عنوان پایاننامه
تببین و تحلیل مولفه های اشتغال پذیری دانشجویان دانشکده های کشاورزی ایران
- رشته تحصیلی
- مهندسی کشاورزی - آموزش کشاورزی
- مقطع تحصیلی
- دکتری تخصصی PhD
- محل دفاع
- کتابخانه مرکزی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی شماره ثبت: 6634;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 72164
- تاریخ دفاع
- ۲۵ خرداد ۱۳۹۴
- دانشجو
- حسام الدین غلامی
- استاد راهنما
- سیدیوسف حجازی
- چکیده
- هدف اصلی این پژوهش، تحلیل و تبیین مؤلفههای اشتغالپذیری دانشجویان دانشکدههای کشاورزی جمهوری اسلامی ایران بود. به این منظور، طرح تحقیق آمیخته مورد استفاده قرار گرفت. در بخش کمی یک چارچوب نظری برای اندازهگیری میزان اشتغالپذیری دانشجویان پیشنهاد شد. چارچوب پیشنهادی، شامل 9 مؤلفهی «دانش و مهارت تخصصی»، «مهارتهای عمومی»، «تجربه»، «ویژگیهای شخصی»، «ارزیابی»، «یادگیری توسعه شغلی»، «معرفی خود»، «جستجوی شغل» و «سرمایه اجتماعی» بود. همچنین بر اساس ادبیات، متغیرهای مؤثر بر اشتغالپذیری در سه دسته عوامل «جمعیتشناختی»، «آموزشی» و «روانشناختی» دستهبندی شد. با بهرهگیری از پرسشنامه، طی یک پیمایش در میان نمونهای 387 نفری از دانشجویان سال چهارم دانشکدههای کشاورزی (10572 نفر)، دادههای مربوط به میزان اشتغالپذیری و عوامل مؤثر بر آن جمعآوری گردید. نمونه به روش طبقهای متناسب دو مرحلهای از بین 5 قطب وزارت علوم تحقیقات و فناوری و 15 دانشگاه انتخاب شد. نمونه نهایی به شیوه در دسترس انتخاب شد. در بخش کیفی از راهبرد «نظریه داده بنیان» بهره گرفته شد. برای جمعآوری اطلاعات از مصاحبه عمیق با 22 نفر از مطلعین کلیدی بهره گرفته شد و در نهایت با تحلیل دادهها با سه روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی و بهرهگیری از الگوی نطاممند استراوس، یک نظریه داده بنیان برای تحلیل وضعیت موجود اشتغال دانشآموختگان کشاورزی از جمله تأثیر متغیرهای کلان بر آن، ارائه شد و راهکارهای لازم برای بهبود وضعیت موجود پیشنهاد شد. یافتهها، نشان داد که میانگین نمره اشتغالپذیریِ دانشجویان برابر 39/3 از 5 بود که در سطح مطلوبی نیست. رابطه اشتغالپذیری دانشجویان با متغیرهای «نیاز به پیشرفت»، «سبک فرزندپروری مقتدرانه»، «فعالیتهای فوقبرنامه»، «اهمیت پنداشته اشتغالپذیری»، «برونگرایی»، «کیفیت آموزشی» مثبت و معنیدار بود و رابطه آن با «سبک فرزندپروری استبدادی» منفی و معنیدار بود. همچنین اختلاف معنیداری بین میزان نمره کل اشتغالپذیری دانشجویان در بین زیرگروههای متغیرهای «گذراندن دوره کسب و کار»، «محل درآمد» و «وضعیت شغلی» وجود داشت. یافتههای بخش کیفی نشان داد بیکاری دانشآموختگان در حقیقت جزئی از مسأله بزرگتر بهمریختگی ساختار اشتغال ایران در اثر عواملی مانند گسترش بیرویه آموزش عالی و عدم نیاز «ماهوی» و «کمّیِ» بخش کشاورزی به نیروی متخصص است و به عبارتی دلیل آن، تنها عدم توانمندی دانشآموختگان نیست هر چند مشکلاتی در این زمینه یعنی پرورش دانشجویان اشتغالپذیر نیز وجود دارد.
- Abstract
- The main purpose of this dissertation, was analyzing and explaining employability components of Iranian agricultural colleges’ students. A mixed method research design was applied to meet the objectives of research. A conceptual framework was proposed for measuring students’ employability, in the quantitative part of the study. Proposed framework constituted of 9 components, including "degree subject knowledge, understanding and skills", "generic skills", "experience", "personal qualities", "evaluation", "career development learning", "self-promotion", "job search" and "social capital". According to literature reviewed, effective factors on students, employability were categorized into three category i.e. demographic, educational and psychological factors. Conducting a survey among a sample of 387, senior students of agricultural majors (N=10572), data related to employability components and factors affecting it, were collected. The Sample was accessed through a two-step stratified proportional sampling, from 15 universities from five region of "Ministry of Research, Technology and Higher Education". The final respondents were accessed by a convenient sampling. In qualitative phase, "grounded theory strategy" was applied. Deep interviews with 22 key informants were conducted. Interviews were analyzed through, open, axial and selective coding of Straus’s systematic pattern and a grounded theory was developed for the current status of agricultural majors’ graduates’ employment, including macro variables effective on it. Mechanisms for improving the current status of employment were proposed. Findings revealed that mean score of students’ employability was 3.39 which is not desirable. There were positive meaningful correlations between students’ employability and "need of achievement", "authoritative parenting style" of their parents, "extracurricular activities", "perceived importance of employability", "extraversion" and "educational quality". While "authoritarian parenting style" of their parents had negative significant effect on their employability. Furthermore, there was a significant difference between students employability according to subcategories of variables "attending in business courses", "the source of income" and "employment status". Findings of qualitative phase showed that unemployment of agricultural graduate is a consequence of a greater problem i.e. disorder of employment structure in the country, because of irregular expansion of higher agricultural education and "lack of need" for expert workforce both from quantitative and "nature" aspect of agricultural sector. In other word the unemployment of graduates is not only due to their lack of competency, although there are problems in this regard i.e. fostering employable graduates,