عنوان پایان‌نامه

تبیین سیاستهای حمل و نقل شهری و نقش آن در باز آفرینی فضاهای عمومی بخش مرکزی شهر تهران



    دانشجو در تاریخ ۲۸ مهر ۱۳۹۴ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "تبیین سیاستهای حمل و نقل شهری و نقش آن در باز آفرینی فضاهای عمومی بخش مرکزی شهر تهران" را دفاع نموده است.


    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 72347;کتابخانه دانشکده جغرافیا شماره ثبت: 2071;کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 72347;کتابخانه دانشکده جغرافیا شماره ثبت: 2071
    تاریخ دفاع
    ۲۸ مهر ۱۳۹۴
    استاد راهنما
    احمد پوراحمد

    رشد سریع استفاده از خودروشخصی به عنوان یک وسیله حمل و نقل در شهرهای بزرگ بخصوص کشورهای درحال توسعه موجب افزایش نگرانی ها درباره ترافیک، آلودگی و در عین حال نابودی فضاهای عمومی شهرها شده است. تسلط اتومبیل، فضاهای عمومی بویژه در بخش مرکزی شهرها را از دسترس مردم خارج کرده و ارتباط آنها با این فضاها را تنها محدود به انجام فعالیت های ضروری کرده است. این در حالیست که امروزه وجود یک سلسله از فضاهای شهری و برخوردار از فعالیت های اجتماعی و در مقیاس انسانی به عنوان یکی از مهمترین شاخصه های توسعه یافتگی شهرها مطرح گردیده و کیفیت بخشی، ایجاد و توسعه عرصه های عمومی به عامل رقابت شهرها جهت جلب توجه و حصول درآمد بیشتر بدل گردیده است. یافتن راهی برای حیات دوباره عرصه های عمومی در شهرهای بزرگ و کوچک بی گمان چالشی بسیار بزرگ است. ولی از سویی این امر نیز به صورت بالقوه ارزنده و خوشایند است و نیاز به تعیین دوباره اولویت ها یی دارد که در آن ها مکان ها بر بناها و ترافیک تقدم داشته باشند. این موضوع موجب شده تا دستیابی به حمل و نقل پایدار به عنوان یکی از چالش های اساسی برای نسل های کنونی و آینده در مرکز توجهات جهانی قرار گیرد. برای حل مشکلات ترافیکی در راستای احیا و سرزندگی فضاهای شهری، مدیران شهری به استفاده وسیع از سیاست های حمل ونقل روی آوردند. به مجموع سیاست های متنوع ترافیکی با هدف به حداقل رساندن استفاده از خودروشخصی ابزارهای مدیریت تقاضای سفر گفته می شود. در حال حاضر به علت تسلط روزافزون اتومبیل در تهران، بسیاری از فضاهای عمومی بخش مرکزی از دسترس شهروندان خارج شده و به مکانی تنها برای انجام فعالیت های اجباری و نه اختیاری و تفریحی تبدیل شده است. ادامه این روند فضاهای عمومی بخش مرکزی شهر تهران را پژمرده تر و بی کیفیت تر می کند. مدیریت شهری برای کاهش وابستگی به خودرو در فضاهای عمومی سیاست های ترافیکی مختلفی در مرکز شهر تهران اعمال کرده است. این پژوهش با هدف بررسی نقش سیاست های ترافیکی در بازآفرینی فضاهای عمومی بخش مرکزی شهر تهران، با استفاده از روش تحقیق آمیخته اکتشافی به دنبال ارائه الگوی تأثیر سیاست های ترافیکی بر بهبود کیفی فضاهای عمومی بخش مرکزی شهر تهران است. فضاهای عمومی در این تحقیق دارای پنج بعد اجتماعی- فرهنگی؛ زیرساختی-کالبدی؛ زیست محیطی؛ قتصادی؛ و حمل و نقل در نظر گرفته شد. در ادامه تأثیر دو سیاست دفعی محدودیت تردد اتومبیل، و توسعه پارکینگ پارک سوار؛ و دو سیاست تشویقی یعنی توسعه پیاده راه ؛ و توسعه حمل و نقل عمومی را بر بهبود کیفی چهار بعد اجتماعی- فرهنگی؛ زیرساختی-کالبدی؛ زیست محیطی؛ اقتصادی فضاهای عمومی شناسایی و مقایسه شد. برای پیش بینی عوامل مؤثر بر بعد حمل و نقل در فضاهای عمومی؛ تأثیر سیاست محدودیت تردد اتومبیل در قالب دو طرح ترافیک و طرح زوج و فرد بر سه الگوی سفر روزانه شامل نوع وسیله حمل و نقل، تعداد سفر؛ و مدت زمان سفر شناسایی شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که بعد زیست محیطی، اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، و زیرساختی- کالبدی به ترتیب بیشترین تأثیر را از سیاست های ترافیکی گرفته اند. از سوی دیگر نتایج نشان داد که سیاست های تشویقی تأثیر بیشتری بر بهبود کیفی و بازافرینی فضاهای عمومی داشته اند.
    Abstract
    Car usage is increasing as a travel mode in large cities especially in developing countries. It induces to increasing concerns over traffic jam, pollution, and the death of public spaces. Dominance of car on public spaces particularly in city centers is associated to unreachable public spaces and makes these spaces just for essential activities. While nowadays, having the vital urban spaces with the social activities is considered as one of the most important development criteria for cities. Moreover, making and developing public spaces is becoming a competition element of cities to get more earnings. In one hand, finding a solution to revitalize the public spaces in small and large cities is undoubtedly a significant challenge. On the other hand, it is worthwhile and positive and needs to set the priorities which places are preceded the buildings and traffic. It caused the access of sustainable transportation becomes one of the critical challenge for present and next generations. To solve the traffic problem aiming to revitalize public spaces, urban managers are turning to change the transportation policies. The whole of various traffic policies aiming to minimize the car usage is named Travel Demand Management. A the present time in Tehran, a large number of public spaces of city center is out of people's reach due to the increasing dominance of car. Public spaces in Tehran become more faded and poor, if it continues. Urban management is performing several traffic policies in Tehran city center to reduce dependence on private car. Aiming of exploring the impact of traffic policies on revitalizing public spaces, this study wants to introduce the model of how traffic policies influence on improving quality of public spaces in Tehran city center using exploring mixed method. In this research five aspects are considered for Public space including social- cultural, infrastructure, environmental, economic, and transportation. Then, the impact of two push policies (including car restriction and parking), and two pull policies (including improvement of public transport facilities and pedestrianizing) were identified on these aspects excluding transportation aspect. To explore the factors which affect the former aspect, the effect of the car restriction policy inclusive Restricted Traffic Zine and Odd-Even Zone on three daily travel behavior patterns (including mode choice, trip frequency, and travel time) are analyzed. The analysis suggests that environmental, social-cultural, economic and infrastructure aspects have been most influenced by traffic policies respectively. Furthermore results indicate that pull policies have more influence on improving quality and revitalizing public spaces. Indeed, car restriction leads to change to public and non-motorized modes while it induces an increase in travel time and trip frequency. It seems wise to integrate car restriction with other policies e.g. improvement of public transportation and development of infrastructure facilities for walking and biking to reduce travel time and trip frequency. It is suggested to use social marketing aiming to decrease car usage, reach fulfillment the goals of TDM and improve quality of public space