضایتی از فاطمیان را به گونه‌ای فراگیر نمود که مردم رغبتی برای پذیرش باورهای مذهب رسمی حکومت نداشتند. این در حالی بود که با توجه به سیاست خصمانه فاطمیان در قبال عباسیان بغداد و امویان قرطبه، این دو دولت توان سیاسی، نظامی و تبلیغی خود را برای تضعیف اقتدار فاطمیان و ممانعت از گروش مردم مغرب به مذهب اسماعیلی به کار بستند.
    Abstract
    The failure of the Fatimids in the spreading and establishment of Ismaili religion in their territory in the Maghrib is one of the major issues of the history of Ismailisim. According to the prevailing opinion among the Ismaili-Fatimists, the religious resistance of M§likEs of IfrEIEyyah and then the no serious effort of the Fatimids to expansion of Ismailism are the main reasons that this religion was not spread in the Maghrib. Although the first of that factors was effective in the failure of the Fatimids in spreading of their official religion in the land of the Maghrib, but due to the fact that, other historical factors were effective in this historical phenomenon, it is necessary that this important issue of the Fatimid history to be discussed and scrutinized once again. Hence, the present study analyzes other effective factors in the failure of the Fatimids in spreading of Ismailism in the Maghrib that include the geographical situation of the Maghrib, religious and financial policy of the Fatimids and the anti Fatimi-Ismaili policies of the Abbasids of Baghd§d and the Umayyadd of Cordoba. This study is organized by causal and commentary explanation method that used in historical researches and its findings shows that in the early Islamic centuries the natural barriers and human, religious and political geography of the Maghrib, prevented from spreading of a particular religion, including the Ismailism in this area, as far as, also the Umayyads and after them the Abbasid, two powerful pre-Fatimid sovereigns, failed to bring Sunnism into the religion of the majority of the people of this area. Moreover, despite the fact that the expansion of the Ismailism was the base of the religious policy of the Fatimid rulers of the Maghrib, the imposition of cost of several expeditions to the East and Egypt by Fatimids in the form of an adverse fiscal policy prompted the pervasive dissatisfaction from the Fatimids in the Maghrib with the way that people of this area were reluctant to accept the official religious of the state. Meanwhile, due to the hostile policy of the Fatimids towards the Abbasids of Baghdad and the Umayyad of Cordoba, this two state applied their political, military and propaganda efforts to weaken the Fatimid state and prevent from the conversion of the people of Maghreb to Ismailism. Keywords: Fatimids, Ismailism, Historical geography of the Maghrib, Religious policy of the Fatimids, Fiscal Policy of the Fatimids, Foreign relainship of the Fatimid state.