عنوان پایان‌نامه

جامعه شناس خلقیات ایرانی:پژوهشی در چیستی خلقیات ایرانیان در شهرهای بزرگ کهن ایران و تغییرات آن در دو سده گذشته



    دانشجو در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۳۹۴ ، به راهنمایی ، پایان نامه با عنوان "جامعه شناس خلقیات ایرانی:پژوهشی در چیستی خلقیات ایرانیان در شهرهای بزرگ کهن ایران و تغییرات آن در دو سده گذشته" را دفاع نموده است.


    مقطع تحصیلی
    دکتری تخصصی PhD
    محل دفاع
    کتابخانه مرکزی -تالار اطلاع رسانی شماره ثبت: 70896;کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی شماره ثبت: رس 4970
    تاریخ دفاع
    ۳۰ شهریور ۱۳۹۴
    دانشجو
    آرمین امیر
    استاد راهنما
    محمدرضا جوادی یگانه

    از اواخر دهه 1370، متون منش ملّی در بازار بی¬رونق کتابخوانی ایران مورد استقبال قرار گرفتند. به عنوان نمونه؛ کتاب¬هایی چون جامعه¬شناسی نخبه¬کشی، و جامعه¬شناسی خودمانی در همان سال نخست بارها تجدید چاپ شدند و تا به امروز هر دو به نزدیک چاپ چهلم رسیده¬اند. برای ما مهم است این متون چه تصاویری از منش ملّی ایرانیان ارایه کرده¬اند و از آن مهم¬تر، چگونه به چنین توصیفاتی از ویژگی¬های ایرانیان دست یافته¬اند. آیا استدلال¬ها و مستندات این متون برای تعمیم ویژگی¬های مذکور به تمام یا اکثر جمعیت کشور که به لحاظ سنی، جنسی، تحصیلی، قومی، و فرهنگی متکثر هستند به انداز? کافی محکم است؟ از آنجا که توصیف یک گروه غالباً در مقایسه با گروهی دیگر شکل می¬گیرد، از الگوی شرق¬شناسی ادوارد سعید برای درک نقش دیگری در شناخت خود استفاده کرده¬ایم. سعید معتقد است غرب، دانش شرق¬شناسی را بر اساس تقابل غرب نیک، توانا و متمدن با شرق پلید، عاجز و وحشی بنا نهاده است. یکی دیگر از ویژگی¬های دانش شرق¬شناسی، به زعم سعید، عدم ارتباط آن با واقعیت شرق است بدین معنی که شرق¬شناسان یا شرق جدیدی بر اساس دلخواست¬های خود ایجاد می¬کنند یا همان تصاویری که شرق¬شناسان پیشین ارایه کرده بودند را بدون مقابله با واقعیت به حال و آینده منتقل می¬کنند. با مطالع? متون منش ملّی ایرانیان نیز درمی¬یابیم تصاویر ارایه شده از ویژگی¬های اخلاقی ایرانیان توسط برخی مؤلفان ایرانی بیش از آن که حاصل کنکاش در واقعیت جامع? ایران باشد نتیج? تکرار گفته¬های پیشینیان، شامل مؤلفان ایرانی گذشته و سفرنامه¬نویسان و ایران¬شناسان قدیم بوده است؛ و این چیزی است که ادوارد سعید خودشرق¬شناسی نامیده است: تکرار تصاویر شرق¬شناسانه از زبان مؤلف شرقی. با این اوصاف، پرسش اصلی رساله این بوده که «متونِ راجع به منش ملّیِ ایرانیان چه تصویری از شخصیت، روحیات، باورها و رفتارهای ما ارایه کرده¬اند و این تصاویر چگونه با واقعیت پیوند داده شده است؟». برای سنجش این پرسش و همچنین برای نمونه¬گیری متون از تبارشناسی ادوارد سعیدی استفاده کردیم که عبارت است جستجو در منشأ گزاره¬های یک متن. ما این جستجو را از جامعه¬شناسی خودمانی نراقی آغاز کردیم و تا خلقیات ما ایرانیان جمال¬زاده ادامه دادیم. بنابراین متون حسن نراقی، علی¬محمد ایزدی، حسن قاضی مرادی، محمود سریع¬القلم، علی رضاقلی تمام¬شماری
    Abstract
    Abstract Iranian readers have been eager to read texts about Iranian national character since the late of 1370. Even though Iranians don’t read much, some of those books have been republished for up to 40 times. We care what images these texts depict of Iranians and, more important, how they reach their images. Are their arguments and documents strong enough to enable them generalize some characteristics to the all or the major of the country population which is in terms of age, education, gender, and etc plural? Since knowing one group usually is possible through comparison with another group, we used Edward Said's frame in Orientalism to find out how someone knows the other. Said believes the West has established the orientalism on the base of the contrast between the good, able, and civilized western and the fulsome, unable, and barbar eastern. Another characteristic of Orientalism, in Said's point of view, is that it is not essentially connected to the real east but gets its content from previous orientalists or makes a new and unreal east as it wishes. Analyzing Iranian national character authors, we find out some of them depict images which are copies from travelogues and other authors rather than being tested against the reality of Iranian society. And this is something Said calls self-orientalism: repetition of orientalistic images by an oriental. So, the main problem in this thesis is that "what images do the text about Iranian national character depict of us Iranians and how they are related to reality". Evaluating this problem and choosing the cases, we made benefit of Edward Said's genealogy which is to search in the origins of propositions of a text. We began our search from Hassan Naraghi's Jameshenasi Khodemani and continued it to Jamalzade's Kholghiyat Iranian. So we analyzed texts of Naraghi, Izadi, Ghazi Moradi, Sari-ol-Ghalam, Rezagholi, Bazargan, Jamalzade. The connection between these seven authors convinced us to call them self-orientalists. Besides, we analyzed a text from each of Jalal Al Ahmad and Ali Shariati to show self-orientalism has not been the only way Iranians see themselves. Of course from the late of 1370, alternatives of self-orientalism have produced less content and have been less welcomed. Keywords: National Character, Orientalism, Self-orientalism, Genealogy